چه بسا انسانها خواستههای احساسی و لحظهای داشته باشند که در آن عواقب امر سنجیده نشده باشد. فوران احساسات عدهای از مردم به دلیل خشم، خستگی، هیجان و... تا حد امکان نباید مبنای تصمیم حکومتها باشد.
در بحبوحه اغتشاشات کشور عزیزمان ایران، اتفاقاتی در کشور چین به وقوع پیوست که شاید به شکل متعارف مورد توجه قرار نگرفت. در کشور چین مدتها قرنطینه و قوانین سخت کرونایی جریان یافته بود و بسیاری از مردم آن سامان را خسته و عصبانی کرده بود، افزایش حس ناخوشایند مردم نسبت به قانون کشور، کمکم به موجی از اعتراضات در چین تبدیل شد که در این کشور کم سابقه بود.
مردم چین خواستار لغو قوانین مربوط به قرنطینه و محدودیتهای کرونایی (مجموعه قوانینی تحت عنوان کویید صفر) بودند و به مرور زمان صدای شعارهایی ضد حزب حاکم و دولت چین نیز به گوش میرسید. در این بین رسانههای غربی نیز با شوق و ذوق فراوان به دمیدن در آتش میپرداختند و گاهی شادی خود را نیز از تضعیف حاکمیت چین پنهان نکردند.[1] حکومت چین در نهایت تصمیم گرفت که به خواست عمومی گردن نهد و محدودیتها را کاهش دهد و اغتشاشات نیز متوقف شد.
شاید تا اینجا متوجه تشابه میان اغتشاشات چین و ایران شده باشید. ممکن است به ذهن آید که حکومت چین دست از یک قانون بهداشتی و عقلانی که مربوط به سلامتِ بدنی عموم جامعه است، برداشت و اغتشاشات را خاموش کرد؛ چرا حکومت ایران دست از قانون حجاب برنمیدارد؟ آیا شنیدن خواست و حرف مردم از دست حکومت ایران ساخته نبود تا برای حجاب اینمقدار هزینه متحمل نشود؟ از لحاظ منطق و عقلانیت، تجربه تاریخی و از همه مهمتر متون دینی و الهی در این مسئله چگونه باید قضاوت کرد؟
متون دینی و محوریت سعادت
«عَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛[2] چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است؛ و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است؛ و خدا میداند و شما نمیدانید» در منطق قرآنی تکیه صِرف بر خواستهها و شهوات از آنجا که به خیر و سعادت منتهی نمیشود، مورد تایید نیست. تبعیت از خواستههای راحتطلبانه نفس با توجه به زیاده خواهی انسان نهایتاً به افراط و تفریط منجر میشود و موجب گمراهی و اضمحلال میشود.
خداوند به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله میفرمایند: «لَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا؛[3] از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همانهایی که از هوای نفس پیروی کردند و کارهایشان افراطی است». تبعیت از نظرات مردم و خواستههای مشاوران در جایی معقول است که این نظر و خواسته ناشی از تخصص، منطق و خیرخواهی باشد، اما صِرف خواست عمومی چه بسا ناشی از برآوردهای تخمینی و اشتباه باشد: «وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ»؛[4] « اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه میکنند؛ آنها تنها از گمان پیروی مینمایند و تخمین و حدس میزنند».
منطق و عقلانیت
از لحاظ عقلانی نیز مشروط کردن قانون به خواست صِرف عدهای خاص از مردم امری غلط و اشتباه است؛ زیرا اولاً؛ قانون به خودیخود دارای الزام و ضمانت اجرای دولتی است. عموم انسانها به الزام روی خوش نشان نمیدهند، اگر قرار بر جابهجایی قوانین به خواست لحظهای و صِرف انسانها باشد، اساس قانونگذاری و نظم زیر سوال میرود و در این زمینه تفاوتی بین حکومت دینی و سکولار نخواهد بود. ثانیاً؛ در بسیاری از امور کلان مملکتی تخصص حرف اول و آخر را میزند و فرصتی برای پشیمانی وجود ندارد. مثلاً اعلان جنگ به کشوری دیگر، تصمیمی است که گاه سرنوشت نسلی از یک ملت بلکه نسلهای متعدد از یک ملت را دچار تباهی میکند، نمیتوان به صِرف خروش احساسات درباره آن تصمیم گرفت.
تجربه عملی
در کشور چین پس از کوتاه آمدن حکومت از قانون کویید صفر، آمار مبتلایان و فوتیهای کرونا به شدت افزایش یافت، به طوری که امکان سوزاندن تمام فوت شدگان نبوده و برخی در حیاط منازل اقدام به سوزاندن اجساد کردند،[5] پروازهای زیادی به چین در آستانه سال نو میلادی لغو شو و اقتصاد این کشور آسیب دید و سویه جدید کرونا در جهان گسترش یافت. درباره حجاب و عفت که به سلامتی روح و روان جامعه مربوط است نیز هیچ تضمینی وجود ندارد که با رها شدن توسط حکومت ایران، اوضاع اسفباری را شاهد نباشیم. به راستی حد یقف و آخر خواستهای شهوانی انسان کجاست؟
پینوشت:
[1]. بی.بی.سی، تظاهرات کمسابقه در چین؛ نسل جوان چگونه اعتراضات را پیش میبرد؟: https://b2n.ir/g49350.
[2]. بقره:216.
[3]. کهف:28.
[4]. انعام:116.
[5]. عصر ایران، افسار کرونا از دست دولت چین در رفت: https://b2n.ir/b24151.