چکیده: غزوه خیبر جنگی بود که یهودیان تادندانمسلح را زمین زد. جنگی که برای ما ذخیره کمنظیری از درسهاست که باید در فرهنگ امروزی از آن بهرهمند شویم.
خیبر نام منطقه آباد و پرآبی است در ۳۲ فرسخی شمال مدینه که یهودیان آنجا را برای زندگی خویش انتخاب کرده بودند. منطقهای که دارای هشت دژ و قلعه بود که در آن از انواع سلاح و مهمات جنگی برخوردار بودند. امکانات اقتصادی، قلعههای مستحکم و ادوات جنگی آنها را نیروهایی تادندانمسلح و شکستناپذیر نشان میداد. ساکنان خیبر ۲۰ هزار نفر بودند که از این تعداد ۲۰۰۰ نفر آنان مرد جنگی بودند. [۱]
علیرغم عهد و پیمانی که یهودیان با پیامبر داشتند که فعالیت نظامی علیه حکومت اسلامی نداشته باشند؛ آنها دوبار تصمیم حمله به مدینه را گرفتند. پیامبر نیز پس از صلح حدیبیه و در بازگشت، تصمیم به حمله غافلگیرانه به خیبر را اتخاذ میکنند و با ۱۲۰۰ نیرو که ۲۰۰ تن آنها سواره بودند به خیبر حمله نمودند. [۲]
ازآنجاکه خیبر منطقه سرمایهداران بود؛ عدهای برای بهرهمندی از گنجها و غنیمتها قصد همراهی با رسول خدا را داشتند که پیامبر از ورود آنها به لشکر اسلام ممانعت نمودند [۳].
بههرروی جنگ با رشادتهای پرچمدار خیبر شکل گرفت و یکی از بزرگترین پیروزیهای مسلمانان رغم خورد. اما آنچه اهمیت بسزایی دارد استفاده از درسهای خیبر است که در ادامه به برخی از این درسها خواهیم پرداخت.
۱- اخلاص اصل اول در حرکات دینی
تقسیم غنیمت پس از پایان هر جنگ یک اصل بوده است و همواره به آن عمل میشده است. اینکه پیامبر از افرادی که قصدشان جمعآوری غنیمت و کسب منفعت است؛ استفاده نکردند و حضور آنها را هیچگاه نپذیرفته و توجیه ننمودند؛ به ما درس اخلاص و اهمیت آن میدهد. اخلاص آن چیزی است که بههیچعنوان نباید از آن چشمپوشی کرد.
۲- دشمن همیشه شکستپذیر است.
دشمنان اسلام هرقدر نیرومند هم باشند، در مقابل اسلام و نیروی ایمان خار و زبون هستند. دیروز یهودیان خیبر با داشتن ادوات جنگی و برتری نظامی و البته هشت قلعه نفوذناپذیر احساس شکستناپذیری داشتند و عدهای هم این گمان را قبول کرده بودند؛ ولی آنچه رخ داد جز این بود. امروز هم شکستهای مفتضحانه آل یهود و صهیونیستها در جنگهای ۳۳ و ۲۲ روزه از حزبالله مهر تأییدی بر این مطلب است و ان شاء الله ما شاهد نابودی این رژیم کودک کش خواهیم بود.
۳- غافلگیر کردن دشمن
یهودیان خیبر به پشتوانه نیروهای نظامی فراوان خود و نیز قلعههای مستحکم، انتظار حملهی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را نداشتند. آنها در قلعههایشان خواب پیروزی بر هر دشمنی را میدیدند؛ چراکه قلعههای آنان امکان سنگباران کردن همهجانبه هر دشمنی را داشت. اما پیامبر اسلام با غافلگیر کردن آنها و اقدام حسابشده و پیشدستانه اقتدار آنها را بر هم زد.
۴- تبلیغات دشمن و عدم ترس از آن
در مسیر حرکت سپاه اسلام، جاسوسان یهودی خبر بهرهمندی خیبریان از اغذیه سالانه و سلاحهای عجیب را در بین نیروهای اسلام پخش کردند تا با ایجاد رعب و وحشت از حمله مسلمانان جلوگیری کرده یا مقدمهای برای پیروزی خود ایجاد نمایند. ولی با تحقیق معلوم شد که این اخبار تبلیغات دشمن و جنگ نرم دشمن بوده است. با شروع حمله نیز این یهودیان بودند که رعب و وحشت سراسر وجودشان را گرفت. [۴]
۵- صبر و بردباری
از پا انداختن هشت قلعه و پیروزی بر آنها نیازمند صبر و تحمل بالا است. پیروزی بر تکتک قلعهها و تصرف آنها جلوه بردباری است. صبری که دشمن را در انتها مجبور به امضای صلحنامه با مسلمانان نمود؛ صلحی که طی آن تمام داراییها و گنجها را میبایست تقدیم به حکومت اسلامی نمایند.
۶- ولایتپذیری شرط صحت شهادت
یک صحنه عجیب در جریان جنگ خیبر آنجا بود که پیامبر فرمان دادند کسی حق حمله به قلعه ناعم را ندارد مگر آنکه فرمان حمله صادر شود. علیرغم این دستور نبوی شخصی از قبیله اشجع حمله کرد و بهدست مرحب یهودی کشته شد. به پیامبر خبر شهادتش را دادند و حضرت سؤال نمودند: آیا پسازآن که من از جنگ نهی کردم؟ جواب دادند: بله. سپس رسول خدا فرمودند: بهشت بر گناهکار روا نیست. [۵]
خلاصه آنکه برگ برگ تاریخ درسهایی برای ماست و چه نیکو آنکه درسهای صدر اسلام را مرور کنیم تا از برداشتها و تفسیرهای سلیقهای نا بهجا دور بمانیم.
------------
پینوشت
[۱] - حلبی، برهان الدین علی بن ابراهیم، سیره حلبی، ج ۳، ص ۳۶٫
[۲] - واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج ۲، ص ۶۸۹
[۳] - طبقاتالکبری، ج ۲، ص ۱۰۴؛ المغازی، ج ۲، ص ۶۳۴: لایخرجنّ معی الا راغبین فی الجهاد؛ سبلالهدی والرشاد، ج ۵، ص ۱۸۰
[۴] - المغازی، ج ۲، صص ۶۴۰ - ۶۴۱
[۵] - همان، ص ۶۴۹.