جهان‌شناسی

یکی از مهمترین لازمه‌ها برای تقوا پیشگی انسان‌ها، کسب معرفت حقیقی به حیات دنیوی است. این کسب معرفت حقیقی به حیات دنیوی است که باعث می‌شود که انسان حقیقت زندگی اش را تنها در این جهان فانی و این کالبد جسمانی که در آن قرار گرفته است نداند بلکه زندگی اش در این دنیا را مرحله‌ای از مراحل رسیدن به کمالش بداند که آن کمال غایی چیزی نیست جز رستگاری اش در حیات ابدی و اخروی. شناخت حقیقی نسبت به این دنیا یعنی اینکه این دنیا چیزی جز محل برگزاری آزمون‌های الهی برای حیات ابدی و اخروی نیست، پس همه تلاطم‌ها و ناگواری‌ها و یا خوشی‌ها و لذایذ آن زودگذر و کاذب و فانی هستند. 

یکی از بدیهیات ملموس در عصر کنونی، جاهلیت به سبک مدرنیته و پاستوریزه است، یعنی از تمامی ابزارهای تکنولوژی که باید در فرایندهای علمی مورد استفاده قرار گیرند، در راه ترویج جاهلیت که نمونه بارز آن ترویج دین ستیزی و خداناباوری است، می‌باشد. 

یکی از مهمترین دلایلی که موجب کمرنگ شدن دین و انسانیت در تمامی امورات شده است حب دنیا و تشنه بودن انسان به جمع هرچه بیشتر ثروت است مثلاً در مورد پایین آمدن آمار ازدواج در عصر کنونی نیز این مورد صدق می‌کند، چرا که ملاک ازدواج داشتن خانه و ماشین و دیگر ثروت‌های دنیوی شده است و همین امر ازدواج جوانان را بسیار دشوار کرده است. 

یکی از ملزمات بسیار مهم برای اینکه انسان به دنیا و به زندگی دنیا و به اموال دنیا دلبستگی نداشته باشد این است که نسبت به دنیا شناخت واقع بینانه پیدا کند که در صورت پیدا کردن این شناخت به ناپایداری و پوچ بودن دنیا پی می‌برد و همین بی‌رغبتی و عدم وابستگی به دنیا موجب آرامش او می‌شود. در این بخش به ادامه شناخت واقع بینانه دنیا از منظر آیات و روایات می‌پردازیم. 

یکی از ملزمات بسیار مهم برای اینکه انسان به دنیا و به زندگی دنیا و به اموال دنیا دلبستگی نداشته باشد این است که نسبت به دنیا شناخت واقع بینانه پیدا کند که در صورت پیدا کردن این شناخت به ناپایداری و پوچ بودن دنیا پی می‌برد و همین بی‌رغبتی و عدم وابستگی به دنیا موجب آرامش او می‌شود. 

-سوال قبر، یکی از رویدادهای مهم در عالم برزخ است که هر انسان مومنی با آن مواجه می شود، و در این واقعه از فرد متوفی در عالم برزخ سوالاتی پیرامون مسائل بنیادین اعتقادی افراد، در باورهای وی به خالق کائنات و صفات پروردگار متعال و نبوت پیامبر اکرم و امامت ائمه ی معصومین علیهم السلام و رفتار عملی وی، پرسیده می شود.

در  دادگاه رستاخیز قیامت، گواهانی هستند که به اعمال و رفتار آدمیت شهادت و گواهی می‌دهند. از جمله آنها، شهدا هستند که در محکمه عدل الهی حاضر می‌شوند.

چکیده

ولایت فقیه به معنای حق حکمرانی جامعه ی اسلامی بر طبق موازین شرع توسط فقیه جامع الشرائط می باشد.بر اساس اندیشه سیاسی فقهای شیعه، امر رهبری و تدبیر سیاسی امت اسلامی در عصر غیبت، در  اختیار فقیه عادل به عنوان نائب عام امام معصوم، قرار گیرد. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی، از یک سو درصدد واکاوی آراء سیاسی شیخ مفید در حوزه قلمرواختیارات، شرائط و ادله ولایت فقیه و از سوی دیگر نوع تعامل با حکومت طاغوت است. شخ مفید در کتاب المقنعه، با شیوه مصداقی و کلی، تولیت فقها  در عصر غیبت در عبادات ،امور مالی و اختیارات مرتبط با حکومت را پذیرفته اند.وی در این کتاب در ابواب مختلفی نظیر امر به معروف، قضا،اقامه حدود، صلاة جمعه،وصایت،خمس و زکات،به ولایت تفویضی فقها از سوی معصوم در عصر غیبت اذعان کرده و در باب وصیت در بیانی کلی فقیه جامع الشرائط را نائب  سلطان عادل(امام معصوم) در کلیه امور دانسته است.وی رجوع مومنین به نزد سلطان جور را درمطلق امور قضائی و مالی در صورت عدم متوجه شدن ضرر به ایشان را غیر مشروع و رجوع به فقهای شیعه جامع الشرائط و یاری رسانیدن به آنان را درکلیه حوائج، واجب دانسته است

هر کسی که بیشتر به یاد مرگ باشد و بهتر برای آن آماده شود، او زرنگ‌تر است. چرا که غفلت از مرگ، غفلت از یک حقیقت و واقعیتی است که انسان ناگزیر با آن روبرو خواهد شد. ياد مرگ و پايان زندگى، عامل بازدارنده مهمّى در برابر گناهان و تلاش‌هاى بيهوده آميخته با حرص و طمع محسوب مى‌شود.

روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام حاکی از آن است که دوستی‌ها و علقه‌هایی که در میان مؤمنین برقرار است، ریشه در عوالم قبل و ارتباطات مربوط به آن مواطن دارد.

فردی که دچار هراس شده است، به احتمال فراوان، نگرش نامناسبی درباره مرگ دارد و دچار خطاهای شناختی متعددی همچون فاجعه‏‌سازی، پیش‌‏بینی منفی بی‏دلیل و استدلال هیجانی است. ولی برخی دیگر با دیده باز به آن می‌نگرند و به استقبال آن می‌روند.

جاهلیت مختص زمان صدر اسلام نیست، بلکه در زمان کنونی نیز بشر با جاهلیت مدرن و دوری از خدا روبرو است، چرا که تاریخ در حال تکرار است و پدیده جاهلیت نیز مثل خیلی از رذایل اخلاقی فراگیر شده است و بشر به دوری از خدا و معنویت و پوچی و غوطه ور شدن در عادات زشت و ناپسند گراییده است که نتیجه‌ای جز شکسته شدن ساختار شرافت و انسانیت و فرو رفتن در لذات دنیایی و جنگ و خونریزی برای منافع بیشتر و روی آوردن به خرافات و ادیان ساختگی و عرفان‌های کاذب در سراسر دنیا ندارد، که ریشه آن در جاهلیت مدرن است.