پسر خوبیه اما علاقه ای بهش ندارم،احساس رضایت نمیکنم

22:55 - 1391/12/06
حدود پنج ماهه نامزد كردم ولى اصلا احساس رضایت نمى كنم چون اصلا به طرفم علاقه ندارم با اینكه پسر خوبى هم هست، در ضمن جرات هم ندارم با خانواده‌ام در این مورد صحبت كنم...
نامزدی

من حدود پنج ماهه نامزد كردم ولى اصلا احساس رضایت نمى كنم چون اصلا به طرفم علاقه ندارم با اینكه پسر خوبى هم هست، در ضمن جرات هم ندارم با خانواده‌ام در این مورد صحبت كنم خوشحال میشم كمكم كنید.

***جواب :

سلام

به نظر من عشق قبل ازدواج لازم نیست چون قدرت تصمیم گیری رو از ادم می‌گیره اما یه مقدار علاقه در حدی که طرفت - به اصطلاح - به دلت بیفته و تمایل داشته باشی که باهاش ازدواج کنی لازمه، و این علاقه مختصر با جذابیت‌ها و هماهنگی‌های طرفینی بعد از عقد به تدریج زیاد خواهد شد و بعد یه مدت به عشق آتشین مبدل می‌شه

اینکه گفتم یه علاقه حد اقلی لازمه برای اطمینان به وجود عشق و علاقه در زندگی است وگرنه نمی‌گم اگه از اول علاقه نبود بعدا ایجاد نمی‌شه و حتما این زندگی به هم خواهد خورد چون مواردی هم -خصوصا در ازدواجهای سابق- بوده که اصلا علاقه در میون نبوده و یا مردد بوده که طرفشو می‌خواد یا نه و اقدام کرده اما بعدا علاقه ایجاد شده ولی این رو به صورت کلی نمی‌شه توصیه کرد چون اطمینان به ایجاد علاقه وجود نداره و اگه بعدا علاقه ایجاد نشه و دچار مشکل خواهند شد

بنا بر این اگه هنوز عقد نکردید دو کار می‌تونید بکنید اول اینکه : فعلا راضی به عقد نشید و یه مقدار ارتباط با اطلاع خانواده رو ادامه بدید و ببینید که به دلتون میفته یا نه (اگه این ارتباط رو با موافقت خانواده به وسیله صیغه محرمیت ادامه بدید بهتره)

دوم اینکه : در صورتی که راه اول جواب نداد از راهی که در پایان نوشته اشاره خواهم کرد خانواده خودتون یا اون پسر رو مطلع کنید که راضی به این ازدواج نیستید

اگر عقد کردید می‌تونید فعلا ادامه بدید و سعی کنید که به نقاط مثبت طرف بیشتر فکر کنید و ارتباط رو بیشتر و دلچسب‌تر کنید و بعد یه مدت ببینید که آیا در دل شما کششی نسبت به او به وجود اومده یا نه و اگه به دل شما افتاد کار تمومه و این دلدادگی به تدریج بیشتر خواهد شد

اما اگه دیدید بعد یه مدت معاشرت خوب و دلچسب هم بازم در دل شما نسبت به او هیچ علاقه‌ای وجود نداره بهتره که خانواده و یا شوهرتون رو مطلع کنید و بگید که نمی‌تونید ادامه بدید

البته می‌تونید چیزی هم نگید و ادامه بدید اما همون طوری که عرض کردم ریسک داره و ممکنه که بعد عروسی مجبور بشید حرف جدایی رو بزنید که خسارتش بیشتره

اما در مورد اینکه گفتید جرات ندارم به خانواده بگم عرض می‌کنم اگه لازم دیدید به خانواده یا طرفتون بگید از گفتن صریح شروع نکنید بلکه تدریجا با عمل و رفتارتون به اونا بفهمونید که مشکلی وجود داره مثل اینکه زمان مراسمات یا خرید و... رو دائما عقب بندازید و بعد یواش یواش کارهایی رو بکنید که معلوم کنه طرفتون رو نمی‌خواید مثل اینکه حاضر به ملاقات با او نشید و بعد زمینه که مساعد شد اول به طور غیر مستقیم و بعد مستقیم که دلتون نمی‌خواد باهاش ازدواج کنید

موفق باشید

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

تا دیر نشده تکلیف خودتا مشخص کن
شاید به کسی دیگه فکر میکنی!

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

تا دیر نشده تکلیف خودتا مشخص کن
شاید به کسی دیگه فکر میکنی!

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 3 =
*****