یکی از مهم ترین تلاش های رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جمع آوری قرآن در زمان حیات خویش بوده است که می توان آن را بر اساس روایات متعددی که در این زمینه وجود دارد اثبات کرد.
قرآن كريم، به عنوان آخرين پيام الهى، در بردارنده ى معارف بى همتا در راستاى سعادت و كمال آدميان است؛ از اینرو برای مسلمانان از اهمیت زیادی برخوردار است؛ به گونهای که مسلمانان تلاش کرده اند ابعاد مختلف آن را مورد بحث و گفتگو قرار دهند. یکی از موضوعاتی که در سدههای آخرین به آن پرداخته شده، مسئله جمع آوری قرآن است. اینکه قرآن در چه زمانی و به دستور چه کسی به صورت کتاب تدوین شده است ــ این موضوع تأثیرات به سزایی در مباحث تفسیری و علوم قرآن دارد[1] ــ مورد اختلاف صاحب نظران قرآنیست، ولی آنچه از ادله اسنتباط میشود، این نکته است، که قرآن در زمان حیات خود رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) به صورت کتاب جمعآوری شده است و ایشان به این کار اهتمام داشتهاند.[2]
با رجوع به سنت نبوی، ــ به عنوان مهمترین دلیل که در این زمینه وجود دارد ــ به دو طائفه از روایات بر میخوریم، یک طائفه روایاتی که به طور صریح به جمعآوری قرآن در زمان حیات رسول خدا(صلی الله علیه و آله) اشاره دارد و دسته دوم لازمه آن جمع آوری قرآن در آن دوران است. در ادامه تلاش میکنیم، به گوشهای از این روایات اشاره کنیم.
روایات صریح در جمع آوری قرآن
قبل از اشاره به روایاتی که در این زمینه وجود دارد، باید به این نکته، توجه داشت که در بین صحابه، کاتبانی وجود داشت که هر زمانی قرآن نازل میشد، در محضر خود حضرت آن را می نوشتند. آنچنان که یعقوبی در کتاب خویش میگوید: «براى رسولخدا(صلّى اللّه عليه و آله) نويسندگانى بود كه وحى و نامه و عهدنامه ها را مى نوشتند كه عبارتند از: علىبنابىطالب، عثمانبنعفان، عمروبنالعاصبناميه، معاويةبنابىسفيان، شرحبيلبنحسنه، عبداللّهبنسعدبنابىسرح، مغيرةبنشعبه، معاذبنجبل، زيدبنثابت، حنظلةبنربيع، ابىبنكعب، جهيمبنصلت و حصين نميرى».[3]
در کتب روایی نیز از گروهی از صحابه نام برده می شود که قرآن را در زمان پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) جمعکردهاند. که به عنوان نمونه به چند مورد از آنان اشاره میکنیم.
از قتاده نقل شده كه گفت من از انس بن مالك سوال كردم كه قرآن را چه كسى در زمان پيامبر(صلی الله علیه و آله) جمع آورى نمود؟ او پاسخ داد: چهار نفر از انصار بنامهاى ابى بن كعب، معاذ بن جبل، زيد بن ثابت و ابو زيد، آن را جمع آورى نمودند و ما آن را به ارث برديم.[4]
و یا در حدیثی دیگر اینگونه آمده است که، ابن ابى داود از محمد بن كعب قرظى نقل مى كند كه گفت: قرآن را پنج نفر از انصار بنامهاى: معاذ بن جبل، عبادة بن ثابت، ابن بن كعب، ابو درداء و ابو ايوب انصارى در زمان پيامبر(صلی الله علیه و آله) گردآورى نمودند.[5]
از نکات مهم این روایات آن است که گروهی از این افراد نوشتههای خویش را به پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) عرضه کردهاند تا ایشان تأیید کنند به عنوان مثال «زركشى» از ذهبى نقل مى كند كه: «هفت تن قرآن را بر پيامبر(صلی اللهعلیه و آله) عرضه كردند: عثمان بن عفان، على(علیه السلام)، أبى، ابن مسعود، زيد، ابو موسى و ابو درداء.»[6]
نباید گمان کنیم، که منظور از جمع آوری قرآن در این روایات به معناى حفظ كردن آن در حافظه است ــ آنچنان که دكتر صبحى صالح این ادعا را کرده است [7] ــ زیرا که معنا نداشت تعداد ایشان را در این عدد منحصر کنند چون مسلمانان ديگرى هم وجود داشتند كه حافظ همه قرآن بودند. پس منظور، همان گردآورى قرآن است.[8]،[9]
روایاتی که لازمه آن جمع آوری قرآن است.
گروه دوم از روایات، به طور صریح به جمعآوری قرآن در زمان حیات رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) اشاره نمیکند، بلکه لازمه آن وجود قرآن به صورت تدوین شده است، در ادامه به گوشهای از این روایات اشاره میکنیم.
از برخی از این روایات این گونه فهمیده می شود که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) اهتمام داشته اند که مسلمانان در خانه های خویش قرآن داشته باشند، آن چنان که امام صادق(عليه السّلام) از قول پيامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هيچ چيزى براى شيطان سخت تر از اين نيست كه انسان قرآن را از روى آن قرائت كند و بودن قرآن در خانه، شيطان را طرد مى كند.»[10]
جابر مى گويد: از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شنيدم كه مى فرمود: روز قيامت مصحف و مسجد و عترت به خدا شكايت مى كنند. مصحف مى گويد: خدايا مرا سوزاندند و مرا پاره پاره كردند. و مسجد مى گويد: خدايا مرا ابطال و ضايع كردند و عترت مى گويد: خدايا ما را كشتند و طردمان كردند.»[11] در این حدیث رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) ضمائری که در مورد قرآن به کار می رود را به صورت مفرد آورده است ولی ضمائری را که به اهل بیت(علیهم السلام) اشاره دارد به صورت جمع آورده است با وجود آن که اهل بیت(علیهم السلام) نور واحدی هستند و این نکته دلالت کننده به این حقیقت است که قرآن به صورت کتاب در آن برهه جمع آوری شده است و الا باید از ضمیر جمع استفاده می شد.
و یا در حدیث ثقلین رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) خطاب به مسلمانان اینگونه میفرماید: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي، من در میان شما دو چیز گرانبها میگذارم، یکی کتاب خدا و دیگری اهل بیتم»[12] از این تعبیر اینگونه فهمیده میشود كه قرآن زمان پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) مدوّن بوده است؛ چرا كه به نوشته های پراكنده كتاب اطلاق نمی شده.[13]
و یا میتوان از احادیث متعددی، نام برد که از سوره حمد، با تعبیر«فاتحهالکتاب» سخن به میان آمده است، که نشان میدهد، قرآن نظمى كتابى دارد و اين هم شروع در اين كتاب است[14] و یا به احادیثی میتوان اشاره کرد که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) صحابه را به شیوه ختم قرآن و احکام آن آشنا کردهاست.[15]
علاوه بر روایات، عقل[16] نیز به این حقیقت اشاره میکند که قرآن در زمان حیات پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله) جمعآوری شده است. و همچنین ادلهی افرادی که جمعآوری قرآن را بعد از وفات رسول خدا(صلی الله علیه و آله) میدانند، دارای اشکالات متعددی است که در نوشتار دیگر به آن میپردازیم.[17]
نتیجه
پس با توجه به روایات متعددی که در زمینه قرآن وجود دارد، انسان به این حقیقت رهنمود می شود که این کتاب الهی در زمان خود رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) جمع آوری شده است. بر همین اساس علماء متعددی از شیعه و اهل سنت قائل به این اندیشه هستند که به عنوان نمونه می توان از سید مرتضی، سیوطی، قاضی ابوبکر، آیت الله خوئی، آیت الله جوادی آملی، آیت الله مکارم شیرازی، علامه عسکری، آیت الله گرامی و ... نام برد.[18]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت
[1]. اگر، شخصی قبول کند، که قرآن در زمان زندگی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) به صورت کتاب تدوین شده است، دیگر نیازی پیدا نمیکند، که به شبهات تحریف در قرآن بپردازد و علاوه بر آن اگر شخصی قبول کند که قرآن به دستور رسول خدا(صلی الله علیه و آله) اینگونه تدوین شده است، باید بین سورههای ارتباط بر قرار کند و در حقیقت هر سورهای مقدمه، و زمینه ساز سوره بعدی است و سوره بعدی مفسر سوره قبل از خویش است. همانگونه که در یک کتاب فصلهایی که مقدم شده است، آماده کننده ذهن مخاطب برای ورود به فصل بعدی آن است.
[2]. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به «درسهايى از علوم قرآن»، آیت الله محمدعلی گرامی، ناشر: احسن الحديث، قم، سال چاپ: 1376 و همچنین افسانه تحريف قرآن،رسول جعفريان، ترجمه: محمود شريفى، ناشر: شركت چاپ و نشر بين الملل، تهران، سال چاپ: 1382؛ و كاوشى در تاريخ جمع قرآن،سيد محمد على ايازى، ناشر: كتاب مبين، قم، سال چاپ: 1378.
[3]. تاريخ يعقوبى، یعقوبی، دار صادر، بى تا،ج 2، ص 80.
[4]. صحيح بخارى، البخاری، ناشر: دار الفكر للطباعة و النشر والتوزيع،1401 - 1981 م، ج 4، ص 229 و ج6، ص103؛ الطبقات الكبرى، ابن سعد، دار الكتب العلمية، بيروت، ط الأولى، 1410/1990. ج 2، ص272 گفته پنج نفر بودند، و بحوث حول علوم القرآن، محمدجواد سعیدى نجفى،ناشر: مطبعة الآداب،نجفسال چاپ: 1975 ،ص215 ؛ البرهان في علوم القرآن، محمد بن عبد الله الزركشى، ناشر: دار المعرفة، بيروت، سال چاپ: 1410 / 1990،ج 1، ص 335.
[5]. الاتقان، سيوطى، جلال الدين، ناشر: دار الكتاب العربى، بيروت، سال چاپ: 1421 / 2001، ج 1، ص 72.
[6]. البرهان في علوم القرآن، زركشى، ناشر: دار المعرفة، بيروت، سال چاپ: 1410 / 1990، ج1، ص 337.
[7]. مباحث فى علوم القرآن، صبحى الصالح، ناشر: بدار العلم للملايين، بيروت، ص 66.
[8]. افسانه تحريف قرآن، نوشته : رسول جعفريان، ترجمه: محمود شريفى، ص25.
[9]. اختلاف روایات در این زمینه اشکالی بر صحت آنان وارد نمیکند زیرا که ممکن است هر روایت تعدادی از صحابه را معرفی کرده است. ر.ک. تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، ناشر: دار الكتب الإسلامية، سال چاپ:1371ه. ش، ج1، ص11.
[10]. عن ابى عبد اللّه يرفعه الى النبى- صلّى اللّه عليه و اله و سلّم- قال ليس شيىء على الشّيطان اشدّ من القراءة فى المصحف نظرا، و المصحف فى البيت يطرد الشّيطان [بحار الانوار،مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربی،بيروت، سالچاپ: 1403 ق، ج 89، ص 201]، در این روایت لفظ مصحف به کار رفته است، که به كتاب يا دفتر اطلاق مى شود، و در مورد ورقهای جدا از یکدیگر به کار نمیرود.
[11]. عن جابر قال: سمعت رسول اللّه يقول: يحيى يوم القيمة ثلاثة يشكون: المصحف، و المسجد، و العترة، يقول المصحف: يا ربّ حرّقونى و مزّقونى، و يقول المسجد: يا ربّ عطّلونى و ضيّحونى، و تقول العترة: يا ربّ قتلونا و طرّدونا و شرّدونا[الخصال، جامعه مدرسين، قم، 1362 ش، ج1، ص،175] اگر قرآن خودش پاره پاره باشد، ديگر «مزّقونى» معنا ندارد. شما ببينيد كه عترت با اين كه نور واحد و روح واحدند، ولى چون عددشان جداست، ضمير جمع آورده است، پس اگر قرآن هم اوراق جدا جدا بود، بايد ضمير جمع براى آن ها مى آورد.
[12]. تفسیر قمی،ج2،ص345.
[13]. ر.ک: نسيم انديشه، دفتر دوم، نوشته آیت الله جوادی آملی،ناشر: اسراء، ص138.
[14]. روايت 1 و 4 و 9 و 10 تفسير نور الثّقلين
[15].. برای آگاهی از این احادیث رجوع کنید به مباحثى در تاريخ و علوم قرآنى،مجيد ناشر: معارف،نبا، سال چاپ: 1383، ص166.
[16]. رجوع کنید به «عقل و جمع آوری قرآن»
[17]. رجوع کنید به «خلفا و جمع آوری قرآن»
[18]ر.ک. برای دیدگاه هرکدام از این اندیشمندان رجوع کنید به:
سید مرتضی: التحقيق في نفي التحريف عن القرآن،سيد على حسينى ميلانى، ناشر: مركز حقائق الاسلامية، سال چاپ: 1426،ص17.
آیت الله خوئی: البيان في تفسير القرآن، سيد ابو القاسم خوئى، ناشر: موسسة احياء آثار الامام الخوئى،بی تا، ص237.
آیت الله مکارم شیرازی:، تفسير نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ناشر: دار الكتب الإسلامية،سال چاپ: 1371 ه. ش، ج1، ص11.
آیت الله جوادی: نسيم انديشه دفتر دوم ، جوادی آملی، ناشر: اسراء، ص138.
علامه عسکری: بر گستره كتاب و سنت، اصول الدين، علامه سید مرتضی عسکری سال چاپ: 1387 ه. ش، ص231.
آیت الله گرامی: «درسهايى از علوم قرآن»،محمد على گرامى، ناشر: احسن الحديث، سال چاپ1376، درس سوم.
و برای دیدگاه علماء اهل سنت رجوع کنید به «قرآن كريم در چه زمانی و توسط چه كسی جمع آوري شده است؟»