افزودن دیدگاه

تصویر SSPGHDM
نویسنده SSPGHDM در

سلام آقای پوريان.
نمی دونم چرا نشد همان جا به شما پاسخ بدم.
سن و جنسیت:16 سال. پسر
شهر:مشهد الرضا
میزان مذهبی بودنم در گذشته کمی نوسانی بوده ولی بیشتر واجبات را انجام می دادم تا مستحبات.این 2 سال هستش که این مشکل برایم پیش اومده . ان شاء الله که حل بشه.
بنده از بچگی هم دنبال واقعیت بودم . از هزار جهت بررسی کردم . بنده هم اسمم و هم ماه تولدم مناسب دین است. اطرافم خیلی می بینم کسانی را که با چیز های الکی و مصنوعی زندگی می کنند ولی بنده نه . نه .من نمی تونم روی فطرت که بی نهایت است پا بگذارم. از 8 سالگی فکر می کنم شروع شد.به قول اطرافیان حاج آقا شدم اما کاشکی برگردم به دوران طلایی.سال های پیش خیلی پر تلاش بودم.اما چند وقته زیاد شوق ندارم.خیلی انتظار کشیدم ولی هر وقت یک طوری هستم.یک موقع خوشحال اما یک موقع بد حال.
بعد آمدم درون خودم را جستجو کردم تا به این نکته رسیدم که بله من این چنین مشکلی برایم پیش آمده و متاسفانه چه تشکیلاتی هم شیطان برایمان پهن کرده. مغز کلام :
من فهمیدم که باید دینم را خودم پیدا کنم و به یک نماز بخونم پدرم اکتفا نکنم.به دنبا خدایی می گردم که عشق مرا از هر عشق هوسی بی نیاز کنه.

قبلا اصلا سابقه نداشته چون بچه بودم . نمی فهمیدم.بقول دکتر شریعتی برای خوش بخت بودن کافی انسان نفهم باشه.
بنده خیلی دوست دارم فردی باشم که شاد و پر ذوق زندگی کنه.باور کنید بگذارید حجاب را بردارم اما بدانید از خدا خواستم در همین مورد که از شما سوال کردم خدا جوابم را بدهد.می خواستم کسی را در خواب ببینم که این سوال را جواب بده.تو فکرم بود که بتوانم امام زمانم راببینم و این سوال بپرسم حالا شاید بخندید.
مغز کلام:
من به یک نماز بخوان پدرم اکتفا نمی کنم.من دینم را خودم می خواهم پیدا کنم.به دنبال خدایی می گردم که مرا سیراب کند.عشق او شوق را با من بیاموزد.عشق مرا از هر چیزی بی نیاز کند.اگر تنها باشم او مرا مونس باشد.مرا دوست داشته باشد.من هم عاشق او باشم . خسته شدم از سرگردانی.
شما لطف کنید من باید چکار کنم باور کنید شاید خدا وساطت آگاهی ام راهنما قرار داده باشد.
برای او زندگی کنم.برای او بمیرم.هرگز با وجود او نا امید نشوم.راستش فهمیدم که خدا در فطرت انسان است وقتی یکم فکر می کردم اگر خدا نباشه چی میشه یک چیزی به من می گفت بی من نمیشه .تو هر کار بکنی بدون من نمی شه.
شاید مشکل اصلی من ضعف ایمانم باشد.شما بگویید آن خدا را چگونه بیابم.آیا او مرا سیراب می کند؟ آیا او مرا از افسردگی و سردرگمی نجات می دهد ؟ شما چگونه اینقدر با شوق صحبت می کنید .چه طوری باید به سرور ابدی رسید.آیا رسیدی این همه بهشت رفتن آن همه نعمت فقط برای لذت.فقط برای خوش گذرانی . آخر ما خسته نمی شویم؟. اصلا اگر ما تکامل پیدا کنیم چی میشه؟ اگر تقرب به خدا کنیم چه چیزی پیش می یاد ؟ چه هدفی پشت این ها است؟ این همه حساب این همه برو بیا برای چیه؟ چرا قانعم نمی کنه؟ دلم می خواد جز خدا نبینم.جز خدا نشنوم
جز حدا لمس نکنم.جز خدا شوق و میل نکنم. من باید چی کار کنم؟ لطفا بگین چی جور ایمانم را قوی کنم.دوستدارم انقدر رشد بکنم که یکی از محبوبتان خدا.دوست دارم یک کسی بشم که معصومین دوستم داشتند.دوست دارم بهترین یار امام زمانم باشم اما تا میام کار را شروع کنم ضعف ایمان و همین بی شوقی که میگن که چی بشه؟ دلم کی میشه حرم خدا و خونه ی خدا.کی عاشق خدا میشم.کی می توانم با تمام وجود در راه رسیدن به او تلاش کنم.
چه قدر بد است قصه ی عادت.
چه قدر بد است قصه ی عادت.
چه قدر بد است قصه ی عادت.
چه قدر کشنده است بی هدفی
چه قدر ستمگر است شیطان
چه قدر بدم من که در این خانه.صاحب خانه راگم کردم.هو ارحم الراحمین

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 7 =
*****