حدیث دوات و قلم در صحاح اهل سنّت

20:17 - 1393/08/03
چکیده: به تصریح صحاح اهل سنّت این اتّفاق شرم آور در محضر پیامبر رخ داده است و عمر بن خطّاب پیامبر را به هذیان گویی متّهم کرد و عده‌ای با او همراهی کردند و مانع از این شدند که پیامبر ولایت امیر المؤمنین را در حضور اصحاب خود، مکتوب نمایند.
حدیث قرطاس

رهروان ولایت ـ حدیث قرطاس و دوات، از جمله شواهد تاریخی و روایی بر حقّانیّت امیرالمؤمنین است که نشان می‌دهد پیامبر اکرم علاوه بر اعلام رسمی ولایت آن حضرت در حجّة الوداع (مخصوصاً در غدیر خم)، قصد اتمام حجّت و مکتوب کردن حکم ایشان را داشتند. امّا برخی از صحابه با بی‌ادبی از آوردن کاغذ و قلم جلوگیری کردند و ایشان را به پرت و پلا گویی بر اثر شدّت بیماری متّهم نمودند و دعوایی را در محضر پیامبر بپا کردند و سبب آزار آن حضرت شدند!

اخیراً عدّه‌ای از بی سوادان وهّابی مسلک، شبهاتی را حول این حدیث مطرح کرده‌اند که با اندک تأمّلی در اسناد و متن این روایت مرتفع می‌شوند:
این روایت به صورت‌های گوناگون در دو کتاب اصلی اهل سنّت نقل شده است. [1]
در برخی از این نقل‌ها نامی از گوینده جمله برده نشده است و تنها به اطرافیان پیامبر که از صحابه بوده‌اند نسبت داده شده است. امّا در بعضی روایات دیگر صحیحین (مسلم و بخاری)، گوینده این سخن عمر بن خطّاب معرّفی شده است:

«ابن عباس نقل می‌کند که در آن زمانی که پیامبر در حال احتضار بودند و مردم در خانه ایشان جمع بودند و عمر نیز در آنجا بود، پیامبر دستور دادند: پیش بیایید تا برای شما نوشته‌ای بنویسم و بعد از آن گمراه نشوید.
عمر گفت: درد و بیماری بر پیامبر غلبه کرده و [لازم نیست چیزی بنویسد] کتاب خدا نزد شماست و همان برای ما کافی است. 
کسانی که در خانه بودند دچار اختلاف شدند و با یکدیگر درگیر شدند. برخی می‌گفتند: به نزد پیامبر بیایید تا مطلبشان را بنویسند و شما را از گمراهی نجات دهند.
برخی دیگر حرف عمر را می‌زدند. وقتی اختلاف و درگیری در حضور پیامبر بالا گرفت، حضرت فرمودند: بلند شوید [و از اینجا بروید].» [2]

بر اساس این روایت در آن حادثه غم‌بار و پنجشنبه سیاه، دو گروه در اطراف پیامبر بودند:
یک گروه عمر و طرفدارانش که معتقد بودند: لازم نیست امر پیامبر را اجابت کنیم؛ زیرا کلام پیامبر از روی آگاهی و هوش نیست بلکه درد و بیماری بر ایشان غلبه کرده و درخواست کاغذ و قلم کرده‌اند!
دوم کسانی که معتقد بودند پیامبر از روی هوا و هوس سخن نگفته و نمی‌گوید و قصد هدایت امّت اسلامی را داشته است.

این مسأله به حدّی تکان دهنده و مایه شرم بود که مسلم در صحیح خود نقل کرده: جناب ابن عباس هرگاه این قضیه به یادش می‌آمد، اشک از دیدگانش جاری می‌شد و می‌فرمود:
«تمام مصیبت از روزی آغاز شد که مانع نوشتن نامه حضرت شدند» [3]

عيني از شارحين صحيح بخاري مي‌گويد:
«تمام عباراتي كه در مجلس پيامبر گفتند، بدون فکر و ادب بود و شایسته مقام پیامبر نبود و هر کس این سخن را گفته به پیامبر جسارت و فحاشي کرده است». [4]

نتیجه اینکه: 
به تصریح صحاح اهل سنّت، این اتّفاق شرم آور در محضر پیامبر رخ داده است و عمر بن خطّاب، پیامبر را به هذیان‌گویی متّهم کرد و عده‌ای با او همراهی کردند و مانع از این شدند که پیامبر، ولایت امیر المؤمنین را در حضور اصحاب خود، مکتوب نمایند.

 

-------------------------------------------
پی نوشت:
[1]. صحیح بخاری، کتاب العلم، باب کتابه العلم  ج 1 ص 54 رقم 114- صحیح بخاری، کتاب الجهاد، باب هل یستشفع الی اهل الذمه و معاملتهم ج 3 ص 1111 رقم 2888- صحیح بخاری، کتاب الخمس، باب اخراج الیهود من جزیره العرب ج 3 ص 1155 رقم 2996- صحیح بخاری، کتاب المغازی، باب مرض النبی و وفاته ج 4 ص 1612 رقم 4168 و 4169- صحیح بخاری، کتاب المرضی، باب قول المریض قوموا عنی ج 5 ص 2146 رقم 5345- صحیح بخاری، الاعتصام بالکتاب و السنه، باب کراهیه الخلاف ج 6 ص 2680 رقم 6932- صحیح مسلم، کتاب الوصیة، باب ترك الوصية لمن ليس له شيء يوصي فيه، ج 3 ص 1257 رقم 1637.
[2]. صحیح بخاری- کتاب المرضی – باب قول المریض قوموا عنی: ج 5 ص 2146 رقم 5345: ابن عباس رضي الله عنهما قال لما حضر رسول الله صلى الله عليه وسلم وفي البيت رجال فيهم عمر بن الخطاب قال النبي صلى الله عليه وسلم هلم أكتب لكم كتابا لا تضلوا بعده فقال عمر إن النبي صلى الله عليه وسلم قد غلب عليه الوجع وعندكم القرآن حسبنا كتاب الله فاختلف أهل البيت فاختصموا منهم من يقول قربوا يكتب لكم النبي صلى الله عليه وسلم كتابا لن تضلوا بعده ومنهم من يقول ما قال عمر فلما أكثروا اللغو والاختلاف عند النبي صلى الله عليه وسلم قال رسول الله صلى الله عليه وسلم قوموا!
[3]. صحیح مسلم- کتاب الوصیّة- باب ترک الوصیه لمن لیس له شیئ- رقم الحديث: 3098: اِنَّ الرَّزِيةَ كُلَّ الرَّزِيةِ مَا حَالَ بَينَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَبَينَ كِتَابِهِ.
[4]. عمده القاری شرح صحیح البخاری ، ج ۱۴، ص ۲۹۸: هذه العبارات كلها فيها ترك الأدب والفكر بما لا يليق بحق النبي ولقد أفحش من أتى بهذه العبارة.

اللهمّ صل علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 8 =
*****