خیانت‌ها در حذف جسارت‌ها

09:00 - 1396/11/30

-عالمانی که به موضوع جسارت‌های عمر و همراهانش به خوبی اشاراتی کرده و یا اعتراضات فاطمه(علیهاالسلام) نسبت به غصب خلافت را بیان نموده‌اند، توسط قاطبه اهل سنت، غیر معتبر و یا شیعه شده معرفی می‌شوند. 

خیانت های اهل سنت

در منابع دست اول شیعه، مطالب بسیاری در مورد جریان شهادت حضرت زهرا(علیهاالسلام) و نقش خلفای غاصب در این زمینه بیان شده است که شکی در این مساله باقی نمی‌گذارد اما وقتی به منابع معتبر دست اول اهل سنت مراجعه می‌کنیم در مورد نقش خلفای غاصب در شهادت حضرت زهرا(علیهاالسلام) چیز خاصی نمی‌یابیم چراکه پیشینیان اهل سنت به‌راحتی داستان جسارت‌های عمر و همراهانش به فاطمه(علیهاالسلام) را سانسور کرده‌اند. 

از میان کل ظلم‌ها و وقایعی که برای حضرت فاطمه(علیهاالسلام) اتفاق افتاده تنها در برخی منابع معتبر آنها، به جریان هجوم به خانه حضرت و تهدید به آتش زدن اشاراتی شده و سپس در یک پرش کاملا محسوس، به مریضی حضرت و سقط شدن فرزندش محسن اشاراتی کردند ولیکن در این وسط، هرگز کوچک‌ترین اشاره‌ای به عملی کردن این تهدیدها و ضرب و شتم فاطمه(علیهاالسلام) توسط عمر و همراهانش وجود ندارد و به‌گونه‌ای این جسارت‌ها و عملی کردن تهدیدات را از منابع خود حذف کرده‌اند تا این‌گونه به نظر برسد که حضرت زهرا(علیهاالسلام) خودش به مرگ طبیعی از دار دنیا رفته و وفات‌شان نیز بر اثر غم از دست دادن پدر و نیز مریضی حاصل از سقط بوده که روزبروز ایشان را ضعیف و ضعیف‌تر می‌کرده و سرانجام در اثر شدت همین مریضی از دار دنیا رفته است و در این بین، هرگز عمر کوچک‌ترین نقشی در وفات ایشان نداشته و حتی کوچک‌ترین جسارتی به ایشان نکرده است.

اما در بیان علت تهدیدات عمر، دست به توجیه زده و می‌گویند: آن تهدید به آتش زدن فقط برای ترساندن و اجبار امیرالمومنین(علیه‌السلام) و عباس و زبیر _ که در خانه حضرت بودند_ بوده است.
اما تاسف‌بارتر آنجاست که برخی در اوج گزافه‌گویی‌، حتی این عمل‌کرد زشت عمر را به عنوان یک عمل‌کرد نیکو جلوه داده و آن را تحسین می‌کنند که عمر در واقع به روایاتی عمل کرده که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده است: «هرکه از جماعت مسلمین خارج شود بند اسلام را از گردنش خارج کرده و هر کس که بدون امام بمیرد و یا طاعت امامی و یا بیعت امامی بر گردنش نباشد به مرگ جاهلیت مرده است».[1] در واقع می‌خواهند بگویند بیعت نکردن آنان خروج از صفوف مسلمین و ایجاد انشقاق در جامعه اسلامی بوده لذا بیعت گرفتن از مخالفان خلیفه لازم و واجب بود و عمر تنها به یک امر واجب عمل کرده است.

آنها در خیانتی دیگر، کل اعتراضات فاطمه(علیهاالسلام) به ابوبکر را تنها در موضوع فدک متمرکز کرده و در کتاب‌هایشان حتی کوچک‌ترین اشاره‌ای به اعتراضات حضرت در مورد غصب خلافت نمی‌کنند که گویی اصلا حضرت زهرا(علیهاالسلام) هیچ اعتراضی نسبت به اصل خلافت ابوبکر نداشته و تنها اختلافش با ابوبکر بر سر جریان فدک است و تنها به خاطر همین اختلاف در فدک بوده که با ابوبکر بیعت نکرده است نه به خاطر آنکه علی را شایسته خلافت می‌دانسته. 

و جالب‌تر آنکه عالمانی که به موضوع جسارت‌های عمر و همراهانش به خوبی اشاراتی کرده و یا اعتراضات فاطمه(علیهاالسلام) نسبت به غصب خلافت را بیان نموده‌اند، نیز توسط قاطبه اهل سنت، غیر معتبر و یا شیعه شده معرفی می‌شوند. 

__________________________
[1]. برای آگاهی بر متن این احادیث رجوع کنید به این مقاله: «بن‌بست اهل سنت در پاسخ به این سوال».

در منابع دست اول شیعه، مطالب بسیاری در مورد جریان شهادت حضرت زهرا(علیهاالسلام) و نقش خلفای غاصب در این زمینه بیان شده است که شکی در این مساله باقی نمی‌گذارد اما وقتی به منابع معتبر دست اول اهل سنت مراجعه می‌کنیم در مورد نقش خلفای غاصب در شهادت حضرت زهرا(علیهاالسلام) چیز خاصی نمی‌یابیم چراکه پیشینیان اهل سنت به‌راحتی داستان جسارت‌های عمر و همراهانش به فاطمه(علیهاالسلام) را سانسور کرده‌اند. 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 13 =
*****