زندگي ساده امام خمینی از زبان نزديكان و بيگانگان

07:05 - 1394/03/14

چکیده: «... اكنون ما در حضور آيت الله، در اتاقی به مساحت 2×2 متر، و در خانه‌ای هستيم كه در دورترين قسمت نجف واقع است، شهری كه از لحاظ وضعیت جغرافيایی يكي از بدترين مناطق كويری عراق است...
در پيچ يكي از كوچه‌هاي تنگ نجف، كه خانه‌ها براي آنكه سپري در مقابل تابش سوزان آفتاب باشد، سخت به هم فرورفته است، مسكن محقر آيت‌الله خميني قرار دارد. اين خانه نظير مسكن فقيرترين افراد نجف است. درسه اتاق اين خانه حداكثر، 12 تن از نزديكان وي حضور داشتند.»

علمای شیعه در طول تاریخ با پیروی از سیره رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اهل‌بيت(علیهم‌السلام) چراغ روشن جامعه و مشعل فروزان هدایت بوده‌اند. و با عمل‌کرد بسیار زیبای خود، مشتاقان فراوانی را به سوی خود جلب کرده‌اند. مشتاقانی که حاضرند تا پای جان برای این عالمان راستین جان‌فشانی کنند. اگر می‌بینیم که روحانیت در جامعه از مقبولیت خوبی برخوردار است به پاس ایثار و گذشت این عالمان دینی بوده است، که با نحوه‌ی زندگی خود و ساده زیستی فراوان، مردم را شیفته خود کرده‌اند. در این نوشتار به زندگی یکی از عالمان برجسته شیعه که باعث افتخار جهان تشیع و اسلام می‌باشد خواهیم پرداخت:

یکی از این علمای وارسته و مراجع تقلید رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه) است. زندگی ایشان با آنکه رهبر جامعه و عالی‌ترین مقام کشور بود، بسیار ساده و در حد یک انسان فقیر و رده پایی جامعه بوده است. زندگی امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه) شخصیتی که با وجود دریافت میلیون‌ها تومان وجوهات شرعیه زندگی بسیار ساده‌ای را در پیش گرفته بودند. نه به خود اجازه تصرف بی‌مورد در پول‌های کلانی که در اختیار داشتند می‌دادند و نه به اطرافیان و نورچشمی‌های خود.

سیره این بزرگان برای همه ما درس بزرگی است که با توسل به این سیره و روش زندگی خود، را از تجملات دنیوی و چشم و هم چشمی‌های بی‌مورد دور کنیم. و هم درس بسیار بزرگی است برای افرادی که صاحب مسئولیت هستند که بیت‌المال مسلمین و اموالی را که در اختیار خود دارند، ملک مطلق خود و آقازاده‌های خود قرار ندهند. اگر مردم عشق وافری به امام امت و دیگر مراجع راستین دینی دارند، به خاطر زندگی بی‌آلایش و ساده آن‌ها بوده است.

ساده زیستی امام از زبان اطرافیان

یکی از نزدیکان امام می‌گوید: «هوای نجف بسیار گرم بود و بعضی از اوقات، نزدیک به 50 درجه می‌رسید، روزی با چند نفر از برادران خدمت امام رفتيم و گفتيم: آقا! اين گرما شديد است و شما هم پيرمرد. چون هوای كوفه بهتراست و مردم به آن‌جا می‌روند،شما هم به آن‌جا برويد. در جواب فرمودند: «من چه طور به خاطر هوای خوب به كوفه بروم، در صورتی كه، برادران من در ايران، در زندان به سر می‌برند».[1]
خاطره دومی از زندگانی ایشان این است که هنگامي كه امام در حومه پاريس به سر می‌بردند، و در ايران نفت كم‌ياب شده بود و مردم از نظر گرم كردن خانه‌های خود در فشار بودند، امام فرموند: «من برای هم‌دردی با ملت ايران، اتاق خود را سرد نگاه می‌دارم».[2]  
هم‌چنین اوائلي كه امام به نجف آمدند ایشان حاضر نمی‌شد در منزل كولر باشد، تا اين كه يكی از برادران اصرار كرد و گفت: آقا! در اين هوای گرم، زندگی بدون كولر ممكن نيست، مردم گرم‌شان می‌شود و امام حاضر شدند، كولر خريداری شود، هم‌چنين با هزار مكافات حاضر شدند كه برای منزل چند پتو بخريم».[3]

به ياد دارم كه ساختمان بيرونی امام، خراب شده بود و مرحوم اشراقی(رحمة‌الله عليه) آمدند و به امام گفتند: رنگی به اين خانه بزنيد و آن را درست كيند. امام در پاسخ فرمود: من برای اين‌جا، نمی‌توانم از بيت‌المال خرج كنم. مرحوم اشراقی گفتند: از پول خودم می‌دهم. وقتي امام به كربلا رفتند ما فرصت را غنيمت شمرده، اتاق بيرونی را درست كرديم و در اطراف آن هم، تشك انداختيم، وقتی كه امام مراجعت كردند، و آن وضع را ديدند، چهره درهم كشيده، گفتند: من گفته بودم رنگ كنيد؛ ولي نه اين طور! با اين كه ما چندان كاری نكرده بوديم؛ همان زيلو بود، منتها در اطراف آن تشك انداخته بوديم و پارچه آن را هم خيلی ارزان خريده بوديم».[4]  

ساده زيستي امام از زبان بيگانگان

يكي از خبرنگاران خارجي كه از خانه امام(رحمه‌الله‌علیه) در نجف از زندگی ايشان گزارش می‌كند چينن می‌گويد:
«... اكنون ما در حضور آيت الله، در اتاقی به مساحت 2×2 متر، و در خانه‌ای هستيم كه در دورترين قسمت نجف واقع است، شهری كه از لحاظ وضع جغرافيایی يكي از بدترين مناطق كويري عراق است... در پيچ يكی از كوچه‌های تنگ نجف، كه خانه‌ها برای آن‌كه سپری در مقابل تابش سوزان آفتاب باشد، سخت به هم فرورفته است، مسكن محقر آيت‌الله خمينی قرار دارد. اين خانه نظير مسكن فقيرترين افراد نجف است. در سه اتاق اين خانه حداكثر، 12 تن از نزديكان وی حضور داشتند».[5] 
و به قول يكي از دانشمندان، اندكی قبل از پيروزي انقلاب: ... و امروز دو دست لباس آيت‌الله خمينی و دو نعلين ايشان و غذای ساده‌ای كه از يك كف دست نان، و كمی ماست وسيب زمينی و چند عدد خرما، در شبانه روز تجاوز نمیكند، بنياد يك ديكتاتوری 2500 ساله را در هم فرو میريزد. وقتي تلويزيون فرانسه، زندگي ايشان را برای مردن نشان میدهد، مسيحيت و به خصوص آئين كاتوليك- كه دربار پاپ، تشريفات مجلل آن را معرفی می‌كند- به شدت تكان می‌خورد و حركت پوينده تشيع، مطرح می‌شود...».[6] 

امام پس از پيروزي انقلاب، از زبان يكی از نزديكان
هنگامی كه امام در بيمارستان قلب تهران بستری بودند، روزی فرمودند: من بايد از محيط بيمارستان بيرون بروم، اين‌جا بيشتر من‌را بيمار می‌كند، و اگر وسائل را مهيا نكنيد خودم می‌روم.
چند مساله براي بيرون آمدن امام وجود داشت؛ رفتن به قم خيلی بعيد به نظر می‌رسيد، از طرفی در تهران نيز، شورای پزشكی امام به اين شرط موافق خروج امام از بيمارستان بودند كه فاصله زيادي بين بيمارستان قلب و منزل امام نباشد. تحقيقات زيادی شد، در خيابان دربند تهران، يك ساختمان سه طبقه اجاره شد، طبقه هم كف، پاسداران می‌نشستند و طبقه دوم خانوداده امام، وطبقه سوم اختصاص داشت به ديدار و ملاقات. مدتی گذشت، امام فرمودند: من بايد از اين‌جا بروم، اين منزل مناسب من نيست. در حالی‌كه آن منزل به درد يك فرد متوسط تهرانی می‌خورد.
تنها اشكال آن خانه، داشتن سنگ در نمای بيرونی بود. امام به آقای رسولی فرمودند: برويد منزلی مانند خانه پدرت، برايم پيدا كنيد.

مشكل آغاز شد، تهيه منزل نزديك بيمارستان، آن هم مثل منزل پدر آقای رسولی؛ يعني، خانه خشت و گلی، كار آساني نبود، بالاخره همين منزل كنونی پيشنهاد گرديد... دو منزل كه برای امام گرفته شد مجموعا 160 متر، زمين دارد، منزل خصوصی امام دارای دو اتاق، يكی براي ملاقات با شخصيت‌ها و ديگري برای استراحت و خواب، است و گاهی كه ملاقات كنندگان زياد می‌شدند مجبوريم از ديگری، استفاده كنيم، و دفتر هم با همين كيفيت است با چند صندلی.
در كنار آن منزل، حسنيه جماران، محلی كه از پول مردم ساخته شده و بانی دارد، می‌باشد. روزی امام آمدند در حسنيه و ديدند كه در طبقه بالا بناها و كارگران مشغول گچ‌كاری حسنيه هستند، امام با عصبانيت بيرون آمدند و فرمودند: بگذاريد من بميرم و شما اين كارها را انجام بدهيد.[7]
  
آری امام در تمام دوران عمر، هرگز نخواست گوشه زندان تهران(در دوران طاغوت) و يا اتاق گلين نجف و گرمای طاقت‌فرسای آن ديار، و نان و ماست و سفره خالی خود را، با جاه و جلال و حشمت و حشم كاخ نياوران عوض كند. و زمانی‌كه بزرگ‌ترين و پرقدرت‌ترين رهبر جهانی بود، و تمام امكانات مادی و رفاهی را می‌توانست داشته باشد و از آن‌ها استفاده كند، هرگز استفاده نکرد و همانند طلبه‌ای كه وارد قم شده بود و در كنج حجره‌های مخروبه فيضيه قم زندگی می‌كرد و تا آخر عمر خود زندگی كرد و حاضر نشد آن را تغيير دهد.

-------------------------------------------------------------------------------
پي نوشت
[1]. فرازهائي از ابعاد روحي...، ص 69
[2].  تفسير آفتاب، ص 406، پانوشت
[3]. همان 75
[4]. همان، ص 75
[5]. تفسير آفتاب، 409- 410 به نقل از روزنامه «لومند»
[6]. همان، ص 46
[7]. فرازهائي از ابعاد روحي... ص 47-48

 

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****