چکیده: شیخ جعفر کاشف الغطاء از عالمان شیعی است که در دو جبهه نبرد میدانی و نبرد علمی با وهابیت به مبارزه برخاست، او در عرصه میدانی در دفاع از نجف اشرف مسلّح شد و در عرصه علمی هم کتاب »منهج الرشاد لمن اراد السداد» را در نقد آراء این فرقه ضاله نگاشت.
خاندان کاشفالغطاء یکی از خاندانهای علمی شیعه است که عالمان بیشماری از آن برخاسته است، و هر کدام منشأ خدمات بسیاری برای تشیع بودهاند. مهمترین شخصیت و بنیانگذار این خاندان «جعفر بن خضر بن یحی جناجی حلّی نجفی» معروف به «شیخ جعفر کاشفالغطاء» است. وی تحصیلات خود را در نجف آغاز کرد و از محضر بزرگانی چون علامه «بحرالعلوم» و علامه «بهبهانی» بهره برد[۱] و پس از علامه بحرالعلوم مرجعیت شیعیان ایران و عراق و... را عهدهدار شد.
در دوره شیخ جعفر، پیروان «محمد بن عبدالوهاب» به شهرهای مقدس کربلا و نجف حمله کردند. در حملهی آنان به نجف اشرف، کاشف الغطاء به دفاع از شهر و مردم آنجا برخاست؛ وی علاوه بر آنکه خود مسلح شد، دیگر عالمان، طلاب و مردم را نیز مسلح ساخت و با وهابیون جنگید و سرانجام آنان را مجبور به فرار کرد. وی پس از آن دستور داد تا دیواری بر گرد شهر نجف بکشند تا به هنگام تاخت و تاز وهابیان، شهر و مردم آن در امان باشند.[۲]
مبارزه شیخ جعفر با وهابیت تنها به میدان نبرد ختم نشد، بلکه او در صحنهی علمی نیز به مبارزه با آنان برخاست و کتاب «منهج الرشاد لمن اراد السداد» را در نقد و رد آراء وهابیت نگاشت. ظاهراً این کتاب، نخستین کتابی است که ازسوی عالمان شیعه در رد این فرقه ضاله نوشته شده است.[۳] او علاوه بر این کتاب، در کتابهای دیگرش نیز مباحث اعتقادی را مطرح میکرد؛ بخشی از رساله عملیه او که «بغیة الطّالب فی معرفة المفّوض و الواجب» است و بخشی از کتاب «کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء» که آن را در سفر به ایران نوشت و به سبب نگارش آن به کاشف الغطاء ملقب شد، به بیان مباحث اعتقادی اختصاص دارد. مبارزه شیخ جعفر به وهابیت اختصاص نداشت او هنگامی که دولت استعمارگر روس به کشورهای اسلامی از جمله ایران حمله کرد، با آنان به مبارزه برخاست.[۴]
بنابراین شیخ جعفر کاشف الغطاء، از مراجع تقلید شیعه، وقتی خطر وهابیت را احساس کرد، در دو عرصه نبرد میدانی و علمی به مبارزه با آنان پرداخت. او در عرصه میدانی لباس رزم پوشید و خود را مسلح کرد و به مبارزه با وهابیان پرداخت و در عرصه علمی نیز کتاب «منهج الرشاد لمن اراد الاسداد» را در نقد آنان نگاشت.
________________________
پی نوشت
[1] میرزا محمدعلی حبیب آبادی، مکارم آلاثار دراحوال رجال دو قرن ۱۴و۱۳، ج۳، ص۸۵۴.
[2] ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۳۲۶.
[3] آقا بزرگ تهرانی، طبقات علماء الشیعه، ص۲۵۱.
[4] کشف الغطاء، ج۴، صص۳۳۴ ۳۳۳.