سوالات اعتقادی: ...............

08:46 - 1403/02/20

سلام علیکم

وقت بخیر
 

لطفا بفرمایید

1- در زمان حیات ائمه معصومین علیه السلام ، مردم آن زمان درصورتی که دارای درک وفهم همجواری با امام معصوم علیه السلام را داشتند به راحتی میتوانستند از راهنمایی و مشاورت آنها برای حل مشکلات و بهبودزندگی خود استفاده میکردند و حتی کافران ومعاندان هم با اندکی صحبت و نصیحت وارشاد میتوانستند به راه راست هدایت شوند
فی الحال ما که در این زمان زندگی میکنیم نه تنها ائمه معصومین علیه السلام را ندیده ودرک نکرده ایم بلکه غالبا دعاهایمان هم مستجاب نمیشود ویا باتاخیراجابت میشود
کسی نیست که ما راهدایت کند کسی نیست که معجزه ای به مانشان بدهد یااگرهم باشد دلهای مازنگ زده وبه این سهولت آثارآن پاک نمیشود
امامی نیست که درموقع اضطراربه راحتی به ایشان مراجعه کنیم ودردمان دواشود به راه راست هدایتمان کند
بعضی از آنها که امام رادرک کردندو با امام زندگی کردند نتوانستند به راه راست هدایت شوند
چگونه میشود دراین روزگارپرازگناه و بدون راهنما به راه راست هدایت شد ؟
قرآن - حدیث - روایت و.... اگرچه راهنماست ولیکن نیازبه مفسر و راهنمادارد  

2- باتوجه به فرمایش قرآن که هیچ دینی غیرازاسلام پذیرفته نیست
مجازات و ثواب وعقاب اقوام و پیشینیان که قبل ازاسلام ازدنیارفته اند ویا ادیان دیگری که الان هم وجود دارند چگونه است ؟

متشکرم
التماس دعا

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/296458

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 4 =
*****
تصویر صاحب الامری روح الله

با عرض سلام و ادب خدمت شما

پاسخ به سوال اول:

پاسخ این سوال را در ضمن نکاتی خدمتتان عرض می‌کنیم:

1. اینکه عدم امکان ملاقات امام در زمان غیبت، سختی‌هایی را برای شیعیان در این زمان ایجاد کرده است، امری غیر قابل انکار است. همین موضوع سبب شده که پیامبر و اهل‌بیت علیهم‌السلام، ثابت قدمان در زمان غیبت را بسیار تمجید کرده و آنها را بستایند.

در روایتی نقل شده که اصحاب پیامبر به ایشان گفتند: آيا ما برادران توايم اى رسول خدا؟ ایشان فرمودند: نه! شما اصحاب من هستيد. برادران من كسانى هستند كه بعد از من مى‌‏آيند و به من ايمان مى‌‏آورند، در حالى كه مرا نديده‌‏اند.
سپس افزود: افرادى از آنها كه اهل عمل صالحند، اجر پنجاه نفر از شما را دارند! عرض كردند پنجاه نفر از خودشان اى رسول خدا؟! فرمود: نه! پنجاه نفر از شما!! و سه بار آنها اين سخن را تكرار كردند [و پيامبر نیز همان جواب را دادند]. آنگاه فرمودند: اين به خاطر آن است كه شما شرايطى در اختيار داريد كه برای انجام کار خیر یاری می‌شوید؛[ولی آنها چنین شرایطی ندارند]. [تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ج22، ص121]

و در همین شرایط غیبت است که برخی از افراد تا حدی بالا می‌روند که به فرموده امام زین ا‌لعابدین علیه‌السلام بر همه اهل زمان‌ها پیشی می‌گیرند. 

امام در این باره می‌فرمایند: «إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ»؛ «همانا اهل زمان غيبت او كه به امامتش قائلند و منتظر ظهور او مى‌باشند افضل از اهل هر زمان هستند؛ زيرا خداوند تبارک و تعالى به آنها چنان عقل و فهم و معرفتى داده كه غيبت نزد آنان به منزله حضور و مشاهده است». [کمال‌الدین و تمام النعمه، ج1، ص320]

و به جهت همین اوضاع سخت است که بسا خداوند بر اهل این زمان، در حساب و کتاب بسیار آسان‌تر از اهل زمان حضور اهل‌بیت علیهم‌السلام، می‌گیرد. برخی از متون روایی نیز موید این مطلب است.

2. اینکه امام را نمی‌بینیم، معنایش این نیست که نمی‌توان با امام ارتباط داشت. به اعتقاد ما شیعیان، امام، حاضر و ناظر بوده و به درخواست‌های شیعیانشان آنجا که مقتضی و مصلحت باشد، پاسخ می‌دهند. همان‌گونه که در حدیث امام زین‌العابدین علیه‌السلام هم اشاره شد، برخی در اعتقاد به حضور امام آنقدر قوی هستند که غیبت امام برای آنها بی‌معناست و هر حرفی که دارند را با امام خود در همین زمان غیبت نجوا می‌کنند.

3. در زمان سایر معصومین علیهم‌السلام که امام علی‌الظاهر در میان مردم بوده‌اند، این‌گونه نبوده که همه مردم توفیق دیدار امام زمان خود را داشته باشند. بسا غالب مردم به جهت بُعد مسافت، خفقان شدید زمانه، سختی‌های فراوانِ شرفیاب شدن به محضر امام، آن بزرگواران را در همان زمان حضورشان نیز ندیده باشند. بر همین اساس، اهل‌بیت علیهم‌السلام ضمن آنکه تاکید بر حاضر دانستن و ناظر دانستن امام می‌نمودند، به شیعیان خود دستور می‌دادند تا در قالب نجوا، حاجت و خواسته خود را با امام خویش در میان بگذارند.

در روایتی نقل شده شخصی به امام هادی علیه‌السلام نامه نوشت و عرض کرد انسان دوست دارد همان‌گونه که با خدایش نجوا کرده و عرض حاجت می‌کند، با امام زمانش نیز چنین نجوایی داشته باشد. امام در جوابش نوشتند: هرگاه خواسته‌ای داشتی، کافی است دو لبت را تکان دهی، جوابت خواهد آمد. [بحارالانوار، داراحیاء التراث، ج50، ص155]

البته اینکه امام فرمودند: جواب خواهد آمد، منظورشان این نیست که جواب شفاهی خواهد آمد؛ زیرا ما وقتی با خدا هم صحبت می‌کنیم و درخواستمان را می‌گیریم، جواب شفاهی دریافت نمی‌کنیم. منظور امام این است که امام درخواست شما را بی‌جواب نمی‌گذارد و حواسش به شما و خواسته شما هست.

در زمان ما نیز اگرچه راه ارتباط حضوری با امام بسته است؛ ولی به جهت وسعت وجودی امام و حضور او، امکان سخن گفتن با ایشان و عرض حاجت به محضرشان وجود دارد.

4. اینکه فرمودید، گرفتن حاجت در این زمان به جهت عدم حضور امام کار سختی است و در زمان حضور معصومین علیهم‌السلام چنین کاری آسان‌تر بوده است، سخن صحیحی نیست؛ زیرا همان‌گونه که عرض شد امام ظاهر و غایب بودنش فرقی ندارد و آنجاکه مصلحت باشد، درخواست محب خود را اجابت می‌کند و جایی که مصلحت نباشد، چه امام حاضر باشند و چه غایب، خواسته دوستان خود را اجابت نمی‌کنند.

موارد متعددی داریم که در زمان حضور معصومین علیهم‌السلام، آن بزرگواران به جهت عدم وجود مصلحت، به دوستان خود توصیه به صبر نموده و خواسته ایشان را اجابت نکرده‌اند.

به عنوان مثال عبدالله بن ابی یعفور [که شخصی پر درد و رنج بود و در عین حال یکی از اصحاب خاص امام صادق علیه‌السلام به شمار می‌رفت]، می‌گوید: به خاطر بیماری‌های متعددی که درگیر آن بودم، به امام صادق علیه‌السلام شکایت کردم.

حضرت در جوابم فرمودند: [هر درد و رنجی که به مومن در دنیا می‌رسد، برای او خیر است]. مومن اگر بداند در ازای مصیبت‌هایی که [در دنیا] تحمل می‌کند، چه اجری [در آخرت] در انتظار اوست، هر آینه آرزو می‌کند که در دنیا با قیچی تکه‌تکه می‌گشت. [کافی، اسلامیه، ج2، ص255]

همچنین شخصی به نام نهندی می‌گوید از محمدبن‌فضیل که دچار درد در پهلو و پایش بود، شنیدم که گفت: به محضر امام رضا علیه‌السلام رسیدم، ایشان فرمودند: چه شده است؟ عرض کردم آقا پهلو و پایم مشکل دارد. حضرت دست به پهلویم کشیده و پهلویم خوب شد. بعد به پایم نگاهی انداخته و حدیثی از امام باقر علیه‌السلام خوانده و فرمودند: هرکس از شیعیان ما که به بلائی مبتلا شده و صبر نماید، خداوند اجر هزار شهید به او می‌دهد. [ از این کلام حضرت] فهمیدم که پایم هرگز خوب نمی‌شود و باید صبر کنم. نهندی می‌گوید من شاهد بودم که او تا آخر عمرش می‌لنگید و با همان مریضی از دنیا رفت. [بحارالانوار، ج49، ص42]

همچنین جابر بن یزید که از اصحاب سِّر امام صادق علیه‌السلام بود، روزی به محضر ایشان رسیده و عرض حاجت نموده و مقداری پول طلب کرد. حضرت در جوابش فرمودند: پولی در بساط نداریم. 
در همین لحظه کُمیت شاعر آمد و برای حضرت شعری را که سروده بود، خواند. حضرت به خادمشان فرمودند: از داخل اتاق یک کیسه ده هزار درهمی برای کُمِیت بیاور. کمیت شعر دوم را خواند، امام دوباره به خادمشان فرمودند تا کیسه دیگری بیاورد. این موضوع برای بار سوم تکرار شده و حضرت مجموعاً سی هزار درهم به کمیت دادند. کُمیت به ایشان عرض کرد من این شعرها را برای صله رسول خدا خواندم و قصد مادی نداشتم. امام از او تشکر کرده و به خادمشان فرمودند: پول‌ها را به جای خود برگرداند. جابر از دیدن این صحنه بسیار متعجب شده بود. وقتی کمیت رفت، امام دست جابر را گرفته و به داخل همان اتاق بردند. با کمال تعجب دید، خبری از سه کیسه درهم نیست. آنگاه امام پایشان را بر زمین زده و جابر دید که مانند، گردن شتر طلا از زیر زمین آشکار شد. امام به او فرمودند: خدا به ما قدرت داده تا هرکار را که اراده کنیم، انجام دهیم.[بصائر الدرجات، ج1، ص376]

جالب است بدانید امام با همه این صحنه‌ها که رقم خورد، یک درهم هم به جابر که از خاص‌ترین اصحابشان بود ندادند؛ زیرا مصلحت نبود؛ اما به کُمیت به صرف خواندنِ سه شعری که سروده بود، سی هزار درهم دادند.

درنتیجه، امام، ظاهر و غایب بودنش تفاوتی ندارد و ما باید با اعتقاد به حضور و نظارتِ امام زمانمان، خواسته‌هایمان را با ایشان در میان گذاشته و مطمئن باشیم که ایشان درخواست ما را اگر مصلحتمان باشد، بی‌پاسخ نمی‌گذارند.

پاسخ به سوال دوم:

نسبت به افرادی که قبل از آمدن اسلام بر اساس سایر ادیان عمل می‌کردند، قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ»؛ «کسانی که (به پیامبر اسلام) ایمان آورده‌اند، و کسانی که به آئین یهود گرویدند و نصاری (مسیحیان) و صابئان [= پیروان یحیی‌] هر گاه[در همان زمان خود]، به خدا و روز رستاخیز ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است؛ و هیچ‌گونه ترس و اندوهی برای آنها نیست. (هر کدام از پیروان ادیان الهی، که در عصر و زمان خود، بر طبق وظایف و فرمان دین عمل کرده‌اند، مأجور و رستگارند).[بقره: 62]

در شأن نزول این آیه نقل شده، سلمان فارسى به رسول اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله گفت:
دوستان من كه اهل ايمان و نماز بودند، ولى شما را نديدند تا به شما ايمان بياورند، وضع آنها در قيامت چگونه است؟ يكى از حاضران جواب داد: اهل دوزخند. ولى اين آيه نازل شد كه هر كدام از پيروان اديان كه در عصر خود بر طبق وظايف و فرمان الهى عمل كرده‌اند، مأجورند. [تفسیر نور، مركز فرهنگى درس‌هايى از قرآن‏، ج1، ص127]

اما سایر افرادی که بعد از ظهور اسلام، به اسلام نگرویده‌اند، مانند اهل ادیان دیگر در زمانِ کنونی، دو صورت دارند:

1. اسلام و حقانیت آن به ایشان نرسیده است و به‌اصطلاح مستضعف فکری بوده و هستند. این افراد اگر به تعالیم دین خود عمل کرده باشند، بر اساس آن ثواب داده می‌شوند و اگر به تعالیم دین خود عمل نکرده باشند، بر اساسِ آن عقاب می‌شوند.

2. اسلام و حقانیت آن به آنها رسیده، ولی از سر لجاجت و تعصب زیر بار آن نرفته‌اند. بدیهی است که به جهت سرباز زدن از پذیرش حق، معاقَب بوده و حتی اگر به دین خود عمل کرده باشند، ماجور نخواهند بود.