من از ازدواج می ترسم!!

19:43 - 1394/06/02

چکیده:برخی از افراد به خاطر تجربه شخصی از طلاق و یا دیدن و شندیدن چنین اتفاقاتی در نزدیکان خود،از اقدام به ازدواج تراس و هراس دارند،چنین تفکری اشتباه است.می توان با بررسی شرایط و موقعیت خود و در نظر گرفتن ملاک های خوب و صحیح و و مواظبت رفتاری و فکری از عواملی که باعث طلاق و جدایی می شود، اقدام به ازدواج خوب و موفقی کرد.
در حقیقت اگر پایه تشکیل زندگی صحیح و منطقی باشد و وجود خدا در لحظات زندگی بیشتر احساس شود،زندگی مسیر خوبی خواهد داشت.

ازدواج

عوامل مختلفی می توانند‌ انگیزه فرد را برای‌ ازدواج سست و ضعیف کنند‌ که‌بهتراست،شناسایی و نسبت به این موانع تدابیر بهتری را درنظر بگیریم تا از مشکلات بعدی که در انتظار ماست در امان بمانیم .
عواملی مثل:
1. نبود شغل مناسب و مشکلات مالی
برخی از جوانان به خاطر نداشتن شغل و مشکلات مالی ازاقدام در امر ازدواج هراس دارند،و این ترس و مشکلات آنها را این نعمت الهی دور می کند و چه بسا برخی از این افراد به خاطر همین مساله دچار مشکلات روحی و روانی هم بشوند،در عین حال که مساله شغل و داشتن توانایی مالی را در این راستا امر منطقی می دانیم ولی کسانی که دچار چنین موقعیتی هستند می توان راهکارهایی را بیان کرد که شخص با تکیه بر آن می تواند این مانع را رفع و نسبت به ازدواج حرکت کند.
وَأَنکِحُوا الْأَیَامَی مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ «مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می‌سازد؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است.(نور/32)»
طبق این آیه شریف کسانی که به خاطر ترس از فقر ومضیقه مالی از ازدواج امتناع می کنند،سخت در اشتباهند،از این رو بهتر است با تدبیر و همت بالا درعین تصمیم به ازدواج دنبال یک کار یا شغل یا یک حرفه ای باشند تا با فضل الهی رونق و برکت آن را در زندگی احساس کنند.
2. عشق‌های نافرجام؛ تجربیات تلخ فراموش‌نشدنی
برخی از جوانان به خاطر شکست عشقی یا به خاطر تجربیات تلخ از ازدواج نسبت به ای مساله ترس و هراس دارند،در حقیقت این اتفاق ناگوار را تعمیم می دهند و از این جهت نمی توانند با دلی راحت نسبت به ازدواج تصمیم قاطع بگیرند.بهترین راهکار درمانی در این افراد این است که نگاه و رفتار خود را تغییر دهند،بپذیرند که شاید حکمت و مصلحت الهی بود.
و برای شرایط جدید فکر و تدبیر خوبی داشته باشند،ازتجربه شکست های قبلی پند بگیرند،و با امید به خدا اقدام به ازدواج کنند.
 3. طلاق و جدایی دیگران
برخی از افراد به خاطر تجربه شخصی از طلاق و یا دیدن و شندیدن چنین اتفاقاتی در نزدیکان خود،از اقدام به ازدواج تراس و هراس دارند،چنین تفکری اشتباه است.می توان با بررسی شرایط و موقعیت خود و در نظر گرفتن ملاک های خوب و صحیح و و مواظبت رفتاری و فکری از عواملی که باعث طلاق و جدایی می شود، اقدام به ازدواج خوب و موفقی کرد.
در حقیقت اگر پایه تشکیل زندگی صحیح و منطقی باشد و وجود خدا در لحظات زندگی بیشتر احساس شود،زندگی مسیر خوبی خواهد داشت.
4.بینش غلط و اشتباه
افکارها و باورهای اشتباهی که منشا آن از عدم درک وشناخت صحیح از ازدواج است، می تواند بزرگترین مانع ازدواج شود، که باید شناسایی و با کمک مشاور یا با مطالعه بیشتر این موضوع را حل و درمان کرد.
5.کمبود اعتماد به نفس
عدم  قدرت تصمیم گیری و یا عدم توانایی درانجام کارها به خاطر نداشتن اعتماد به نفس کافی شخص را با مشکل جدی و ترس از ازدواج روبرو می کند،در این صورت با بهره گیری از تکنیک های افزایش اعتماد به نفس می توان این مشکل را حل کرد.
6. توقعات بیش از حد خانواده
برخی شروع زندگی را آنقدر بزرگ و غیر واقعی تصور می کنند،و انتظاراتی را در نظر می گیرند که به دور از واقعیت هست،از این رو ترس از ازدواج در وجود آنها نفوذ و مانع ازدواج می شود.
این فکر باید اصلاح شود .
7. استرس‌های موقت و ضروری
عدم شناخت کافی موجب استرس می شود،با افزایش آگاهی و تصور صحیح از ازدواج می توان این مساله را حل کرد.
در این زمینه نامه ای از انجمن بدست ما رسیده که شخصی به خاطر ترس از ازدواج، به خواستگارهای خودشان جواب منفی می دهد.
سلام/دختری ۲۱ ساله هستم. همان طورکه می دانید دختران همسن و سال من یا ازدواج کرده اند یا به فکرازدواج هستند اما این موضوع برای من کاملا متفاوت است. "من از ازدواج می ترسم" . بهتراست بگویم ازطلاق می ترسم!
در خانواده من خدا را شکر، تا به حال حتی یک مورد طلاق هم وجود نداشته و من می ترسم اگر در آینده زندگی من و همسرم به جدایی برسد چگونه در خانواده سرم را بلند کنم؟ چگونه می توانم این انگشت نما شدن را تحمل کنم؟ در خانواده ما طلاق به هیچ وجه پذیرفته نیست.
بدبین نیستم، واقع گرا هستم! حتما شما هم از آمار طلاق در ایران باخبرهستید. هیچ کس بدون تحقیق و بدون مشورت با خانواده وحتی گاهی بدون مشورت با مشاور،ازدواج نمی کند...
مورد دیگری هم وجود دارد که بی ارتباط با بحث نیست. بهترین دوست من بعد از ۲ سال "زندگی" از همسرش جدا شد و طی این مدت من شاهد اختلافات و مشکلات آن دو بودم و گاهی بخشی از آن را برای مادرم تعریف می کردم. صحبت های مادرم و راه حل هایی که بیان می کرد، من را به یک نتیجه گیری مهم رساند. اینکه هیچگاه ازدواج نکنم چون در مشکلات و سختی ها مادری ندارم که پشتیبانم باشد. اینکه بعد از ازدواج خودم هستم و خودم. اینکه بعد یک مشاجره زن و شوهری حق ندارم برای یک روزهم که باشد، به خانه پدرم برگردم.   ازدواج برای من مفهومی جز سختی در عین تنهایی ندارد.
چند ماه پیش خواستگار خوبی داشتم که به همین دلایلی که بیان کردم جواب منفی دادم. می ترسم از اینکه سنم بالا برود و نتوانم ازدواج کنم در عین حال می ترسم ازدواج ناموفق داشته باشم.
من در این شرایط برای ارضاء نیاز عاطفی دخترانه  خودم به هم‌جنسان خودم پناه آورده ام و می دانم که این راه درستی نیست. چون از ته دل به همجنس خود تمایل ندارم، علاقه من به آن فرد به یک هفته هم نمی رسد و سریعا شخص دیگری را جایگزین می کنم. می ترسم اگر اینطور پیش برود تنوع طلب شوم و این در آینده برایم مشکل ساز شود.
به نظر شما من باید چه کار کنم؟؟؟
در آخر متشکرم که لحظاتی از وقتتان را به بنده اختصاص دادید.
پاسخ:
با سلام
خواهر گرامی این مساله ای که مطرح کردید،مشکل خاصی نیست، و نگران نباشید،برای نجات از این نگرانی نکاتی را بیان می کنیم؛
این نگرانی شما معقول نیست،نباید این طوری فکر کنید،خوب روند زندگی  پر از مشکلات و سختی است،برای حل مشکلات می توان با یک تدبیرخوب و با بهترین راه حل مشکل را برطرف کرد.
شناخت خود را در مورد ازدواج بیشتر کنید.
شما سعی کنید مهارت خانه داری،شوهر داری،آشپزی،مهارت های ارتباطی و اخلاقی را تقویت کنید،دراین زمینه کتاب‌ها مقالات،و دوره های آموزشی را ببینید.این باعث افزایش آگاهی و تقویت ارتباطی شما خواهد شد.
قبول کنید که اکثر مشکلات زناشویی به علت عدم داشتن مهارت کافی در مهارت های زندگی بر می گردد،شما افرادی را که موفق هستند اگر زندگی آنها را یکبار دیگر مرور کنید،حتما متوجه این مطلب خواهید شد.
شما به جای نگرانی وترس از طلاق ،علل بروز طلاق را بررسی کنید،و عواملی را که باعث به وجود آمدن این مشکلات می شود،شناسایی کنید و از بروز عوامل آن در زندگی خودتان پیشگیری کنید.(و عواملی مثل،بی اخلاقی،کم صبری،لج بازی،عدم رعایت حقوق و وظایف همسری،به صورت کلی عدم تسلط به مسائل شوهر داری و... باعث ایجاد طلاق و جدایی می شود)از تلقین منفی و افکار نا امید گونه بپرهیزید،و به جای آن خوش بین باشید.
اگر ملاک های خوبی را برای ازدواج در نظربگیرید مشکلات بسیار کمی خواهید داشت.(ملاک ایمان،اخلاق خوب،تناسب وهم کفو بودن حتما مد نظرتان باشد).
اگر از خانواده داماد خوب تحقیق کنید،باز مشکلات شما کمتر خواهد بود.
اعتماد به خدا و توکل به او و حرکات و‌ رفتارعاقلانه و صبورانه و اخلاق خوب زندگی را تضمین وعاقبت به خیرمی کند،به جای نگرانی و ترس سعی کنید قوی باشید و درصورت تردید و شک و خصوصا در مسائل و مشکلات خاص حتما مشورت کنید.(با افراد متخصص نه با هر کسی)
این مطلب را در انجمن دنبال کنید:از ازدواج می ترسم!!
موفق و موید باشید.

 

نظرات

تصویر لللللل
نویسنده لللللل در

عالی بود استفاده کردم

تصویر hamidreza1343

باسلام شما فقط با مثبت انديشي وتوكل و تحقيقات كامل از داماد و زود عقدنكردن وباشناخت كافي از او ميتوانيد خوشبخت ترين باشيد وملاكهاي شما هم نبايد رويايي باشد بلكه هيچ گلي بي خار نيست ايا شما خودتان بي عيب هستيد زندگي با خوشبيني و گذشت و رفتار عقلاني بهتر ميشود خوشبخت باشيد التماس دعا

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 1 =
*****