چکیده: اسلام اولا هیچگونه تعصبی نسبت به قومی یا قبیلهای قائل نمیباشد ثانیا با تعصبات مذموم نیز برخورد میکند و آنها را زشت و ناپسند جلوه می دهد.
هر کس در زندگی خود چیزهایی برای او ارزشمند بوده و این موارد برای او خط قرمز محسوب میگردد.
مثلا در جوامع شرقی یکی از چیزهایی که برای افراد ارزشمند محسوب میگردد خانوادهی آنها میباشد که نسبت به آنها تعصب داشته و مهم تلقی میگردد و این برعکس جوامع غربی میباشد که خانواده و تعصب نسبت به آن خط قرمز نبوده و این بخاطر تسلط تفکرات سکولاری و غیر دینی میباشد.
همچنین میتوان به یکی از موارد اشتراکی در تمامی جوامع که نسبت به آن تعصب دارند را علاقه به کشور و پرچم و... نام برد که این مورد تقریبا در تمامی جوامع مشترک می باشد، از این دست نمونهها مثالهای بسیاری میتوان نام برد.
اما امروزه یکی از حربههای دشمن در کشورهای شرقی بالاخص اسلامی را میتوان تعصبات بیجا نسبت به بعضی موارد و در تقابل دیدن این موارد با دین اسلام نام برد. از جمله مواردی که در کشور ما به آن زیاد تاکید میکنند. بالاخص امروزه با گسترش فضاهای مجازی و ماهوارهها تلاش بیشتری برای پررنگ کردن و زیاد جلوه دادن این موارد دارند.
اولین نکته که اینجا باید به آن پرداخته شود اینکه هر تعصبی را باید نفی کرد یا اینکه در بعضی موارد باید برای تعصب داشتن تشویق و ترغیب نمود.
اولا تعصب در لغت به معنای طرفداري، پافشاري، هواداري كردن از كسي يا چيزي است و معناي اصطلاحي آن، يعني سعي نمودن در حمايت از خود يا چيزي كه نسبتي با او دارد، مانند دين و مال و قبيله و عشيره و اهل شهر و امثال اينها.
بر این اساس اين حمايت يا بوسیلهی گفتار و يا به وسيله عمل صورت میپذیرد.
ثانیاً علمای اخلاق تعصب را به دو دسته تقسیم میکنند:
الف: تعصب ممدوح
ب: تعصب مذموم
تعصبی كه بار منفي دارد و به معناي لجاجت، تكبر و غرور وابستگي و علاقه مندی غير منطقي و غير معقول به كسي يا چيزي میباشد. که این نوع تعصب کورکورانه پيامدهاي منفي و جمود انديشي را در پي دارد.
تعصب بدين معنا از منظر اسلام مذموم بوده و در آموزه هاي ديني از آن شديداً نكوهش و سفارش به دوری از آن شده است.
در مقابل این نوع پافشاری و طرفداری کورکورانه، تعصب به معناي حمايت از دين و تلاش در نگهباني از دين و كوشش در خصوص ترويج آن، ممدوح بوده و از آن به غیرت نیز نام میبرند و در آموزه هاي ديني بدان سفارش شده است.
بر این اساس میبینیم در دین هم سفارش به تعصب داشتن در کشور و ملیت سفارش شده است و هم تعصب داشتن نسبت به دین حال آیا تقابلی بین این دو وجود دارد یا اینکه اصل ماجرا چیز دیگری است.
اولین نکته اینکه دین اسلام 1437 سال از 2500 سال در تاریخ تمدنی ایران زمین همراه با مردم بوده و با پوست و گوشت آنها اجین شده است، و آنچه را که در اینجا باید بیندیشیم اینکه نگاه اسلام چه نوع نگاهی است که آیا می خواهد قومیت و ملیت ایرانیان را از آنها بگیرد یا برعکس رنگ بوی اسلام رنگ بوی جهانی می باشد و تفاوتی بین قومیتها و قبایل قائل نمیباشد.
وقتی به دستورات و سفارشات دین اسلام توجه میکنیم مییابیم یکی از اصول اساسی دین اسلام عدم ترجیح عرب بر عجم همچنین عدم ترجیح سفید بر سیاه می باشد و آنچه که موجب برتری میشود «تقوا» می باشد.
خداوند در قرآن کریم در این مورد میفرمایند:
«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثي وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ [حجرات/13] ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست) گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!».
یا در کتب تاریخی بسیاری آمده است که پیامبر اسلام این روایت را بسیار تذکر میدادند: «همهی شما فرزندان آدم هستید و آدم نیز از خاک میباشد، گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شماست، و عرب نمیتواند بر عجم ادعای برتری کند مگر در تقوا داشتن». [1]
همچنین میبینیم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با اینکه اعراب از اقوام و عشیره خودشان اطرافش بسیار بودند با این حال به یک فرد غیرعرب یعنی سلمان فارسی را جزو اهل بیت خود دانستند و در مقابل باز میبینیم پیامبر بزرگوار اسلام در چند موضع تعصب داشتن بیجا و کورکورانهی در مورد قوم و قبیلهی خود را مذموم دانسته و منجر به عذاب دردناک جهنم و همچنین تشبیه به موجوداتی که کثافات را بینی خود حمل میکنند تشبیه میفرمایند. [2]
پس می بینیم که اسلام اولا هیچگونه تعصبی نسبت به قومی یا قبیلهای قائل نمیباشد ثانیا با تعصبات مذموم نیز برخورد میکند و آنها را زشت و ناپسند جلوه می دهد. از آنطرف باید آگاه باشیم که اینها از دسیسه های دشمن بالاخص صهیونیزم می باشد چونکه میبینند عدم موفقیت آنها برای تسلط بر کشورهای شرقی بالاخص اسلامی، همین اعتقادات اسلامی آنها می باشد پس بهترین راه برای مقابله با آنها را این شعار قرار میدهند «تفرقه بیفکن حکومت کن». و اسلام را در تضاد با قومیت یا ملیت کشورها قرار میدهند.
منبع بیشتر برای مطالعه:
«خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مطهری، ص 61.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
[1]. تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص 34. «کُلُّكُمْ لِآدَمَ وَ آدَمُ مِنْ تُرَابٍ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ وَ لَيْسَ لِعَرَبِيٍّ عَلَى عَجَمِيٍّ فَضْلٌ إِلَّا بِالتَّقْوَى.
[2]. سنن ابی داوود، ج2، ص 624. الطراز الأول و الكناز لما عليه من لغة العرب المعول، علی خان مدنی شیرازی، المقدمة ص 335. «لينتهينّ أقوام يفتخرون بآبائهم الذين ماتوا، إنما هم فحم جهنم، أو ليكونن أهون على اللّه من الجعل الذي يدهده الخراء بأنفه»