چکیده:از جمله مسائلی که سبب تاخیر در امر ازدواج جوان‌ها می‌شود کم‌رویی در ابراز نیاز به ازدواج، و اعلام آن به والدین می‌باشد که همین عامل گاهی سبب می‌شود که فرد جوان برای تامین نیاز خود ولو به صورت موقت مسیرهای دیگر و در اکثر مواقع پر خطری را تجربه کند.
وقتی انسان در درون خود نیازی را احساس می‌کند،اگر این نیاز از جمله امور طبیعی‌ای باشد که خدا در وجود او قرار داده است به طور قطع همان خدا از سر حکمت برای ارضای این نیاز چیزی را در بیرون قرار داده است که منحصرا برای برطرف کردن آن نیاز درونی، فرد باید به سراغ آن برود.
اگر انسان به دنبال تامین این نیاز نرود یا بخواهد این نیاز را از راه‌های دیگری تامین کند قطعا راه را به بیراهه رفته است و در دراز مدت پشیمانی در آن سودی ندارد.
در امر تامین نیازهای عاطفی و جنسی دختر و پسر، همان‌گونه که ما در درون خود این نیاز طبیعی را درک می‌کنیم، نه می‌توانیم نسبت به ارضای آن بی‌توجه باشیم و نه عقل ما می‌پذیرد آن را از هر راهی تامین کنیم. همان‌گونه که شریعت حقه اسلام حکم الهی را در این زمینه برای ما بیان نموده است دیگر جایی برای تردید و شک و دو دلی و حتی کم‌رویی نیست که ما دست از این مسیر برداریم و خدای ناکرده راه‌های دیگری را بپیماییم.
ازدواج به همان اندازه که راهی است مطمئن برای تامین یک نیاز ضروری،به همان اندازه فرد را از خطرات بسیاری که در کمین او به واسطه تن ندادن به ازدواج قرار گرفته می‌رهاند.
همان پیامبری که فرموده است:«اذا تزوج الرجل احرز نصف دينه.[1]کسى که ازدواج کند، نصف دينش را حفظ کرده است.» در جایی دیگر نیز فرموده است:«اکثر اهل النار العزاب.[2]بيشترين اهل جهنم انسانهاى بى همسرهستند.»
با توجه به اهمیت ازدواج به اندازه‌ایی که در سعادت انسان تاثیر بسزایی دارد، دیگر جایی برای مطرح کردن این نکته که در ابراز این نیاز به والدین، برخی کم‌رویی می‌کنند، وجود ندارد.
در این‌جا جا دارد ما به سوال کاربری در این زمینه که در انجمن رهروان ولایت مطرح کرده‌اند اشاره داشته باشیم که در آنجا کاربر محترم نیاز به ازدواج را در خود احساس کرده ولی در ابراز آن به خانواده به دلیل کم‌رویی تعلل می‌کند.
جوابی که به کاربر محترم در این‌باره داده می‌شود بر مبنای همان مطالبی است که در آغاز سخن بدان اشاره کردیم که به صورت خلاصه آن را در چند نکته بیان می‌کنیم
1.باید بدانیم که بین کم‌رویی و داشتن حیا تفاوت اساسی وجود دارد.
کسی این‌گونه فکر نکند که کم‌رویی در این موراد از حیای فرد نشات گرفته می‌شود چرا که پایه حیا در عقل است در حالی که کم‌رویی انسان را از انجام کاری که عقل آن را درست می‌داند و بدان دستور می‌دهد باز می‌دارد.جوان در عین حالی که حیا دارد در همان زمان نیز باید نسبت به ابراز این درخواست کم‌رویی به خرج ندهد.
2.حال که دانستیم این کم‌رویی ما امری نکوهیده است باید در برطرف کردن آن تلاش خود را به کار ببندیم.از جمله مهم‌ترین مسائلی که منجر به کم‌رویی می‌شود ضعف در شخصیت است که این را باید در برنامه اصلی خودمان قرار دهیم و برای ترمیم آن دست به کار شویم.قطعا یکی از اصلی‌ترین مواردی که سبب ایجاد ثبات شخصیت در انسان می‌شود ارتباط قوی و مستمر با خداست.
3.به صورت ویژه درباره مطرح کردن این نیاز و کنار گذاشتن کم‌رویی در این فضا کمک‌گرفتن از واسطه‌هایی که فرد با آنها احساس راحتی می‌کند و از آنها مطمئن است نیز بسار راه‌گشاست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
1.مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۵۴
2.من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۱