چکیده: مسلمانان برای خدا نماز میخوانند، تنها برای او سجده و عبادت میکنند، تنها مالک مستقل عالم را خدا میدانند و برای هیچ مخلوقی الوهیت قائل نیستند و همه را مخلوق و نیازمند به او میدانند، آیین شریعت اسلام را رعایت میکنند، هنگام ذبح حیوان نام خدا را بر آن میبرند و.. . آیا به راستی بین یک مسلمان و یک مشرک زمان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) فرقی نیست؟
وهابیت میگوید: مشرکین تنها به یک دلیل مشرک بودند و آن اینکه آنان به بتها تقرب میجستند و آنان را واسطه بین خود و خدا میدانستند، آن مشرکین نیز به خداوند متعال به عنوان خالق عالم اعتقاد داشتند و میگفتند خدا همه چیز را آفریده است، اما این بتها به عنوان موجودی که میتوانند تاثیری در عالم داشته باشند، نیز مقدس هستند و باید به سوی آنها تقرب جست، و این آیه را به عنوان موید خود نقل میکنند: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُون [عنکبوت/61] هر گاه از آنها بپرسى چه كسى آسمانها و زمين را آفريد، و خورشيد و ماه را مسخر كرده است؟ مىگويند: اللَّه، پس با اينحال چگونه (از عبادت خدا) منحرف مىشوند؟»
.
در پاسخ آنان باید گفت
اولا: تفسیر شما از آیه درست نیست، زیرا مشرکین که این سخن را میگفتند بتها را مستقل در تاثیر میدانستند و خدایی کوچک که میتواند در خوشبختی یا بدبختی آنان دخالت داشته باشد، این مطلب در بسیاری از آیات قرآن بیان شده است؛ ما برخی از این آیات را ذکر میکنیم:
1. آنان میگفتند: «إِنْ كادَ لَيُضِلُّنا عَنْ آلِهَتِنا [فرقان/42] اگر ما بر پرستش خدايانمان استقامت نكنيم، بيم آن مىرود كه او ما را گمراه سازد».
2. میگفتند: «وَ يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَتارِكُوا آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُون [صافات/36] و پيوسته مىگفتند: آيا ما خدايان خود را به خاطر شاعر ديوانهاى رها كنيم؟».
3. میگفتند: «أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَيْءٌ عُجاب [ص/5] آيا او به جاى اين همه خدايان، خداى واحدى قرار داده؟ اين راستى چيز عجيبى است؟».
4. میگفتند: «وَ قالُوا أَ آلِهَتُنا خَيْرٌ أَمْ هُوَ [زخرف/58] و گفتند آيا خدايان بهترند يا او؟».
5. « وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزا [مریم/81] آنها غير از خدا معبودانى براى خود انتخاب كردند، تا مايه عزتشان باشد(چه پندار خامى؟)». و... . این آیات و مشابه آنها به خوبی نشان میدهد که مشرکین مکه، بتها را به عنوان «اله» و خدا میدانستند و پرستش میکردند.
با توجه به این آیات میتوان گفت: آنان بتها را خدایی میدانستند در عرض خداوند متعال. ولی کدام مسلمان چنین اعتقادی دارد و پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) یا دیگر اولیای الهی را در عرض خدا میداند و از او به صورت مستقل چیزی میخواهد. لذا قیاس مسلمین با کفار کاملا غلط است.
از طرفی وهابیت میگوید مشرکین نیز برای خدا عبادت کردهاند؛ در پاسخ آنان باید گفت: این سخن درست نیست، زیرا قرآن کریم راجع به عبادت آنان میفرماید: «وَ ما كانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلاَّ مُكاءً وَ تَصْدِيَةً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُون [انفال/35] نماز آنها (كه مدعى هستند ما هم نماز داريم) نزد خانه (خدا) چيزى جز «صوت كشيدن» و «كف زدن» نبود، پس بچشيد عذاب (الهى) را به خاطر كفرتان». پس عبادت آنان اصلا عبادت نبوده است.
ثانیا: تنها دلیل شرک و کفر و جهنمی بودن مشرکین مکه این نبود که به بتها تقرب میجستند، بلکه آنان اعمال بسیار فجیعی انجام میدانند که آنان را از هر حیوانی پستتر میکرد؛ ما در این نوشتار برخی از این کارها را بیان میکنیم تا روشن شود دلایل متعددی برای کفر و شرک آنان وجود دارد که در بین مسلیمن وجود ندارد.
1. آنان به راحتی به پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) تهمت و افترا میزدند و به راحتی او را دروغگو، ساحر و کاهن میپنداشتند، آنان با وقاحت تمام حتی با دیدن آن همه معجزه از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) ایشان را تصدیق نکرده و ساحر و کاهن قلمداد کردند، آیا این جنایت کمی است، کدام یک از مسلمین پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را (نعوذبالله) دروغگو میداند؟ آیا مسلمانان حاضر نیستند حتی بدون دیدن یک معجزه از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) به چشم خود، جان خود را فدای نام ایشان کنند؟
مشرکین عربستان نه تنها پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و دعوت ایشان را انکار میکردند، بلکه تمام شرایع آسمانی را منکر بودند و تنها با آیین جاهلیت و بتپرستی خود زندگی میکردند، این خود بزرگترین جرم آنان، و بهترین دلیل برای کفرشان بود، حال اگر به بتها هم تقرب نمیجستند باز آنان کافر بودند؛ زیرا تمام شرایع آسمانی را انکار میکردند.
2. آنان علاوه بر انکار پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) و شرایع آسمانی، با پیامبر عظیمالشان اسلام(صلیاللهعلیهوآله) به جنگ و مبارزه برخواستند و بارها نقشه قتل او را کشیده و بعد از هجرت نیز با تشکیل سپاه با مبارزه فیزیکی با حضرت، قصد داشتند ایشان و تمام مسلمانان را به قتل برسانند. آنان بسیاری از بهترین یاران پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را به شهادت رساندند و حضرت را در مرگ آنان غمگین کردند. آیا این جرم کمی است.
3. یکی دیگر از جرمهای آنان و بیاحترامیهای آنان، این بود که مشرکین مکه و شهرهای اطراف که برای طواف خانهی خدا میآمدند، عریان و لخت طواف میکردند و نام شهوترانی خود را طواف و عبادت خداوند متعال میگذاشتند، مردان مکه برای دیدن زنان لخت در حال طواف، جمع میشدند و به شهوترانی خود میپرداختند. آیا این موارد عبادت است یا شهوتپرستی؟
4. آنان به جای قسم خوردن به خداوند متعال به نام بتها قسم میخوردند، برای بتها سجده میکردند، قربانی میکردند، با نام بتها قربانی خود را ذبح میکردند، ربا خوردند، زنا مرتکب میشدند، با مادران خود بعد از مرگ پدر ازدواج میکردند، شراب میخوردند، دختران خود را زنده به گور میکردند. و... . آیا این اعمال، مهم نیست و دیده نمیشوند و فقط تقرب به بتها مهم است.
اما هیچ مسلمانی پیامبر عظیم الشان اسلام(صلیاللهعلیهوآله) را خدا نمیداند و برای او مقام ربوبیت قائل نیست، مطمئنا اگر مسلمانی چنین اعتقادی داشته باشد، کافر است و از دایره اسلام خارج است، ولی شما مسلمانی را پبدا نخواهید کرد که برای پیامبراکرم(صلیاللهعلیهوآله) مقام الوهیت قائل باشد.
مسلمانان برای خدا نماز میخوانند، تنها برای او سجده و عبادت میکنند، تنها مالک مستقل عالم را خدا میدانند و برای هیچ مخلوقی الوهیت قائل نیستند و همه را مخلوق و نیازمند به او میدانند، آیین شریعت اسلام را رعایت میکنند، هنگام ذبح حیوان نام خدا را بر آن میبرند و.. . آیا به راستی بین یک مسلمان و یک مشرک زمان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) فرقی نیست؟[1]
-------------------------------------------------
پینوشت
[1]. نقل شده از کتاب «كشف الارتياب فى أتباع محمد بن عبد الوهاب» تالیف سید محسن امین، ص 139، با تلخص.