20:30 - 1394/09/24
به کانال مشاوره ازدواج و خانواده در تلگرام بپیوندید برای ورود همین جا کلیک کنید.
سلام متاسفانه پدرم با آمدن خواستگار برای من مخالفت میکند. علت اصلی مخالفتش رو هم بیان نمیکند و گاهی هم که بیان میکند آنقدر دلایلشون غیر منطقیه و گنگه که آدم رغبت نمیکنه با ایشون گفتگو کنه. از طرفی از مدام پیگیری کردن و سوال پرسیدن از مخالفت پدرم حس خوبی بهم دست نمیده... احساس می کنم با این سوال کردن های من فکر کنند دختره چقدر.... که هی خواستگار، خواستگار می کنه.
سابق بر این خواهر بزرگترم بود و اون مانع ازدواجم بود. الان اون ازدواج کرده ولی پدرم با ازدواجم مخالفت میکنه. نمیدونم چکار کنم؟!
انجمنها:
http://btid.org/node/81447
جمع بندی مطلب: http://www.btid.org/fa/news/89173
شاید دست و بال پدرت به خاطر عروسی خواهرت تنگ شده و میترسه نتونه به موقع جهیزیه شمارو تهیه کنه!
از مادرت بپرس گه علت مخالفت بابات چیه
چرا بعضی والدین این قدر ظلم میکنند؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر دختر اخر یا بچه اخر هستید شاید از تنها شدن میترسن
با سلام به شما کاربر محترم
در مورد مخالفت پدرتان با ازدواج شما، آیا تنها ایشان با ازدواج شما مخالفت میکند یا اینکه مادر شما نیز با پدرتان همصداست؟
در این زمینه لازم است علت مخالفت پدرتان بررسی شود. از طرفی اینکه علت مخالفت ایشان برای شما مشخص نیست، دلیل بر غیرمنطقی بودن مخالفتشان نیست. گرچه عکس العمل ایشان در برابر سوالات شما هم عادی نیست.
به همین منظور بهتر است در این زمینه با مادرتان در خصوص مخالفت پدرتان صحبت کنید. از این رو شما میتوانید با نزدیک شدن به مادرتان و گفتگو با او، بتوانید از مخالفت پدرتان باخبر شوید و یا حداقل اگر مادرتان در این زمینه اطلاع خاصی نداشت میتواند با گفتگو با پدرتان، علت مخالفت ایشان را جویا شود.
به هر حال دلایل مختلفی برای مخالفت پدرتان با ازدواج شما میتواند وجود داشته باشد که نمیتوان به راحتی قضاوت کرد. ولی مخالفت پدرتان از دوحال خارج نیست؛ یا واقعا دلیلی منطقی و قانع کنندهای برای مخالفتشان دارد یا غیر منطقی و غیرقابل قبول است.
اگر با راهکاری که ارائه شد، متوجه شدید که مخالفتشان منطقی است، بهتر است مخالفتشان را بپذیرید.
امّا اگر مخالفت ایشان واقعا بى مورد و بدون دلیل منطقی است، هرگز نباید شما و پدرتان به دو گروه مخالف و موافق تقسیم شوید و در برابر هم جبهه تشكیل دهید، بلكه شما باید درصدد جلب رضایت ایشان برآیید. از طرفی هم با لجبازی و قهر، کاری از پیش نمیرود.
پس بهتر است با کمک از یک واسطه نزدیک و خیرخواه که دارای نفوذ کلام در میان خانواده است،(مانند خواهر و یا برادر بزرگتر، عمو یاعمه) از او بخواهید که با پدرتان صحبت کند و رضایت پدرتان را برای ازدواج شما جلب کند.
در ضمن توکل به خدای متعال و توسل به اهل بیت(علیهمالسلام) در کنار هرکاری، همواره مشکل گشاست. پیغمبراکرم(صلیاللَّهعلیهوآله) فرموده: «مَنِ انْقَطَعَ إِلَى اللَّهِ كَفَاهُ اللَّهُ مَئُونَتَهُ وَ رَزَقَهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَ مَنِ انْقَطَعَ إِلَى الدُّنْیَا وَ كَلَهُ إِلَیْهَا؛ هر كس اعتماد و اتكایش را از غیر خدا ببرد خداوند بىنیازش كند و رزق و روزیش را بدون حساب و كتاب و از جایى كه فكرش نمىرسید به او بدهد و هر كس به دنیا متكى شود، خداوند او را به همان دنیا وا مىگذارد.»[1]
پینوشت:
[1]. مشكاة الانوار، ترجمه هوشمند و محمدى، ص25