در کتب کلامی از زمان خواجه نصیرالدین طوسی تا زمان حال، تمام علما بر اصول مذهب استدلال و برهان ارائه کردهاند.
شبهه: برخی از روشنفکران کنونی مدعی هستند اصول و عقاید هیچ دینی برهانی نیست؛ ابوذر هم میتوانست در مقدمات سخنان پیامبر چون و چرا کند، اما آنچه ابوذر را ابوذر میکند، شخصیت پیامبر بود.
پاسخ: در چند سال اخیر برخی افراد با بیان این دیدگاه تلاش میکنند، جامعه را با اخلاق پیش ببرند تا با برهان و استدلال؛ و معتقد هستند هیچ برهانی را نمیتوان بر مبانی اسلام ارائه کرد و تمام براهین بیان شده مخدوش است و باید ایمانگرا بود. لذا در پاسخ به نظر ایشان میگوییم در علم منطق گفته میشود امالقضایا، قضیه محال بودن اجتماع و ارتفاع نقیضین است. این قضیه بدیهی بوده و استدلال بردار نیست و همه قضایای یقینی باید به نوعی به این قضیه برگردند.
بسیاری از استدلالهای دینی نیز به همین قضیه ختم میشوند، لذا برهانی بوده و یقینی است و غیر قابل خدشه. به طور مثال در رابطه با اثبات وجود خداوند متعال(واجب الوجود) ابن سینا برهان امکان و وجوب را مطرح کرده و از طریق بطلان تسلسل که به اجتماع نقیضین میرسد، وجود خدا را ثابت کرده است.
اینکه ایشان گفتهاند ابوذر بر اثر شخصیت پیامبراکرم(صلیاللهعلیهوآله) ابوذر شد، مثال درستی نیست. چون مردم همان عصر نیز با همان ذهن ساده خود از حضرت دلیلی بر صدق دعوای خود میخواستند و حضرت نیز برای اثبات مدعای خود به ارائه معجزه میپرداخت. معجزه استدلالی بر نبوت بوده و خواهد بود.
همچنین در تاریخ نقل شده گروههای زیادی از مخالفان خدمت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) میرسیدند و با ایشان مناظره میکردند و حضرت نیز با صبر و حوصله سوالات آنان را پاسخ میداد و همان مناظرات سبب ایمان آوردن بسیاری از مردم شد. ائمه اطهار(علیهمالسلام) نیز با رهبران فرق و گروههای دیگر به مناظره میپرداختند و بر اصول و عقاید اسلامی استدلال میکردند و ارائه برهان مینمودند.
در کتب کلامی از زمان خواجه نصیرالدین طوسی تا زمان حال، تمام علما بر اصول مذهب استدلال و برهان ارائه کرده و تلاش کردهاند تا دین را عالمانه و از روی استدلال به مردم بیاموزند.
__________________________________
لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/154023