عدل الهي و کودکان نامشروع

12:11 - 1392/04/27
رهروان ولایت ـ شرايط محيطي و دروني دليل براي فاسد شدن نيست، تنها زمينه آلودگي در آنان بيشتر است. اما راه اينکه خود را از آلودگي حفظ كنند، برايشان بسته نيست هر جند ممکن است خيلي سخت باشد
کودکان نامشر وع

بعضي افراد با نگاه سطحي به روايات وارد شده در مورد افراد نا مشروع(بحارالانوار، جلد 67، ص 77 به بعد) اين سوال برايشان مطرح مي شود که، اين همه گناه که در مورد انسان هاي حرام زاده وارد شده است،به خاطر چيست؟ آنها چه گناهي كرده اند كه بايد اين همه عقوبت شوند؟

بايد صريحا گفت که، فردي كه از راه زنا و حرام متولد مي شود، گناهي ندارد. کما اينکه پيامبر(ص) فرمود: "ليس علي ولد الزّنا من وزر أبويه شيء؛(ميزان الحكمة، عنوان 1604) گناه پدر و مادر بر گردن فرزند نيست".کما اينکه قرآن مي فرمايد:گناه هيچ کس بر عهده کس ديگري نيست(ولا تزر وازره وزر اخري،سوره انعام، آيه 164)  کودکان نامشروع نيز مانند ديگران ملكف به وظايف شرعي و عقلي هستند و مي تواند با پاكي و تقوا زندگي کنند، همان طوري كه مي تواند به فساد و گناه كشيده شوند. چه بسيار افراد حلال زاده اي هستند كه از شمر نيز بدترند و افراد زنا زاده اي هم ديده شده كه خود را از گناه و آلودگي نگاه داشته و اهل بهشت شده اند.
اين طبيعي است افرادي كه از مادر متولد شده،و پا به دنيا مي گذارند داراي سرشت هاي گوناگوني باشند. بعضي ميلشان به خوبي ها بيشتر باشد؛ بعضي ميلشان به بدي بيشتر . لذا امکان دارد  افرادي كه ولد حيض يا ولد زنا بوده اند، با توجه به شرايطشان ميلشان بيشتر به بدي ها باشد، کما اينکه بعضي از افراد حلال زاده ها ممكن است طينتشان شرور باشد، امّا شرايط محيطي و دروني دليل براي فاسد شدن نيست، تنها زمينه آلودگي در آنان بيشتر است.اما راه اينکه خود را از آلودگي حفظ كنند، برايشان بسته نيست هر جند ممکن است خيلي سخت باشد و احتياج به مجاهدت ورياضت بيشتر با هواهاي نفساني داشته باشند. واضح و روشن است که اين طور افراد اگر با سختي و مجاهدت جلوي شرارت باطني خودشان را بگيرند، ثواب بيشتري هم مي برند.

فرض مي كنيم كسي كه داراي شرايط پاك و خوبي است، يعني 70% مايل به خوبي ها مي باشد، در نتيجه راحت تر به خوبي ها تمايل پيدا مي کند و فرد ديگري كه شرايطش مناسب نيست، مثلا‌70% ميل به بدي ها داشته باشد، خوب طبيعي است اگربخواهد خوبي ها را انجام دهد، با سختي بيشتري روبرو است، در نتيجه ثوابش هم بيشتر از آدم اوّلي است، چون "افضل الاعمال أحمزها؛ برترين اعمال، مشكل ترين آن ها است".
واينکه در بعضي روايات(بحارالانوار، جلد 67، ص 77 به بعد)، افرادي كه دچار قساوت و خبث باطني شديد بوده و دست به جنايات عظيمي زده اند، زنازاده معرفي شده اند،اين نيست که علت اصلي انحراف آنان شرايط باطنيشان باشد، بلكه اقتضائات اين طور بوده و هيچ جبر و الزامي در کار نبوده.

امام صادق(ع) فرمود: "ولد الزنا بغض و كينه ما اهل بيت را در دل دارد و ميل به زنا و حرام دارد"؛(بحار،‌ ج 75، ص 279) اين به اين معناست که زمينه‌ گناه در آنان بيشتر است.

ودر عدالت در محاسبه اعمال بندگان (عدل تشريعي)،مفصلا گفتيم: خداوند در تكاليف و دستورهاي خود قدرت و توانايي و اندازه امكانات بندگان را در نظر مي گيرد و بر همان اساس، وظايفي براي آنان تعيين مي شود و در مقام پاداش و جزا نيز به عدالت عمل مي شود.
آيه مي فرمايد: "براي هيچ كس بيش از توانايي هايش وظيفه تعيين نمي كنيم و نزد ما كتابي است كه حق را بيان مي كند و به آن‏ها ظلم نمي شود".(مؤمنون ،آيه 62) اين آيه بيان گر عدل تشريعي است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 11 =
*****