چکیده: مقایسه های اشتباه زمینه ساز نگرانی و اضطراب برای جوانان بوده، و بهتر است هر فردی موقعیت و شرایط خود را در نظر بگیرد و از مقایسه اشتباه پرهیز کند تا تصمیم های صحیح و منطقی در موقعیت مناسب گرفته شود.
گاهی برخی از دختران خواستگار مناسبی ندارند و با دیدن وصلت دوستان خود احساس بد و ناراحت کننده ای به خود دارند و همین امر موجب نا امیدی و دلسردی آنها می‌شود و در برخی از موارد بدون لحاظ شرایط لازم تصمیم به ازدواج عجولانه و بدون تناسب می گیرند که خود همین مشکل آفرین می شود، لذا بهتر است در صورت وجود موانع لازم به کشف و رفع آن همراه با صبر و بردباری تلاش کرد تا مشکل حل شود.
از آنجایی که شرایط افراد از همدیگر کاملا فرق می کند لذا مقایسه کردن هم صحیح نیست، مقایسه های اشتباه باعث ناراحتی و دلسردی می شود. در همین راستا نامه ای از انجمن بدست ما رسیده که در اینجا بیان می کنیم.
سلام/ سوالاتی هست که ذهنم را مشغول کرده، اينكه چرا حاجتي كه دارم نمي‌گيرم؟ حاجتم ازدواج است جور نمی‌شود، اينكه چرا همه اطرافيانم كه هم سن و سالِ من هستند و دقيقا آرزو داشتند با یک فرد خوبی ازدواج کنند، الان موفق هستند حتی برخی بچه دار هم شده، اما من هنوز مانده ام، واقعا شرايط گناه كردن برایم هست و فراهم مي‌شود خودم را كنترل مي‌كنم من الان ليسانس گرفتم از بهترين دانشگاه، ارشد هم قبول شده ام ،حفظ قران هم مي‌روم به دو زبان هم مسلط هستم، لطفا بنده را راهنمایی کنید.
با سلام و احترام
از اعتماد شما به گروه رهروان ولایت، متشکریم.
بزرگوار
این مشکل و موضوع شما از چند زوایه قابل بررسی است.
قبل از اینکه وارد جزئیات بشویم، اشاره کنم که دعا و حاجت خواستن خدا شرایطی دارد و اگر آن شرایط ملاحضه نشود نمی توان نتایج خوبی را دریافت کرد، در حقیقت در کنار دعا باید مسائلی را هم رعایت کنید و همچنین به مصلحت الهی هم معتقد باشید، پس اگر دعا کرده و خودتان هم اهل عمل هستید، پس نگران نباشید که بزودی مشکلتان حل می شود.
البته اگر کسی مسائلی مثل: داشتن ملاکهای ایده ال و غیر واقعی و یا سخت گیرانه یا برخورد های نامناسب و ... را داشته باشد، طبیعی است که هر چقدر هم دعا بکند باز مشکل ازدواج حل نخواهد شد.
امام رضا علیه السلام:
من سال الله التوفیق لم یتخذ فقد استهزا بنفسه؛ هر کس از خدا توفیق خواهد و تلاش نکند خود را مسخره کرده است.»[1].
پس موفقیت در هر امری نیاز به تلاش و فراهم کردن زمینه های آن است و بدون زمینه سازی، انتظار حل مشکل، بی منطق خواهد بود.
پیشنهاد ما به شما:
1. در مورد ملاکها و اهداف (ازدواج) خودتان یکبار دیگر تجدید نظر کنید و در صورت امکان با یک مشاور متخصص حتما مشورت بگیرید.
2. در مورد طرز پوشش و برخورد خودتان یک تجدید نظر بکنید، سعی کنید پوشش تمیز و مرتب و رفتار سنگین و متینی در اجتماع داشته باشید.
3. به دوستان یا واسطه های امین از انتظارات و خواسته های خود برای ازدواج اشاراتی بکنید.
4. موانع ازدواج را خوب بررسی کنید و اگر از کشف آنها عاجر هستید حتما با یک مشاور صحبت کنید.
5. شما موقعیت علمی خوبی دارید و امید است که ازدواج با فرد مناسبی را داشته باشید.
6. در محیط های اجتماعی و فرهنگی با حفظ موازین شرعی حضور مثبت و فعالی داشته باشید.
7. از دعا و توکل به خدا نا امید نشوید که خدای متعال از بنده ای که در حال دعا است، لذت می برد، و طبیعی است که چنین فردی محبوب خداست و قطعا رحمت و نصرت الهی نصیب او خواهد شد.
امام باقر علیه السلام فرموده: « من توکل علی الله لا یغلب و من اعتصم بالله لا یهزم؛ آن که به خدا توکل کند، مغلوب نمی شود و آن که به خدا توسل جوید، شکست نخورد »[2].
8. مقایسه های ناقص و اشتباه را در زندگی حذف کنید، چرا که می تواند در روحیه شما تاثیر منفی بگذارد. هر کسی چون شرایطش کاملا فرق می کند لذا تصمیم گیری و انتخاب آنها هم تغییر پیدا می کند و طبق آن تصمیم خاصی خواهد گرفت. و چون شرایط شما هم با دیگران فرق می کند باید منتظر شرایط و موقعیت مناسب باشید تا طبق آن تصمیم صحیح و درستی اتخاذ بکنید.
این بحث را در انجمن دنبال کنید: نگرانی از نداشتن خوستگار!
پی نوشت:
[1]. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ح2790
[2]. جامع الاخبار، ص322
نظرات
مشکل ازدواج دختران امروزی چند چیز است:
۱- در قدیم شهرها کوچک ، مهاجران کم و بیشتر مردم در روستا زندگی میکردند ( تا انقلاب سه چهارم مردم) و فامیلها با هم رفت و آمد بیشتری داشتند و به این خاطر ازدواج دخترها میسرتر بود ولی نباید انتظار داشت دختری را از پستوی خانه کسی ببیند و یا بگردد تا پیدایش کند. مسلم است که در جاهای درست و حسابی باید حضور داشت و دیده شد ( نه توی خیابان یا دانشگاه و اینترنت که ۹۰ درصد به گناه میانجامد تا ازدواج)
۲- طمع ، البته مردم عزت نفسشان نسبت به قدیم بیشتر شده و این خوب است ولی وقتی این عزت نفس به حرص و طمع تبدیل شود همان نصیب معمولی هم از دست میرود. امروزه پسر یا دختر هر شرایطی داشته باشد انتظار دارد طرف مقابل بهترین باشد! اگر خودش معلول هم باشد میخواهد طرف مقابل سالم باشد درحالیکه قدیم دختران معلول هم بآسانی ازدواج میکردند. به نظر باید منطقی اندیشید و توقع را پایین آورد. بسیاری از کسانی که زود ازدواج میکنند خیلی از آرزوهایشان را کم میکنند چه پسرانی که حوری را به همان بهشت موکول میکنند و چه دخترانی که شوهر میلیاردر را به داستانها واگذار میکنند.
۳- با گسترش فرهنگ غربی و الگوبرداری از افکار نادرست بیگانه برخی ازدواجهای درجه دوم درحال حذفند و بر این اساس عرضه و تقاضا مختل شده است. مثلا قدیم کسی که اوضاعش را نامساعد میدید راضی به ازدواج دوم میشد یا حتی ازدواج موقت. ولی الآن تفاوت سنی در رده زیر ۷ سال که مرد بزرگتر باشد و باکرگی پسر و دختر و ... کار را سختتر کرده است. که اینها وظیفه ی رسانه‌هاست که فرهنگسازی بشوند تا هرکسی بنا بر شرایطش کوتاه بیاید.
۴- دولت هم هیچ کمکی در این زمینه نمی‌کند درحالیکه در زمان حضرت علی (ع) پسری که بخاطر ازدواج نکردن گناه کرده بود حضرت از بیت المال خرج ازدواجش را داد. یعنی این وظیفه دولت است که حداقل ها را برای ازدواج پسران جور کند که ترجیح میدهد به پشت میز نشین‌ها ۲۰۰ میلیون حقوق بدهد ولی برای ۲۰۰ جوان شغل ایجاد نکند.