چکیده: امام خمینی(رحمهاللهعلیه) نیز فرزند خلف صالح ایشان بعد زا طی کردن مراتب علمی و کسب فیض از مراجع بزرگی همچون آیت الله بروجردی به درجه اجتهاد و سپس مقام مرجعیت رسید. ایشان با اینکه وجوهات زیادی به دستشان میرسید، اما در زندگی خودشان به هیچ وجه، از این وجوهات استفاده نمیکرد.
حضرت امام خمینی(رحمهاللهعلیه) در تاریخ 20 جمادی الثانی 1320 هـجری قمری، مصادف با میلاد حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) در خمین در یک خانواده روحانی و مبارز چشم به جهان گشود. پـدر بزرگـوار ایشان مرحوم آيه الله «سيد مصطفى مـوسـوى» پـس از آنكه ساليانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فرا گرفته و به مقام اجتهاد نائل آمد، به ايران بازگشت و در خميـن ملجأ مردم و هادى آنان در امـور دينـى بـود.[1]
امام از وجوهات برای خودش مصرف نمیکرد:
امام خمینی(رحمهاللهعلیه) نیز فرزند خلف صالح ایشان بعد زا طی کردن مراتب علمی و کسب فیض از مراجع بزرگی همچون آیت الله بروجردی به درجه اجتهاد و سپس مقام مرجعیت رسید. ایشان با اینکه وجوهات زیادی به دستشان میرسید، اما در زندگی خودشان به هیچ وجه، از این وجوهات استفاده نمیکرد؛ بلکه همه آنها را صرف شهریه طلاب و حوزههای مختلف میکرد. در احوالات ایشان آمده است: «امام در بسیاری از مسائل مقید بودند، تا آنجا که حتی یک ریال از سهم امام مصرف نمیکردند. قطعه زمینی داشتند که بین ایشان و برادشان مشترک بود و از پدرشان به ارث رسیده بود و دست برادر بزرگشان بود، این زمین در ماه یک در آمدی داشت و از همان درآمد، ایشان زندگیشان را اداره میکردند. لذا ایشان هیچوقت از سهم امام استفاده نکرد و این هم از امتیازاتی بود که ایشان داشتند».[2]
نمونه هایی از ساده زیستی امام خمینی(رحمهاللهعلیه):
ساده زیستی یكی از فضائل اخلاقی است كه مورد تاکید آیات قرآن و روایات اهل بیت(علیهمالسلام) است. علمای دین كه مقتدای خویش را پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و اهل بیت(علیهمالسلام) میدانند و در عمل به دستورات نجاتبخش دین اسوه دیگران بودهاند، الگوی عملی زهد، ساده زیستی و قناعت بوده و با تمام سختیها و فشارها، زندگی خود را در حد ضعیفترین مردم نگه میداشته و فریادرس محرومان بودهاند.
آنچه که موجب حیرت در این موضوع است این است که زندگی امام راحل قبل از رسیدن به حکومت و بعد از آن، از جهت رفاه و معاش تغییری نکرده است. برخی از نمونههایی که در این باره ثبت شده است به صورت اختصار بیان میگردد:
1. حضرت امام (رحمهاللهعلیه) وقتی در پاریس بودند، قبل از اقـامت در نوفل لوشاتو، محلی در شهر پاریس برای اقامت ایشان اجاره شد که امام قبل از سکونت، ضمن بازدید آن را نپسندید، آن منزل، منزل نسبتاً تجملی بود، ایشان اعتراض کرد و گفت ایـنجا مـناسب ما نیست، رفتیم به همان دهی که نزدیک بود.[3]
2. وقتی جوانان خدمت ایشان جهت ملاقات رسیدند، منزل ایشان گنجایش جمعیت را نداشت لذا فرمود: «درود میفرستم بر شما جوانان عزیزی کـه از راه دور و از مـرکز قدرت در این منزل کوچک، که نتوانست تمام رفقای شما را جا بدهد».[4]
3. حجت الاسـلام و المـسلمین سید «احمد خمینی» فرزند امام راحل(رحمهاللهعلیه) میگوید: «روزی از برادران سپاه مستقر در بیت امام(رحمهاللهعلیه) در خواست کردم جلوی ایوان بیت نردهای نصب کنند. وقتی مشغول این کار شدند امام وارد شدند و فرمودند: «احمد چه کار میکنی؟» عرضی کردم: برای حفاظت جان سید علی(فرزندم) که خدای ناکرده به پایـین پرت نشود، از برادران سپاه خواستهام که نردهای جلوی ایوان نصب کنند و این کار مرسومی در همهی خانههاست.
امام فرمود: شیطان از همینجا سراغ آدم میآید، اول به انسان میگوید منزل شما احتیاج به نرده دارد، بعد میگوید رنگ میخواهد، سپس میگوید این خانه کوچک اسـت و در شـان شما نیست و خانه بزرگتر میخواهد و آرام آرام، انسان در دام شیطان میافتد».[5]
4. دادگستری جمهوری اسلامی ایران دیوان عالی کشور در ایّام نزدیک به رحلت ایشان، صورت اموال و دارائی حضرت امام را چنین اعلام کرد:
الف) دارایی غیر منقول
1. یک منزل مـشتمل بر بـیرونی و اندرونی در قم، محله باغ قلعه که معروف است.
2. قطعه زمینی که ارث پدری است و مشاع است بـین امام خمینی(رحمهاللهعلیه) و برادر ایشان.
ب) دارایی منقول، اعم از نقدی-موجودی یـا سـپرده بـانکی، سهام و اموال غیرمنقول دیگر: ....کلیه وجوهی کـه در بـانکها یا در منزل یا نزد اشـخاص اسـت کـه آقای پسندیده مطلع هـستند بـه استثنا وجه مختصری کـه اشـاره شد، وجوه شرعیه میباشد و ملک اینجانب نیست و ورثه اینجانب در آنها حقی ندارند و تکلیف آنها را به حسب وصـیت تعیین نمودهام.[6]
-------------------------------------------------------------------------
برای مطالعه به کتب زیر مراجعه فرمایید:
1. نهضت امام خمینی(ره)/ حمید روحانی.
2. صحیفه نور امام خمینی.
پینوشت:
[1]. علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص 318.
[2]. برداشتی از سیره امام خمینی، ج 2، ص399.
[3]. صحیفه نور،ج 9، ص243.
[4]. همان، ج 11، ص 181.
[5]. برداشتهایی از سـیره عملی امام، ص57.
[6]. روزنامه اطـلاعات، 1368/3/24.