قصه شب؛ «سید روح الله و مسابقات ورزشی»

15:27 - 1401/03/21

قصه شب جذاب و شنیدنی «سید روح الله و مسابقات ورزشی» به کودکی رهبر کبیر انقلاب و اهمیت ایشون به ورزش می‌پردازد. این داستان با هدف تشویق به ورزش و بازی‌های حرکتی در کنار تحصیل و پرورش روح و جان نوشته شده است.

به نام خداوند رنگین کمان، خداوند بخشنده مهربان. بچه‌های گل توی خونه سلام؛ امیدوارم که حالتون خوب باشه و سرحال و شاداب باشید. امشبم مهمون خونه‌های گرم و صمیمی شما فرشته‌ها شدم. من امشب با یه قصه جدید و جذاب دیگه پیش شما اومدم، امیدوارم که برای گوش دادن و شنیدن آماده باشید.

گل‌های باغ زندگی، قصه امشب ما در مورد یه پسربچه‌ خیلی باهوش و زرنگه. اسم این گل‌پسر، سیدروح‌الله بود. روح الله پسر حرف گوش کن و درس خون و ورزشکاری بود. اون پدرش رو توی کودکی از دست داده بود. آخه دو تا از خان‌ها و زورگوهای شهر، اون رو کشته بودن و فرار کرده بودن. سید روح الله یه پسر شجاع، با ایمان و نترس بود. با اینکه درسش رو خوب می‌خوند، ورزش هم می‌کرد. اون به ورزش  خیلی علاقه نشون می‌داد.

بچه‌های گلم، تا حالا با هم‌دیگه کشتی گرفتید؟ اون زمان‌ها کشتی گرفتن توی شهرها و روستاها خیلی رسم بود. بچه‌ها خیلی با هم کشتی می‌گرفتن. اینجوری هم بدن قوی و سالمی داشتن، هم عقل و هوششون پرورش پیدا می‌کرد. سید روح الله هم از بچگی کشتی می‌گرفت. وقتی توی مدرسه تیم کشتی تشکیل داده بودن، اون توی کشتی، بچه‌هایی که از همه قوی‌تر بودن رو به زمین می‌زد. سید روح الله، شنا، تیراندازی و کوهنوردی هم انجام می‌داد.

اون بین همه بچه‌های شهر، از همه سریع‌تر می‌دوید و توی مسابقه دو همیشه برنده می‌شد. وقتی توی مسابقه از تک تک بچه‌ها جلو می‌زد و از خط پایان عبور می‌کرد، صدای شادی بچه‌ها بلند می‌شد؛ همه براش دست می‌زدن و تشویقش می‌کردن. یه روز بچه‌هایی که فکر می‌کردن می‌تونن خیلی سریع بدون، مسابقه دو برگزار کردن. سید روح الله  اون موقع هشت سال بیشتر نداشت. با شروع مسابقه همه با سرعت شروع به دویدن کردن. بچه‌ها که فکر می‌کردن خودشون نفر اول میشن، یهو دیدن که سید روح الله همه افراد رو پشت سر گذاشت و با سرعت زیاد از همه جلو زد.

بعد از مسابقه دو، نوبت مسابقه پرش شد. اون زمان چون جوهای آب زیاد بود، اگه کسی نمی‌تونست خوب بپره، وسط رودخونه‌ها و جو‌های بزرگ سقوط می‌کرد، اون‌وقت گِل‌آلود و کثیف می‌شد؛ البته می‌تونست یه مسیر طولانی بره، تا به پل برسه و ازش  عبور کنه. بچه‌ها تمرین پرش هم انجام می‌دادن تا بتونن بدون رفتن اون مسیر اضافه یا گِلی شدن، از رود‌ها و جوها رد بشن.

اون روز هم بچه‌ها پشت خط قرار گرفتن. یکی یکی دویدن و از روی رود پریدن. نوبت سیدروح‌الله شده بود. مثل همه پشت خط قرار گرفت. با سرعت زیاد دوید و پرش بلندی انجام داد، اما چون زمین خاکی و شنی بود، پاش سر خورد و روی سنگ‌ها زمین خورد. بچه‌ها دور وبرش رو گرفتن و آهسته آهسته اون رو به خونه بردن. پای سیدروح‌الله خیلی درد می‌کرد. شب، دکتر اومد و به مادرش گفت: پای پسرتون شکسته؛ باید مدتی توی خونه بمونه.

سید روح الله خیلی ناراحت شد، فقط به این فکر می‌کرد که یه مدت نمی‌تونه بازی و ورزش کنه. مادر سید روح الله که دید پسرش ناراحت شده، با شوخی گفت: از این به بعد ما با هم یه بازی جدید داریم، آشپزی بازی. از اون روز تا زمانی‌که پای شکسته خوب شد، توی همه پخت و پزها کنار مادرش آشپزی کرد. اون خیلی خوش‌حال بود که تونسته کار جدیدی رو تجربه کنه.

اون روزها گذشتن و سید روح‌الله موسوی خمینی با علم و ایمان زیاد تونست یکی از بزرگترین علمای جهان بشه. اون که ایستادن در مقابل ظلم و ستم رو از امام حسین علیه‌السلام و پدر شهیدش یاد گرفته بود، در مقابل ظلم شاه ستمگر ایران ایستاد. مردم مظلوم و ستم‌دیده هم اون رو کمک دادن و یاری کردن. امام خمینی آن‌قدر به مردم ایران خوبی کرد که بعد از این‌همه سال، هنوز یاد و خاطره‌اش توی دل‌های مردمه؛ حتی بچه‌هایی که اصلاً امام رو ندیده بودن، دوستش دارن.

فرشته‌های نازنین، اگه شما هم می‌خواهید آدم‌های بزرگی بشید و به کشورتون خدمت کنید، باید بدونید آدم‌هایی که اهل ورزش و تلاش و کوشش هستن، در آینده، بهتر می‌تونن کارهای بزرگ انجام بدن. از قدیم گفتن: عقل سالم دربدن سالم هست. البته باید مواظب باشید که اتفاق بدی هم براتون نیفته؛ اگر هم خدایی نکرده اتفاقی افتاد و مجبور شدید توی خونه بمونید، وقتتون رو بیهوده تلف نکنید. همیشه سعی کنید از فرصتی که دارید بهترین استفاده رو بکنید.

خب بچه‌ها! قصه امشب من هم تموم شد، تا یه شب دیگه و یه قصه قشنگ دیگه، همه شما بچه‌های نازنین رو به خدای خوب و مهربون می‌سپارم. از شما بچه‌های گلم هم می‌خوام تا مثل همیشه خوب و مهربون بمونید و ورزش و تلاش و تحصیل رو فراموش نکنید. شب بخیر، خدانگهدار.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 6 =
*****