چکیده: بنده دختری 29ساله و محجبهای هستم که تا به حال، علیرغم خواستگاران متعددی که داشتهام، ازدواج نکردهام. البته علت ازدواج نکردنم به این دلیل است که تا به حال موردی که هم شأن خودم باشد، نیافتم.
با سلام، بنده دختری 29ساله و محجبهای هستم که تا به حال، علیرغم خواستگاران متعددی که داشتهام، ازدواج نکردهام. البته علت ازدواج نکردنم به این دلیل است که تا به حال موردی که هم شأن خودم باشد، نیافتم.
البته گاهی با خودم فکر میکنم که نکند نسبت به رد کردن خواستگارانم، سخت گیری زیادی میکنم و این سخت گیری بیش از حد باعث شود که تا آخر عمر تنها زندگی کنم و نتوانم زندگی موفقیت آمیزی داشته باشم، امّا از آن طرف به خودم دلداری میدهم و میگویم که حضرت فاطمه معصومه(سلاماللهعلیها) با آن شرافت و عظمتشان نیز به دلیل نبود هم شأن و همکفو نتوانستهاند ازدواج کنند. پس چرا من باید از ازدواج نکردن خود نگران شوم. امّا آیا واقعا بنده درست فکر میکنم؟ آیا حضرت فاطمه معصومه(سلاماللهعلیها) به این خاطر ازدواج نکرده است؟
پاسخ سوال:
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.
قبل از هر چیز باید به این نکته توجه داشت که اوج طراوت و جذابیت ظاهری انسان در دوره جوانی است و همواره باید قدر این دوره را دانست؛ زیرا زمان در حال گذر است و طراوت و جذابیت ظاهری هم، هرگز باقی نخواهد ماند.
لذا باتوجه به سن نسبتا بالایی که دارید، طبیعی است که در حال گذراندن و از دست دادن اوج طراوت جسمی و ظاهری خود میباشید و همین مسأله نیز موجب میشود که نسبت به گذشته، از جهت کمی و کیفی، خواستگاران شما متغیر شوند.
گرچه درباره ملاکهای ازدواج خود جهت انتخاب همسر، اشارهای نکردهاید، ولی فارغ از اینکه واقعا برای ملاکهای خود جهت انتخاب همسر، نگاه ایدهآلگرایی دارید یانه، هرگز به راحتی نمیتوان به صرف نداشتن خواستگار همکفو، ازدواج ننمود و برای مجاب کردن خود و اطرافیان، استناد به ازدواج نکردن حضرت فاطمه معصومه(سلاماللهعلیها) کرد؛
چرا که علت ازدواج نکردن فاطمه معصومه(سلاماللهعلیها)، باتوجه به توصیه اکید اسلام به ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، به شهادت تاریخ و تحلیل تاریخ شناسان، صرفا نبود همسر مناسب و همکفو ایشان نبوده است؛ بلکه علت واقعی آن، وجود اختناق و محدودیت شديد دوران حکومت هارون و مأمون بود كه موجب شد تا هیچ کس به راحتی جرأت رفت و آمد به خانه امام موسی بن جعفر(علیهماالسلام) و بعد از او خانه فرزندش نداشته باشد و در نهایت داماد آن خانواده شود. علاوه برآن، زندانی و اسیر شدن امام موسی کاظم(علیهالسلام) و سرانجام شهادت آن بزرگوار از یک سو و از سویی، احضار شدن امام رضا(علیهالسلام) به مرو و دور افتادن از خواهران، همگی اینها مزید بر علت شد. در آخر هم فاطمه معصومه تنها با گذراندن 28 سال سن، دار فانی را وداع گفت. شاید اگر عجل به او مهلت میداد، زندگی، روی خوشش را به او نشان میداد و بنا به سنت دیرینه، ازدواج مینمود.
بنابراین، اگر این تحلیل، به صرف یک احتمال و تحلیل تاریخی هم باشد، باز هم به قول اهل علم؛ «اذا جاء الإحتمال، بطل الاستدلال»؛ یعنی وقتی در مسأله ازدواج نکردن فاطمه معصومه(سلاماللهعلیها) احتمالاتی به غیر از احتمالی که شما داده بودید، وجود داشته باشد، دیگر شما نمیتوانید برای ازدواج نکردن خود بدان استناد کنید و بگویید که چون فاطمه معصومه، هم کفو نداشت و ازدواج نکرد، من هم اگر همکفوی نداشتم، ازدواج نمیکنم.
در نتیجه هرگز بدنبال فرد کامل (که تمام ملاک و معیارهای شما را داشته باشد) نباشید؛ زیرا یا اصلا وجود ندارد و یا اگر باشد، تعداد آنان بسیار کم است. از این رو جهت پرهیز از تجرد یا تاخیر ازدواج، تا جایی که امکان دارد و با مشورت از بزرگان سعی کنید نسبت به ملاکهای ترجیحی خود کوتاه بیایید. بدین صورت که فقط در صورت نبود ملاکهای اصلی که زندگی را غیر قابل تحمل میکند طرف را رد کنید و در غیر آن تا میشود از ملاکهای ترجیحی کوتاه بیایید؛ چون عقل میگوید از دست دادن بعضی از منافع برای فرار از ضرر زیاد اشکال ندارد یا به عبارت دیگر؛ از نظر عقل طرف مقابل باید بهترین گزینه موجود بر اساس شرایط فرد باشد، بر این اساس یک دختر سن بالا با توجه به احتمال تجرد تا آخر عمر، میتواند با فردی که تحصیلات بالا یا شرایط ظاهری ایده آل یا شرایط مالی بالایی ندارد و یا یا کمی سن بالایی دارد البته با حفظ ملاکهای اصلی، ازدواج کند.
گرچه احتیاط در ازدواج و همسرگزینی بسیار مناسب است، ولی باید توجه داشت که احتیاط تا جایی درست است که جلوی اصل اقدام را نگیرد، امّا باید طوری عمل کرد که احتمال خطر به حداقل برسد؛ یعنی اولا: باید عاقلانه پیش رفت. ثانیا: باید ملاکهای درست و واقع بینانه داشت. ثالثا: در مورد طرف از دیگران هم تحقیق کرد.
نظرات
خوشبحال شما
خواستگاران من که اغلب اینقدر شرایط بدی داشتن که حتی من خجالت میکشیدم صحبتشونو پیش دیگران بکنم.
نمیدونم خدا داره مارو امتحان میکنه یا وقعا توی جامعه آدم درست حسابی پیدا نمیشه
بعضی وقتها اینقدر ازین تجردم بیزار میشم که میگم کاش بایکی از همون خواستگارای بدرد نخور ازدواج میکردم.البته خودم میدونم صددرصد که اگرباهاشون ازدواج میکردم دچار مشکل میشدم چون واقعا نامناسب بودن مخصوصا از لحاظ اخلاقی
خدا خودش به همه جوانهای محجوب رحم کنه
آمین