چکیده: نخستین حرکت برای کشف حجاب و ظاهر شدن زنی در انظار عمومی و بدون پوشش لازم در ایران در عهد ناصرالدینشاه و از سوی فرقههای استعماری بابیه و بهائیه آغاز شد که در قید و بند دین و تکالیف دینی نبودند.
استعمار غربی و صهیونیستی جهت نابودی اخلاق و فرهنگ اسلامی در ایران راههای متعددی را خصوصاً برای حجاب ستیزی در پیشگرفته است چه اینکه میداند، در فرهنگ و اخلاق اسلامی ما حجاب جایگاه والایی دارد. پوشش اسلامی و حجاب زن تدبیری است که او با الهامی فطری، برای ارج نهادن به خود و جایگاهش بهکار میبندد. لذا در طول تاریخ دستهای استعمار خصوصاً نفوذیهای خودی در کار بودند که این فرهنگ ملی و دینی را از میان بردارند و بانفوذ فرهنگ غربی به جوامع اسلامی و بهخصوص جامعه ایران، تلاشها برای کشف حجاب و بی حجابی محسوستر و بیشتر شد. در فرهنگ استعماری غرب بی حجابی و برهنگی جزئی از حقوق زنان القاء شده، که سعی میکنند بانفوذ در جوامع دینی نیزاین فرهنگ را با ابزارهای مختلف القاء کنند.
در ایران نیز نخستین حرکت برای کشف حجاب و ظاهر شدن زنی در انظار عمومی و بدون پوشش لازم در ایران در عهد ناصرالدینشاه و از سوی فرقههای استعماری بابیه و بهائیه آغاز شد که در قید و بند دین و تکالیف دینی نبودند، که بهعنوان پیشروان عملی کشف حجاب و به صحنه کشاندن زنان بدون حجاب و پوشش به جامعه درآمدند و شرح ماجرای کشف حجاب از طرف بابیان بدین قرار است:
«بعد از دستگیری علی محمد باب پیروانش قرار گذاشتند در دشت بدشت شاهرود مجمعی تشکیل دهند تا برای آزادی رهبرشان، فکری کنند و در مورد عقاید خویش نیزگفتگویی کنند. یکی از افراد تأثیرگذار در این مجمع زنی بود به نام زرین تاج، معروف به طاهره، که از اهداف و دسیسه چینی گردانندگان استعماری این مجمع بهخصوص طاهره این بود که در این مجمع نسخ شریعت اسلام اعلام گردد، لذا طاهره برای اجرای این نقشه پیش قدم شده بود، «بدون حجاب مرسوم آن زمان و با آرایش و زینت» به مجلس وارد شد و برای حاضران سخنرانی کرد و گفت: خوب فرصتی دارید غنیمت بدانید و جشن بگیرید، امروز روز عید و جشن عمومی است. روزی است که قیود تقالید سابقه شکسته شده همه برخیزید باهم مصاحفه کنید». [1]
مزدور استعمار یعنی طاهره باحجاب ستیزی نه تنها یکی از ضروریات مسلم اسلامی را هدف قرار داده بود بلکه زنان مسلمان را ترغیب و تهییج میکرد. چنانکه با حرارت و شور میگفت:
«وقت آن رسیده که آیین باب تمام سطح زمین را فراگیرد و کتاب تازهای قائممقام کتاب قدیمی (قرآن) گردد...اکنون باید آن قواعد و رسوم و محجوبیت را به دور انداخته شود. گذشت آن دورهایی که زنان بهاجبار. باید در اندرونها محصور و محبوس باشند و مانند زندانیان عمر خود را بهپایان رسانند. [2]
البته استعمار برنامه را طوری تنظیم کرده بود که کمتر خطری متوجه مزدورش شود. چه اینکه خود طاهره کمی از قواعد اسلامی اطلاع داشت و از عکس العمل مردم و علما هراس داشت میدانست منکر ضروری دین مرتد است و مرتد در اسلام محکوم به قتل است ولی چون زنها کمتر در اعمال اینچنینی مسئوولیت دارند و اگر ارتداد از زنی سر بزند او را عفو نموده و بار دیگر او را به اسلام میخوانند، ولی اگر اصرار به کفر نمود به قتلش میرسانند. لذا استعمار طاهره را بهتنهایی وارد معرکه نمود، تا با بیاخلاقی عقاید حجاب ستیزانه را به مردم انتقال دهد.
اقدامات حجاب ستیزانه طاهره در مجمع بدشت کاملاً با تفکرات و معتقدات مذهبی منافات داشته و وی با تأسی به افکار و اندیشههای استعماری دست به ماجراجوئی و چنین اقدامی زد، این ماجرا هرچه بیشتر نشانگر اهمیت حجاب به عنوان یکی از آموزههای مهم اخلاقی و دین است که استعمار به هر طریقی از جمله این گونه بیاخلاقیهای مزدوران خویش نسبت به حجاب ستیزی اقدام میکند.
-------------------------------
پینوشت:
[1]. قرن بدیع، شوقی افندی، ترجمه مودت، نصرالله، چاپ موسسه معارف بهائی، 1992 م، ص 94 و مطالع الانوار، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ترجمه اشراق، عبدالحمید، چاپ و انتشارات مرآت، بی تا، ص 66 و ص 264.
[2]. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، امیر کبیر، 1382 ش، ج 9، ص 522