رهروان ولایت- فضایل علی بن ابیطالب(علیهالسلام) و دیگر ائمه به اندازهای بسیار است که دوست و دشمن به آن اعتراف کردهاند؛ کتابهای مهم حدیثی شیعه و اهلسنّت، مملو است از فضایل این بزرگوارن؛ به گونهای که در میان نویسندگان سنّیمذهب، برخی کتابی را به بیان فضایل ائمّه(علیهمالسلام) اختصاص دادهاند. اما همیشه در کنار محبّان اهلبیت(علیهمالسلام) افرادی بودهاند که سعی در کتمان این فضایل داشتهاند، از عایشه، که به دشمنی با امام علی(علیهالسلام) معروف است گرفته، تا وهابیت که هر روز جنایتی تازه مرتکب میشود.
در زمان معاویه و به دستور او، در برابر فضایل حضرت علی(علیهالسلام) برای خلفا فضیلتتراشی شد، تا به گونهای افضلیت و فضایل حضرت را خدشهدار کنند؛ حتی در بالای منابر او را لعن میکردند. معاویه به این اکتفا نکرد، بلکه بسیاری از دوستان و یاران برجسته حضرت را به جرم طرفداری و بیان فضایل اهلبیت(علیهمالسلام) به شهادت رسانید، او حتی وقتی دید افرادی همچون «رُشَید هَجَری» پس از قطع دست و پا، دست از گفتن حقیقت و فضایل اهلبیت(علیهمالسلام) بر نمیدارند، زبان آنها را نیز قطع میکرد، تا حقیقت گفته نشود.[1]
هر چند نویسندگان متعصب اهلسنّت نیز تلاش کردهاند تا تاریخ و احادیث را به نفع خود به نگارش در آورند، و به پندار خود، احادیث سرنوشتساز و تعیینکننده را، یا به کلی نقل نکنند و یا سعی کنند آنها را مبهم بیان کنند، امّا از آنجا که فضایل حضرت علی(علیهالسلام) به گفته رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) به اندازهای زیاد است که قابل شمارش نیست[2] نتوانستهاند آنها را به طور کلی مخفی کنند؛ و خواسته یا نخواسته فضایل اهلبیت(علیهمالسلام) در کتابهای مهم حدیثی آنها وجود دارد، به گونهای که به راحتی میتوان، برخی اعتقادات مهم شیعه را از کتابهای اهلسنّت اثبات نمود و خط بطلانی بر عقیده آنها کشید. همان کاری را که بسیاری از علمای امامیه همچون «علّامه امینی» در «الغدیر» و «سید محسن امین» در «کشف الارتیاب» و... انجام دادند.
اما امروزه وهابیت وقتی میبینند احادیثی در لابهلای کتب حدیثی مهم اهل سنّت از جمله صحاح ستّه، بر حقانیت مذهب تشیّع و امامت مولای متقیّان(علیهالسلام) دلالت آشکار دارند، و علمای شیعه از آنها، در جهت اثبات حقّانیّت شیعه بهره میبرند و در نتیجه بسیاری از پیروان آنها تحت تأثیر قرار میگیرند؛ و از طرفی دیگر سیاست ترور فیزیکی شیعیان اثر چندانی ندارد؛ دست به جنایت دیگری زده که حتی علمای اهلسنّت را نیز شُکِّه کرده است. آنان به جهت دشمنی با امیرالمومنین(علیهالسلام) هر جا که نام و نشانی از او و خاندانش باشد، یا به کلی آن روایت را حذف کرده، و یا آن را تحریف و تغییر میدهند، آنان وقتی میبینند کتابها با مردم سخن میگویند و حق را بیان میکنند، مانند سلف خود، زبان کتابها را قطع میکنند، تا مبادا پیروانشان حقیقت را درک کنند.
موارد بسیاری از تحریفات وهابیت در کتب اهلسنّت وجود دارد، برای رعایت اختصار، اینک به برخی مواردی اشاره میشود؛
1. حديث «انا مدينه العلم و علی بابها» را عالمانی از اهلسنت همچون «سیوطی» و «ابن حجر هیثمی» به نقل از سنن ترمذی روايت كردهاند[3] اما در سنن ترمذی كه فعلا در دسترس است اين حديث موجود نيست.
2. از مسند «احمد بن حنبل» كه الان موجود است، حديث «سفينه» حذف شده است در صورتیكه اين حديث در منابع اهلسنّت به روايت «احمد بن حنبل» نقل شده است.[4]
3. هر چند فتوحات مکیه کتاب حدیثی نیست، اما در چاپهای پیشین آن، در باب 366 به نام ائمه(علیهمالسلام) تصریح شده بود، اما امروزه، این باب را از این کتاب حذف کردهاند.[5]
بنابراین از آنجا که فضایل حضرت علی(علیهالسلام) و دیگر ائمه(علیهمالسلام) به اندازهای زیاد است، که خواسته یا نخواسته در کتب اهل سنّت آمده است، وهابیان وقتی نمیتوانند، از طریق علمی و صحیح، پاسخ علمای شیعه را بدهند، و در حقیقت جوابی ندارند، دست به تحریف کتب میزنند و حتی سخنان رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) را تغییر میدهند، تا مبادا پیروانشان حقیقت را درک کنند، و این خود سندی بر حقّانیّت شیعه است.
______________________________
پینوشت:
[1] شیخ مفید، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج1، 327-326
[2] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج22، ص229.
[3] بنگرید: سیوطی، تاريخ الخلفاء، ج 1، ص 150؛ ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقه، ج1، ص 357.
[4] بنگرید: ابو عبد الله محمد بن خطيب تبريزي، مشكاه المصابيح، ج 3، ص 348، ح 6174.
[5] ابن عربی، فتوحات مکیه، باب 366.