روش «خاموشی» در تربیت کودکان و نوجوانان بسیار راهگشاست. این روش بر عدم تقویت و بی توجهی به رفتار نامناسب آنان بنا شده است.
با شناسایی و حذف مواردی که باعث افزایش رفتار نامناسب در کودکان میشود، میتوان آن رفتار را در آنان خاموش کرد؛ مانند مادری که با هر بار گریه کردن کودک، او را بلند میکند و در آغوش میگیرد و در نتیجه متوجه میشود که بر میزان گریههای کودک برای بغل شدن، افزوده میشود. در این هنگام اگر مادر تصمیم بگیرد چندین بار به گریههای کودک به منظور بغل شدن بیتوجهی نشان دهد، پس از گذشت مدتزمان کوتاهی، دیگر کودک به گریه کردن ادامه نخواهد داد.
در این مثال، ابتدا رفتار گریه کردن کودک از راه تقویت مثبت (بغل شدن توسط مادر) افزایش یافته و سپس از طریق قطع تقویت مثبت خاموش شده است.
خاموشی هم برای رفتارهای ارادی (کنشگر) و هم برای واکنشهای غیر ارادی (رفتارهای پاسخگر) اتفاق میافتد. ترس از اشیا، نمونهای از رفتارهای پاسخگر است. اگر کودکی در اثر چنگ زدن گربه به او، در مقابل گربهها دچار ترس شدید شود، باید چندین بار با گربههایی که به او آزار نمیرسانند، برخورد کند تا به تدریج ترس او از گربهها ریخته شود.
روش خاموشی، در موقعیتهای تحصیلی نیز کاربردهای فراوان دارد؛ برای نمونه معلمی که میبیند توجه بیش از حد او منجر به لوس شدن یک دانشآموز شده است، توجه خود را از وی میگیرد و بدین طریق رفتار نامطلوب را در او خاموش میکند.[1]
بنابراین در تربیت فرزندان و دانشآموزان میتوان از شیوه خاموشی که بر اساس بیتوجهی و عدم تقویت است، استفاده کرد. با این شیوه، رفتار نامناسب فرزندان متوقف خواهد شد. ازاینرو وقتی شخصی نزد امام موسى كاظم علیهالسلام از فرزندش شكايت كرد، حضرت فرمود: «او را نزن؛ بلكه از او دورى نما [و قهر كن]؛ ولى آن را نيز طول مده».[2] این روش برخورد، در مقابل زیادهخواهی و اشتباهات فرزندان، از تنبیه بدنی اثربخشی بیشتری دارد.
پینوشت:
[1]. برگرفته از: علیاکبر سیف، روانشناسی پرورشی نوین، ص145.
[2]. مجلسی، محمدتقی، بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربي، 1368ش، ج۱۰۱، ص۹۹.