- خودباختگی حقارت آمیز شاهان پهلوی تا جایی بود که حتی تربیت فرزندان خود را هم به غربیها سپرده بودند.
«رضا پهلوی» تربیت فرزندانش از جمله محمدرضا را در هفتسالگی بهدست یک مادمازل فرانسوی به نام «ارفع» سپرد تا از همان کودکی، حس خودباختگی و شیفتگی به غرب، در تار و پود او جای گیرد.[1] «اشرف پهلوی» در اینباره میگوید: ساعات تدریس وی، شباهتی به کلاسهای درس واقعی نداشت. او فقط باسخنانش، دریچهای سحرآمیز و ناآشنا از دنیای غرب را به روی ما میگشود و فرزندان شاه را مشتاق غرب میکرد.[2] خود محمدرضا پهلوی هم اعتراف کرده بود که من یک معلم فرانسوی داشتم که سرگذشت فرانسه را برایم روایت میکرد و این امر مسلما آثاری در من به جا گذاشت، زیرا من به شکلی هیجانآلود مدافع فرانسه بودم![3] بعدها محمدرضا پهلوی هم تربیت فرزند خود را به یک مادمازل فرانسوی دیگر به نام «ژوئل فویه» سپرد تا معلوم شود این پدر و پسر، تا چه اندازه شیفتهی غرب، و به همان اندازه از فرهنگ بومی، گریزان و متنفر هستند.[4]
روند «غربی بارآمدنِ محمدرضا پهلوی» به همینجا ختم نشد؛ چراکه در 12 سالگی پدرش او را به مدرسهی «لهروژه» در سوییس فرستاد و او پنجسال در آنجا حضور داشت که نتیجهاش تغییرِ کامل ذائقهی او به سمت آداب غربی و ارزشهای مادی بود. با چنین پیشینهای دیگر جای تعجب نبود که او بهصراحت غرب را قبلهی آمال خود معرفی کند و بگوید غربی کردن آرمان ماست و منافع ایران در اتحاد با غرب، به بهترین وجه تامین میشود.[5]
پینوشت:
[1] خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، ص 27
[2] چهرههایی در یک آینه (خاطرات اشرف پهلوی)، ترجمهی هرمز عبداللهی
[3] روح الله حسینیان، «چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه درایران (۱۳۴۳-۱۳۵۶)» ص 290
[4] علی شهبازی، محافظ شاه: خاطرات علی شهبازی، ص 196
[5] روح الله حسینیان، «چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه درایران (۱۳۴۳-۱۳۵۶)» ص 290