یکی از اندیشههای مشترک بین ادیان ابراهیمی، اندیشه ظهور منجی در آخرالزمان است، از این رو در این نوشتار به بیان مشخصات این منجی در دین یهودیت میپردازیم.
اندیشه ظهور منجی، در آخرالزمان یکی از پر رنگترین حوادثی است که از سوی ادیان متعدد برای آینده جهان پیشبینی شده است. در این نوشتار تلاش میکنیم، دیدگاه یهودیت در مورد آینده جهان را مورد وآکاوی قرار دهیم.
منبع مهم يهوديان در آموزههايشان، عهد عتيق است كه مشتمل بر 39 كتاب است كه از نظر موضوع به سه بخش تقسيم مىشوند:
الف) تورات و بخش تاريخى عهد عتيق كه شامل 17 كتاب است كه شامل پنج سفر تورات و 12 كتاب ديگر است.
ب) حكمت، مناجات و شعر كه مشتمل بر 5 كتاب است.
ج) پيشگويىهاى انبيا كه مشتمل بر 17 كتاب است.
در تورات، به خصوص در اسفار پنجگانه، هيچ سخن صريحى درباره موعود وجود ندارد، گر چه برخی تلاش کردهاند، با تأويل برخى آيات آن، اينچنين وانمود كنند، ولى به صراحت چيزى در اين زمينه وجود ندارد. ولى در بخشهاى ديگر مثل مزامير داود و يا در پيشگويىهاى انبيايى مثل عاموس، هوشع، اشعيا، دانيال و ملاكى در اين زمينه مطالبى ديده مىشود؛ به خصوص از اشعياى دوم به بعد اين مطلب، پررنگتر ديده مىشود، که در ادامه به تعدادی از این موارد اشاره میکنیم:
الف) تورات سفر پیدایش
در تورات سفر پیدایش، بند 10 و 49 اینگونه آمده است: «عصای قدرت و سلطنت یهود دور نخواهد شد و نه فرمانروایی از میان پاهای دی تا شیلو بیاید، و امت او را اطاعت خواهند کرد.»
ب) کتاب دانیال
باب 12، بند1 تا 4 اینگونه گفته شده: «و در آن زمان ميكائيل، كه از پسران قوم تو(قائم) است، بر خواهد خواست و ... بسيارى از آنان كه در خاك زمين خوابيدهاند، بيدار خواهند شد. بسيارى از آنان كه مردم را به راه عدالت رهبرى مىکنند، تا ابد الابد مانند ستارگان خواهند بود. امّا تو اى دانيال! كلام را مخفىدار و كتاب را تا آن زمان مهر كن، بسيارى به سرعت تردّد خواهند كرد ... خوشا به حال آنان كه انتظار كشند.»
و یا در باب 7 بند 14 نیز اینچنین گفته شده: «پسر انسان با ابرهای آسمان آمد و سلطنت و جلال و بزرگی به او داده شد، تا جمیع قومها و امتها و همه او را خدمت کنند.»
ج) حکی نبی
باب 2 بند 7 اینگونه آمده است: «تمامی امتها را به هیجان میآورم و بر همه اقوام برتری مییابد و این خانه را(دنیا) پر از جلال و بزرگی میکند... .»
د) صفنیای نبی
باب 3 بند 6 اینگونه آمده است: «به منظور گردآوری تمامی طوائف زمین بر یک دین حق، سلاطین و دول مختلف را نابود کنم ... آنوقت تمامی طوائف را برای عبادت خداوند به یک روش فراخوانیم.»
ر) اشعیاء نبی
باب دوم، بندهای 1و 2: «و در ایام آخر واقع خواهد شد .... جمیع امتها به سوی آن روان خواهند شد... او امتها را داوری خواهد کرد و اقوام بسیاری را تنبیه خواهد کرد ... امتی بر امتی شمشیر نخواهد کشید و بر دیگری بار جنگ را تحمیل نخواهد کرد.»
باب یازدهم، بند1 و 10: «و نهالى از تنهى يسى[1] بيرون آمده، شاخهاى از ريشههايش خواهد شكفت و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت ...مسكينان را به عدالت، داورى خواهد كرد، و به جهت مظلومان زمين، به راستى حكم خواهد كرد. ... گرگ با بره سكونت خواهد كرد،، و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله و شير و پروارى باهم، و طفل كوچك آنها را خواهد راند ... و در تمامى كوه مقدّس من، ضرر و فسادى نخواهند كرد، زيرا كه جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد.»
باب یازدهم، بند 16 و17: «بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به برای کمک به مظلومان زمین، به درستی حکم خواهد کرد ... کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمر بند میانش امانت. و گرگ و بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و پرواری با هم، و طفل کوچک آنها را خواهد راند.»
فصل شصد و پنجم، بندهای 9 و 13: «بلكه نسلى از يعقوب که وارث کوههاست به ظهور خواهم رسيد. وی که برگزیده وارثان یعقوب و از بهترین بندگان است ساکن آنجا خواهد شد، و امّا شما (خطاب به يهود) كه خداوند را ترك كرده و كوه مقدّس را فراموش کردهاید، ... پس تقدیر شما را با شمشیر قرار دادم تا جمیع شما را از دم آن بگذرانم ... و اورشليم را محل خوشی خواهم کرد و قوم خویش(یهود) را خوشحال خواهم كرد و آواز گريه و آواز ناله بار ديگر در او شنيده نخواهد شد.»
علاوه بر این موارد، میتوان به موارد متعدد دیگری نیز اشاره کرد، که به خاطر طولانی شدن نوشتار، تنها به آدرس برخی از آنان اشاره میکنیم: «کتاب زکریای نبی، باب چهاردهم، بندهای 1و 2و 7»، «کتاب حزقیال نبی، باب39، بند17،23»، «کتاب حجی نبی، باب2، بندهای 7-9» و ....
نتیجهگیری
با توجه به عباراتی که بیان شد، به این نکته راه مییابیم که یهودیان نیز، قائل به ظهور منجی در آخرالزمان هستند، که نجات دهنده آنان از بدبخی و فلاکت است، و در کتب خویش از وی تعبیر به «ماشیح»[2] میکنند.
___________________________________
پینوشت
[1]. يسى به معنى قوى، نام پدر داود است. ر.ک. قاموس كتاب مقدّس، مستر هاكس آمريكائى، طهورى، تهران، 1349 ش، ص 951.
[2]. واژه «ماشيح كلمه عبرى و معادل واژه فارسى «مسيحا» است. ماشيح به معناى مسح شده يا تدهين شده به روغن مقدس مىباشد و معرّب آن «مسيح» است. اين واژه ابتدا لقب پادشاهان قديم بنى اسرائيل بوده، ولى در زمانهاى بعد به كاهنان بزرگ و حتى به برخى پادشاهان غير بنى اسرائيلى نظير كورش نيز اطلاق شده است. زيرا معتقد بودند او را خدا برگزيد و مسح كرد تا نقش رهاننده بنى- اسرائيل را برعهده گيرد.
در زمان پيامبران بنى اسرائيل، آنها در مراسمى مقدارى روغن بر سر پادشاهان مىريختند و با دست خود آنها را مسح مىكردند. بر اثر اين كار، آن پادشاه، ماشيح خوانده مىشد و اطاعت او بر همگان واجب مىگرديد.
آنچه مسلم است اين است كه واژه ماشيح ابتدا كاركرد موعودى يا منجىگرايى نداشت و صرفا يك لقب براى پادشاهان بنى اسرائيل بود؛ ولى به تدريج اين واژه از اختصاص شاهان بنى اسرائيل بيرون آمده و در نهايت به يك واژه آرمانى و نجاتبخش براى بنى اسرائيل تبديل شده است. بر اساس متون مقدس يهود، نخستين بار اين واژه به «طالوت» اطلاق شده است. چون بنى اسرائيل در اوج بدبختى و فلاكت به سر مىبردند و گرفتار انواع شدايد، دزدى و ظلم شده بودند، لذا براى رهايى از اين دردسرها به خدمت سموئيل نبى رسيدند و از او خواستند حاكمى را بر آنها منصوب كند، تا آنان از آن وضعيت اسفناك نجات دهد و قدرت حفاظت از آنها و دارايىهاى آنان را داشته باشد. سموئيل نيز طالوت را تدهين يا روغن مالى كرد و لفظ ماشيح براى اولين بار بر او اطلاق شد. اين ابتداى طرح ماشيح است، ولى اين روند ادامه پيدا مىكند تا الگوى كامل مسيحايى از دوران حكومت داوود نبى شكل مىگيرد. داوود تجلّىبخش وعده الهى بر قوم برتر يا قوم خدا، به واسطه حكومت پىريزى مىشود. ماشيح موعود، داوود نيست، بلكه از نسل اوست. ر.ک. منجی در ادیان، روح الله شاكرى زواردهى، بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود( عج)، 1388 ش، ص37.
* تلاش شده است که ترجمهای که در این عبارات به کار برده شده سلیس و روان باشد به همین خاطر در برخی از موارد نقل به معنا شده است.