موضع امیرالمومنین در مورد انتخاب خلیفه سوم!

11:00 - 1395/04/22

چکیده: با توجه به نقل‌های موجود در کتب تاریخی اهل سنت، هرگز حضرت از انتخاب خلفای سه‌گانه اهل سنت راضی نبود و عدم رضایت خود را با رفتار و گفتار خود اعلام می‌کرد، اما برای حفظ جامعه اسلامی و این‌که تفرقه‌ای به وجود نیاید، صبر کرد و دست به شمشیر نبرد.

یکی از مباحثی که از قدیم الایام تا کنون همیشه با بیان ها مختلف از سوی علمای اهل سنت مطرح شده و همیشه هم توسط علمای شیعه پاسخ داده شده است، این است که آنان می‌گویند: اگر امیرالمومنین(علیه‌السلام) به خلافت خلفای سه‌گانه راضی نبود و آن‌ها را خلیفه نمی‌دانست، هرگز با آنان رفتار حسنه‌ای نداشت و به خلافت آنان اعتراض می‌کرد؛ درحالی‌که چنین نیست خود حضرت با آن‌ها بیعت کرده و با آنان رفتار حسنه‌ای داشته است.

در پاسخ همیشه گفته شده که امیرالمومنین(علیه‌السلام) بارها به خلافت آن‌ها اعتراض کرد و با آنان به مخالفت پرداخت و خلافت را حق خود دانست؛ حتی مواردی که بیان شده از کتب معتبر اهل سنت است؛ اما باز آنان با بیانی دیگر همین شبهه را بیان می‌کنند.

ما در این نوشتار موضع امیرالمومنین(علیه‌السلام) در انتخاب عثمان‏ را از کتب خود اهل سنت بازگو خواهیم کرد تا روشن شود، حضرت رفتاری مسالمت‌آمیز با آن‌ها داشه است یا خیر؟
«طبرى» و «ابن اثير» در ضمن حوادث و رويدادهاى سال 23 هجرى مى‏‌نويسند: «چون «عبد الرحمن» در سومين روز با «عثمان» بيعت كرد، على(علیه‌السلام) به عبد الرحمن گفت: «دنيا را به كامش كردى! اين نخستين روزى نيست كه عليه ما به پشت‌‏گرمى يكديگر برخاسته‌‏ايد! «فصبر جميل و اللّه المستعان على ما تصفون». به خدا قسم كه تو عثمان را به خلافت نرساندى، مگر اين كه اميد آن دارى كه او پس از خودش تو را به خلافت برساند، اما خداى را هر روز تقدير ديگر است».[1]

هم‌چنین در کتب تاریخی نقل شده بعد از بیعت عبد الرحمن با عثمان و خلیفه شدن او، امیرالمومنین(علیه‌السلام) خشمگين از محل شورا بيرون آمد، ولى اعضاى شورا خود را به او رسانيده و گفتند: موافقت كن، وگرنه با تو مى‏‌جنگيم! در نتيجه، حضرت با آن‌ها بازگشت و با عثمان بيعت كرد.[2]

با دقت در اين بيان مولى و نيز توجه به اين امر كه بعد از انتخاب عثمان، حضرت خشمگين از محل شورا بيرون آمد، در مى‏‌يابيم كه حضرت با اين اعمال، در صدد اعتراض به تصميم اعضاى شورا بود؛ اگر چه ایشان از ابتدا خود را امام بر حق و وصى پيامبر(صلى‌اللّه‌عليه‌وآله) مى‏‌دانست، اما در چنين شورايى شركت مى‏‌كند تا همان‌گونه كه خود فرموده است، بر همگان روشن و آشكار شود که حضرت به صورت فعّال در جريانات مختلف جامعه حضور دارد تا چهره حقش بر تارك جامعه اسلامى جلوه‏گر و نقش والاى آن امام عليه السّلام براى اثبات حقيقت، همچنان محفوظ باشد.

ممکن بود در آینده و یا در زمان کنونی بر حضرت اشکال شود که چرا ایشان در شورا شرکت نکرد، اگر شرکت می‌کرد بهتر بود و او انتخاب می‌شد؟ چرا حضرت به فکر جامعه اسلامی نبود؟ چرا حضرت مردم را رها کرد و سوالاتی از این قبیل. بنابراین حضرت با شرکت در شورا این اتهامات احتمالی در آینده را از خود دور کرد.

در نتیجه: با توجه به نقل‌های موجود در کتب تاریخی اهل سنت، هرگز حضرت از انتخاب خلفای سه‌گانه اهل سنت راضی نبود و عدم رضایت خود را با رفتار و گفتار خود اعلام می‌کرد، اما برای حفظ جامعه اسلامی و این‌که تفرقه‌ای به وجود نیاید، صبر کرد و دست به شمشیر نبرد.

_________________________
پی‌نوشت
[1]. تاريخ طبرى، ج 3، ص 297؛ ابن اثير، الكامل فى التاريخ، ج 3، ص 37؛ ابن عبد ربه، عقد الفريد، ج 3، ص 67.
[2]. بلاذرى، انساب الاشراف، ج 5، ص 119؛ مسعودى، مروج الذهب، ج 1، ص 162.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
11 + 2 =
*****