قانون علیت قابل انکار نیست

10:57 - 1395/12/07

گروهی تلاش کرده اند که قاعده علیت را انکار کنند، ولی آن چه به نظر می رسد این است که شاید شخصی مدعی شود که از جهت نظری می تواند قانون علیت را انکار کنند ولی در عمل همه انسان ها بر اساس قانون علیت رفتار می کنند.

علیت

یکی از مهم ترین براهین اثبات خداوند متعال برهان امکان و وجوب است، این برهان مبتنی بر قاعده علیت است، به همین خاطر برخی از افراد تلاش کرده اند، علیت را انکار کرده تا به نحوی در این برهان خدشه کنند. این افراد مدعی هستند که چیزی به نام قانون علیت وجود ندارد؛ بلکه آن چه در خارج وجود دارد، تعاقب و پشت سر هم آمدن دو حادثه است که در یک زمان اتفاق می افتد.

مفهوم علیت
برای پاسخ به این ادعا لازم است که ابتدا معنای علیت را بیان کنیم، تا بتوانیم تبیین صحیحی از آن را ارائه کنیم. علیتی که مقصود ماست ـ و در برهان امکان و وجوب مورد استفاده قرار می گیرد ــ  به این معناست که: «موجودى كه با وجود آن، تحقّق موجود ديگرى ضرورت پيدا مى كند.»[1] و به عبارت دیگر علت چیزی است که وجود معلول متوقف بر وجود آن است؛ لذا به رابطه بین علت و معلول، علیت گفته می شود. به طور مثال دود از آتش تولید می شود، پس وجود دود متوقف بر وجود آتش است و هیچ گاه دود بدون آتش به وجود نمی آید.

درک قانون علیت
این قانون فطری است و هم‌زاد بشر است، لذا کسی نمی تواند آن را در عمل انکار کند، گرچه از جهت نظری در صدد ابطال آن برآید. به همین خاطر است کودکی که  متولد می شود، از همان ابتدای تولد، گرسنگی خویش را درک کرده و می داند چیزی در خارج وجود دارد که این گرسنگی را بر طرف می کند. بر همین اساس، برای بر طرف کردن نیاز خویش به سوی پستان مادر حرکت می کند، چون می داند گرسنگی او به و سیله شیر مادر(علت) بر طرف می شود و وی سیر(معلول) می گردد. در حالی که این نوزاد هیچ گونه علمی از دنیای خارج ندارد.

پس در حقیقت می توان این گونه گفت:  انسان برای اولین بار قانون علیت را به علم حضوری در مورد قوا و اعضا و جوارح خویش درک می کند؛ سپس آن را در مورد دیگر اشیا تسریع می دهد، به عنوان مثال هرگاه که فرض می کند صورت یک شخص را به ذهن بیاورد، تنها با اراده خویش، آن صورت را در ذهن خود حاضر می کند، یا اینکه تصمیم می گیرد دست خویش را تکان دهد، اینجا نیز خودش را به عنوان ایجاد کننده علیت می بیند؛ به همین خاطر است که با دیدن اشیایی که نبوده اند، پی می برد که باید علتی داشته باشند.[2]

حال اگر کسی قانون علیت را انکار کند، با فطرت خویش مبارزه کرده است و هیچ‌گاه در عمل ملتزم به سخن خویش نخواهد شد؛ چرا که در این صورت، باید باب تمام علوم تجربی را ببندد، زیرا در تمام علوم، دانشمندان تلاش می کنند که به علت رخ‌داد پدیده‌ها پی ببرند، لذا یک آزمایش را صدها بار تکرار می کنند. اگر شخصی قانون علیت را انکار کند، هیچگاه نمی تواند یک قانون کلی وضع کند و همیشه باید سخن از موارد جزئی به میان آورد، به عنوان مثال اگر یک آب در صد درجه شروع به جوشیدن کرد، این دلیل نمی شود که بگوییم تمام آب‌ها در صد درجه به جوش می آیند، گرچه این آزمایش را انجام دهیم، مگر اینکه پی به علت ببریم.

از سوی دیگر، هیچ فردی قانون علیت را در زندگی خویش انکار نمی کند، به همین خاطر است که اگر شخصی بیمار شود به پزشک مراجعه می کند، چون می داند که پزشک می تواند بیماری وی را درمان کند؛ این فرد هیچ‌گاه برای معالجه به مکانیکی مراجعه نمی کند.

 در نتیجه: قانون علیت قانونی فطری و در نهاد آدمی است و بدیهی بوده و هرگز قابل استدلال نیست؛ یعنی نمی توان برای آن دلیل آورد.[3] از سوی دیگر، اگر کسی این مطلب را انکار کند باید تمام قوانین موجود در علوم طبیعی را انکار کند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت
[1]. آموزش فلسفه، آیت الله مصباح، امير كبير، 1378ش، ج2،ص15.
[2]. برای تفصیل این بحث رجوع کنید به کتاب آموزش فلسفه، آیت الله مصباح، ج2، درس سی و یک.
[3] قانون علیت نه قابل اثبات است و نه قابل نفی زیرا اگر شخص بخواهد قانون علیت را اثبات کند باید از برهان بهره ببرد که تشکیل شده از دو مقدمه  است که علت برای نتیجه می باشند، پس در نتیجه اثبات علیت نیازمند قانون علیت است پس در این صورت دچار دور شده ایم. از سوی دیگر اگر شخص بخواهد قانون علیت را انکار کند باز نیز نیازمند برهان است و در این صورت نیز ناخواسته باید از قانون علیت بهره ببرد. انتظار بشر از دين، آیت الله جوادی آملی، اسراء، 1389، ص96

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 1 =
*****