- محمدرضا پهلوی کسی بود که تجدید قوای خود را در معاشقه با زنان و دختران گوناگون میدید و این کار را توجیه هم میکرد!
محمدرضا پهلوی از شدت ثروت و قدرت، دچار طغیان شده بود که از مظاهر این طغیان، افسارگسیختگی او در ارتباط جنسی فراوان با زنان و دختران متعدد بود. این اخلاق شیطانی برای شاه، چنان عادی و دائمی شده بود که برای آن، توجیه و دلیل هم میآورد!
یک روز محمدرضا و اسدالله عَلَم (دلال وصال شاه با خوبرویان!) درباره دوستان مونث و معشوقهها، گپ میزدند! شاه از پیرشدن معشوقهها سخن گفت و افزود: «با وجود همهی اینها اگر این سرگرمیها را هم نداشتیم به کلی داغان میشدیم!»
عَلَم نیزکه در فساد جنسی، دست کمی از شاه نداشت در تأیید شاه گفت: «همهی مردانی که مسـئولیتهای خطیر به عهده دارند نیاز به نوعی سرگرمی دارند و به عقیده من مصاحبت جنس لطیف، تنها چاره کارساز است.»[1]
از همین چند سطر میتوان به عمق فاجعهی موجود در حکومت پهلوی پی برد؛ چرا که وقتی شخص اول مملکت و رفیق مورد اعتماد او چنین افکار کثیف و فاسدی داشته باشند، وجود فسادهای متعدد در سطوح پایینتر اصلا جای تعجب نخواهد داشت.
پینوشت:
[1] اسدالله علم، «شاه و من»، ج 2، ص 683