قرآن کریم در ایات متعددی وقوع رجعت را بیان کرده است ، که از جمله آن، آیه 83 سوره نمل و آیه 95 سوره انبیاء می باشد که تصریح به زنده شدن و حشر برخی از انسانها قبل از قیامت کرده است.
یکی از اعتقادات ضروری که مختص به شیعه است، اعتقاد به رجعت و بازگشت برخی از انسانهای صالح و مخلص و مشرکان و کافران محض، پس از ظهور و قبل از قیامت است، که در پست گذشته این مسأله را در مقام امکان از دیدگاه عقل و نقل مورد بررسی قرار دادیم و اثبات کردیم که به جهت عقلی هیچ مانع و محذوریتی در امکان وقوع این مسأله وجود ندارد.
در این نوشتار مسأله رجعت را در مقام وقوع مورد بررسی قرار میدهیم و منظور از مقام وقوع در اینجا، اثبات ضرورت وقوع رجعت قبل از قیامت است. اما از آنجایی که اثبات چنین مسألهای در حقیقت نوعی پیشگویی و خبر از آینده میباشد، و عقل راهی به سوی آن ندارد، اثبات چنین مسألهای از طریق عقل میسر نمیباشد، هر چند عدهای درصدد بیان ادله عقلی برای آن بودهاند، اما از اتقان کافی برخوردار نیست، بنابراین تنها راه اثبات رجعت، ادله نقلی یعنی قرآن و سنت میباشد که در این پست به بررسی این ادله میپردازیم.
اثبات رجعت از طریق قرآن کریم
در قرآن کریم لفظ رجعت به صورت مستقیم به کار نرفته است، اما مفسرین و محدثین شیعه از جمله علی بن ابراهیم قمی، علامه مجلسی، شیخ حر عاملی به آیات بسیاری برای وقوع رجعت استدلال کردهاند. ما در این جا به دو آیه که ظهور بیشتری در وقوع رجعت دارد، اشاره میکنیم.
1. قرآن کریم در سوره نمل میفرماید: «وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ [نمل/83] و آن روز كه از هر امتى، گروهى از كسانى را كه آيات ما را تكذيب كرده اند، محشور مى گردانيم پس آنان نگاه داشته مىشوند تا همه به هم بپيوندند.»
دو نکته در این آیه وجود دارد که دلالت و تصریح به رجعت دارد:
الف) این حشر، کلی نخواهد بود، بلکه جزئی است.
ظاهر آیه به خوبی بیانگر آن است که این حشر، غیر از حشر عمومی در روز قیامت است که از هر جمعیتی گروهی محشور میشوند، چون حشر قیامت شامل همه انسانها میشود و احدی از آن فرو نخواهد ماند، چنانکه خداوند متعال در وصف روز قیامت میفرماید: «وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا[کهف/47]همه آنها را محشور میکنیم و هيچ يك را فرو گذار نمىكنيم» و میفرماید: «وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا[انعام/22] و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را محشور مى كنيم.»
شیخ طوسی در استدلال به این آیه میفرماید: «به این آیه در صحت رجعت در دنیا استدلال شده، به اینکه «من» در «مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ» تبعیضیه میباشد که دلالت میکند بر اینکه قومی به غیر قوم دیگر در آن محشور میشوند، در حالی که در روز قیامت همه مردم به صورت عمومی محشور میشوند، چنان که خداوند فرمود: همه آنها را محشور میکنیم و هيچ يك را فرو گذار نمى كنيم [کهف/47]»[1]
همین استدلال را نیز طبرسی در مجمع البیان آورده است.[2]
ب) این حشر قبل از قیامت خواهد بود.
شواهد نیز نشان میدهد که این آیه مربوط قیامت نیست، زیرا سیاق آیه اقتضا میکند که این حشر قبل از قیامت میباشد، وآنچنان که آیات قبل و بعد، علائم قبل از قیامت را بیان میکنند.
در این خصوص علامه طباطبایی(رحمه الله علیه) میفرماید: «موید گفتار ما(که منظور حشر در قیامت نیست) این است که این آیه و دو آیه بعدش بعد از داستان بیرون شدن دابه از زمین واقع شدهاند، که خود یکی از علائمی است که قبل از قیامت واقع میشود، قيامتى كه در چند آيه بعد درباره آن مى فرمايد: «وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ» و تا چند آيه بعد اوصاف وقايع آن روز را بيان مى كند، و معنا ندارد كه قبل از شروع به بيان اصل قيامت و وقايع آن، يكى از وقايع آن را جلوتر ذكر كند، چون ترتيب وقوعى اقتضاء مى كند كه اگر حشر فوج از هر امتى هم جزو وقايع قيامت باشد آن را بعد از مساله نفخ صور ذكر فرمايد، ولى اينطور ذكر نكرد، بلكه قبل از نفخ صور مساله حشر فوج از هر امتى را آورده، پس معلوم مىشود اين حشر جزو وقايع قيامت نيست»[3]
بنابراین از مقایسه این آیات با یکدیگر، به خوبی روشن میگردد که دو نوع حشر وجود دارد، یکی حشر عمومی که تمام موجودات آسمانی و زمینی میباشد که با کلمه جمیعاً تاکید شده است و دیگری هم حشر خصوصی که از هر امتی یک گروه خاصی محشور میشوند که با توجه به سیاق آیات، حتما این حشر قبل از قیامت خواهد بود که این همان معنای رجعت میباشد.
2. قرآن کریم در سوره انبیا میفرماید: «وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ [انبیا/95] و بر [مردم] شهرى كه آن را (در اثر گناه) هلاك و نابودشان كردهايم بازگشتشان [به دنيا] حرام است.
دو نکته در این آیه وجود دارد:
الف) هلاکت برخی آبادی ها از سوی خداوند متعال.
ب) حرمت و ممنوعیت بازگشت آنان به این دنیا.
نکته کلیدی در استدلال به این آیه در کلمه «أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ» میباشد، زیرا وقتی خداوند بازگشت اینان که هلاک شدهاند را نفی میکند، حتما بازگشت دیگری غیر از قیامت وجود دارد که عدهای باز میگردند، اما اینان که به واسطه عذاب نابود شدهاند باز نمیگردند.
مرحوم قمی، در تفسیر خود میگوید: «این آیه از بزرگترین و روشنترین دلایل بر رجعت است، زیرا همه مسلمانان معتقدند که تمام مردم چه آنان که هلاک شده باشند چه نشده باشند، در روز قیامت بر میگردند، پس مراد از «لا یرجعون» رجعت است که هلاک شدگان بر نمیگردند.»[4]
نتیجه آنکه قرآن کریم در آیات متعدد به بیان مسأله رجعت پرداخته است و از نگاه قرآن کریم بازگشت و زنده شدن مردگان نه تنها در امتهای پیشین وجود داشته، بلکه در آینده و قبل از قیامت نیز به اذن و اراده الهی حتما محقق خواهد شد.
________________________________________________
پینوشت
[1]. التبیان، شیخ طوسی، مکتب الاعلام اسلامی، قم، 1409ق، ج8، ص120.
[2]. مجمع البیان، طبرسی، موسسه الاعلمی، بیروت، 1415ه ق، ج8، ص366.
[3]. ترجمه تفسير الميزان، ج15، ص570. (طبق نرم افزار کلام، نور)
[4]. تفسیر القمی، علی بن ابراهیم القمی، دارالکتب، قم، ج1، ص25.
برای مطالعه بیشتر:
بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، خدا مراد سلیمیان، موسسه فرهنگ انتظار نور وابسته به دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم.
رجعت یا حیات دوباره، احمد علی طاهری، مسجد مقدس جمکران، قم.
الایقاظ من الهجعه بالبرهان الرجعه، حر عاملی، دلی ها- قم
نظرات
خوب بود فقط اگر از منبع های مختلف استفاده می کردید بهتر بود