اعتماد حضرت خدیجه به پیامبر

19:32 - 1395/03/25

چکیده: امانت‌داری، راستگویی، حسن خلق، حسن تدبیر، سیاست و کاردانی پیامبر را خدیجه با زیرکی تشخیص داد و این سبب گردید زمانی که همه پیامبر را تکذیب کردند او بر اعتماد خویش به نبی ثابت‌قدم ماند.

اعتماد حضرت خدیجه به پیامبر

با نزدیک شدن به دهم ماه مبارک رمضان سالروز وفات حضرت خدیجه کبری (علیهاالسلام) که سه سال قبل از هجرت پیامبر رخ داد بی‌مناسبت نیست که چگونگی اعتماد حضرت خدیجه به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حتی پیش از نبوت را مورد کنکاش قرار دهیم که این تبیین می‌تواند مسیر اعتماد به انبیاء و اولیاء الهی را روشن‌تر نماید.
در مقدمه باید گفت که؛ پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) قبل از ولادت پدر خود را از دست داد و بعد از تولد تحت سرپرستی جد خویش عبدالمطلب و با تربیت مادرش آمنه رشد یافت. در سنین کودکی که هنوز هشت سال از عمر بابرکت آن بزرگوار سپری نشده بود مادر و جد خود را نیز از دست داد و تحت تکفل عمویش ابوطالب قرار گرفت، بعد از مرگ جدش تحت سرپرستی ابوطالب و فاطمه بنت اسد بود. تا اینکه به سنین جوانی رسید.
در بیست و پنج سالگی آن حضرت در بین مردم مکه به راستگویی، امانت‌داری و خوش‌خلقی شهرت یافته و زبانزد همگان بود. لذا حضرت خدیجه (علیهاالسلام) ثروتمندترین بانوی قریش پیشنهاد همکاری در تجارت را به حضرت داد و او را امین مال‌التجاره و شریک کار خود ساخت، چنانکه حضرت خدیجه دراین‌باره می‌گوید:
«آنچه که مرا شیفته تو نموده است، همان راستگویی، امانتداری و اخلاق پسندیده تو است، من حاضرم دو برابر آنچه به دیگران می‌دادم به تو بدهم و دو غلام خود را همراه تو بفرستم که در تمام مراحل فرمان‌بردار تو باشند». [1]
درنتیجه آنچه که در اعتماد طرفین قابل‌توجه است، امانت، راستگویی و برخورد نیکو است که با توجه به شناختی که حضرت خدیجه (علیهاالسلام) از گذشته آن حضرت داشت، به این خصوصیات و ویژگی‌های حضرت واقف بود و بر این اساس به پیامبر اعتماد کامل داشت و به خاطر همین اعتماد کامل بود که حضرت خدیجه پیشنهاد همکاری تجاری به پیامبر را داد و به دلیل دارا بودن صفات اخلاقی پسندیده بود که اعتماد خدیجه را نسبت به حضرت محمد (علیهاالسلام) جلب شد، هرچندکه هنوز، پیامبر به نبوت نرسیده بود.
البته ناگفته نماند این اعتماد به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) چنان فراگیر بود که قبل از نبوت هم اگر حضرت در امری و کاری حاکمیت و قضاوت می‌کردند همه آن را قبول داشتند. چنانچه در ماجرای تجدید بنای کعبه وقتی که روسای قبایل در نصب حجر الاسود در جای خود دچار اختلاف شدند و نزدیک بود که خونریزی پیش بیاید با حکمیت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به خاطر همان خصوصیت راستگویی، امانتداری و اخلاق پسندیده‌ای که داشت همه روسای قبایل به دستور آن حضرت تن دادند. [2] و حضرت با تدبیر و سیاستی که به‌کار بست هم جلوی نزاع را گرفت و هم همه قبایل در بالا آوردن حجر الاسود شریک شدند و هم اینکه خود حضرت سنگ را در جای خود گذاشت.
و در راستای عوامل تداوم اعتماد روزافزون اعتماد حضرت خدیجه به پیامبر می‌توان گفت: که درست‌کاری پیامبر سبب سود بی‌سابقه در کاروان تجاری حضرت خدیجه شد و رفتار نیکوی ایشان سبب شد غلام خدیجه بنام میسره آنچه را که در این سفر دیده بود که تمام آن‌ها بر عظمت و معنویت محمدامین گواهی می‌داد برای خدیجه مو به مو تعریف کرد و اتفاقی که در مورد برخورد پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با بصرای راهب صورت گرفت و پیش گوئی نبوت حضرت را از تورات و انجیل نقل نمود و نیز اینکه امین قریش از قسم خوردن به لات و عزی و دو بت مشرکین مکه، امتناع ورزیده بود، همه را برای خدیجه تعریف کرد. به‌طوری‌که کاردانی و دلاوری رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مورد اعجاب خدیجه قرار گرفت و باعث تداوم اعتمادش شد. [3]
حضرت خدیجه با مشاهده این‌همه حسن نیت علاوه بر مبلغ قرارداد، خواست مبلغی اضافه بپردازد که حضرت نپذیرفت و این همه موجبات تداوم اعتماد خدیجه (علیهاالسلام) را به آن حضرت فراهم می‌کرد. این اعتماد به حدی رسید که حتی خدیجه (علیهاالسلام) با آن‌همه ثروت و مکنت حاضر شد همه روسای قبایل را رد کند و به ازدواج امین مکه رضایت دهد. این همه معلول و مولود ایمان خديجه (علیهاالسلام) به تقوی، پاکدامنی، عفت وامانت عزیز قریش بود. خدیجه پس از شنیدن گزارش میسره که مملو از کرامات و معنویات محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود، همه را برای «ورقة بن نوفل» که دانای عرب بود نقل می‌کند، او می‌گوید: صاحب این همه کرامات پیامبر عربی است. [4]
بنابراین عواملی که باعث ایجاد و تداوم اعتماد حضرت خدیجه (علیهاالسلام)  به پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شد عبارت بودند از: دارا بودن صفات و خصوصیات فردی ویژه از قبیل امانت‌داری، راستگویی، حسن خلق، حسن تدبیر، سیاست و کاردانی پیامبر که این گونه ویژگی‌ها در آن دوره در کمتر کسی یافت می‌شد. چنانچه فقط و فقط محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به این صفات مشهور بود. البته خدیجه (علیهاالسلام) نیز بانویی زیرک بود که این مسائل را به خوبی تشخیص می‌داد و این سبب گردید زمانی که همه پیامبر را تکذیب کردند او بر اعتماد خویش به نبی ثابت‌قدم ماند.

------------------------------------
پی‌نوشت:
[1] . الکامل في التاريخ، ابن اثير جزری، علي بن محمد، بيروت، دارصادر، 1385ش، ج2.ص 39.
[2]. مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودي،علي بن حسين، قم، دارالهجره، 1409ق، ج2، ص272.
[3]. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبري، بيروت، دارالکتب، 1410ق، ج1، ص104.
[4]. السيرة النبويه، ابن هشام، عبدالملک، بيروت، دارالمعرفه، بي تا، ج1، ص191.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 0 =
*****