طلاق یا ادامه زندگی ؟

23:12 - 1403/02/06

سلام وقتتون بخیر

بنده خواهر ۲۳ ساله ای دارم که ۲۰ سالگی ازدواج کرد و عقد خیلی خیلی ساده و بعد هم بدون جهیزیه رفت سر خونه و زندگی و البته عروسی هم نگرفت 

و با پول جهیزیه و عروسی به کمک همسرش خونه خرید هرچند با اینکه قسمتی از پول خونه رو داده ولی خونه به نام همسرشه 

مهریه رو هم ۱۱۴ تا سکه هست که زمانی که رفتن سر خونه و زندگی همسرش چندین بار چاقو گذاشته زیر گردنش یا کتکش زده و به اجبار ازش امضا گرفته که ۱۰۰ تاش رو ببخشه 

و سند خونه رو هم برده سر کارش قائم کرده و ی مدت از ترس طلاق شناسنامه خواهرم رو هم قائم کرده بود 

بذارید از دوران عقد شروع کنم ، دوران عقد همه‌ی زوج ها بنظر خوب میرسه و خب دوران عقد خواهرم هم خوب بود البته یک بار همسرش داخل خونه خودمون در دوران عقد ایشون رو کتک زده ولی ما نفهمیدیم و بیرون بودیم 

خواهرم هم با این نظر که درست میشه و نخواسته که به ما بگه به زندگی ادامه میده و با خودش میگه باید صبر و گذشت و ... داشته باشه 

اما ما خودمون هم چندین بار سر مسائلی مثل خرید جهیزیه و و گرفتن عروسی و ... با هم بحث داشتیم به حدی که همسرش از خونه ما رفت مسافر خونه ( ایشون زادگاه شون تقربا هزار کیلو متری از ما فاصله داره و اینحا کاملا غریبه ) و .... 

پدرم با این مسئله نگرفتن عروسی و جهیزیه و ... کنار اومد و تااینکه رفتن داخل خونه خودشون 

زمانی که وارد خونه و زندگی شدن خواهرم میگفت کلا اخلاق همسرش به شدت تغییر کرده 

و دست به زن و فحاشی های بسیار نامناسب و پنهان کاری و ندادن نفقه و خساست و ... داره 

بسیار خواهرم رو میزنه طوری که هر دفعه که ما میریم خونه خواهرم از اینکه هفته به هفته بعد میگه حداقل ۵ الی ۱۰ بار گریه کرده و یکی دوبار کتک خورده 

فحاشی که همیشه هست و دیگه کار تکراری شده 

از نطر پنهان کاری هن بر فرض مثال ۱۰۰ میلیون وام گرفت و یهو غیب شد و ازش می‌پرسیده که پول کجاست کتک میزده کلا اگر حرفی رو که دوست نداره بزنه رو ازش بپرسی کتک میزنه و فحاشی و ... 

نفقه رو اصلا نمیده و میگه چون خواهرم حقوق داره بره برای خودش هرچی میخواد بخره و در کنار همه اینا خواهرم باید پول کلی قسط و وام و ‌... هم بده 

خواهرم لباس هاش باید کهنه و پاره بشه تا ایشون کمی خجالت بکشن بعد ی چیزی که اصلا در شان یک نو عروس نیست رو خریداری کنه اونم با منت 

فقط مواد غذایی خونه رو می‌خره اونم با خساست و میگه مثلا از ۳ یا ۴ تا تیکه مرغ نباید برای مهمون بذاره و اگر بذاره فحاشی و کتک و کارای تکراری و مهمونی به بدترین نحو ممکن بگزار میشه 

و یا مثلا روغن یا برنج و .... باید تا زمان مشخص شده باشه و تموم نشه و از این طور مسائل 

پول رفت و آمد دانشگاه خواهرم رو نمیده و حتی سراغش هم نمیره ( راه خونه تا دانشگاه به اندازه یک شهر تا ی روستا خیلی دور هست ) 

خواهرم دانشگاه میره و همسران دیگر هم دانشگاهی هاشون رو میبینه و خود دوستاش رو میبینه میره خونه و بحث می‌کنه همسرش هم که همینطور عصبی هست ایشونم هم اینارو تعریف میکنه و بعد دعوا 

(((این نکته رو ذکر کنم که ی مدت بود که همسرش دارو مصرف می‌کرد و خواهرم میگفت اعصابش آروم تر شده 

حس میکنم ی مشکلی ، مشکل روانی داره و به هیچ وجه به دارو و اینا برای مشکل روانی راضی نمیشه )))

لطفا لطفا اگر متوجه مشکلی هستید منظورم مشکل روانی در این فرد هست ی بیماری که به همچین فردی ربط داره نام ببرید بنده خودم تحقیق میکنم درباره اش و رفتار هاشون رو مطابقت میدم شاید درست شد 

واقعا دلم برای خواهرم میسوزه که با همچین آدمی داره توی شهر غریب زندگی میکنه

به مشاوران دیگه هم مشکلات رو گفتیم ، مادرم میگه باید صبر و گذشت داشته باشه و سر خونه زندگیش بمونه و به طلاق فکر نکنه 

پدرم هم تا حالا خواهرم رو پیش چند تا مشاور برد پیش وکیل و ... و با طلاق موافقه و پشت خواهرمه که طلاق بگیره اما خواهرم میگه از ترس آبروی پدر و مادرمون می‌ترسه 

بنده خودم هیچ وقت بی دلیل با خواهرم صحبت نکردم و حالا که ازن پیشنهاد خواسته نمیدونم بگم طلاق یا ادامه زندگی  

لطف کنید اگر میشه پیشنهاد خودتون رو با این توضیحات بدید ممنونم 

و این مورد مشکل روانی رو هم پاسخگو باشید ممنون میشم مجکر

 

http://btid.org/node/293388

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 5 =
*****
تصویر مرادی
نویسنده مرادی در

با سلام و عرض ادب خدمت شما
 از حسن اعتماد شما به مجموعه اندیشه برتر سپاسگزارم

اگرچه متوجه هستم که از اینکه متوجه می‌شوید خواهرتان سختی‌های زیادی را تحمل می‌کند اما آن چیزی که از همه مهم‌تر است اینکه اجازه دهید خود ایشان تصمیم‌گیری کنند. حتی خود مشاور هم درست نیست توصیه به طلاق یا ادامه زندگی کنند. شما که در حال حاضر به ایشان مشورت می‌دهید می‌بایست او را کمک کنید تا خودش بتواند برای آینده زندگی‌اش تصمیم مناسبی بگیرد. چون هر انتخابی که می‌گیرد خودش قرار است پیامد و تبعات آن را به عهده بگیرد.

یکی از بهترین کمک‌هایی که می‌توانید به خواهرتان بکنید این است که او را روانشناس مشاور ارجاع دهید. طبیعتاً شما هم درگیر هیجانات هستید و به شدت از این موضوع ناراحت هستید. زمانی که این ناراحتی وجود داشته باشد، طبیعتاً شناخت و تصمیم‌گیری صحیح نیز کاهش پیدا می‌کند؛ اما مشاور برای اینکه دچار این هیجانات نیست بهتر می‌تواند خواهرتان را کمک کند تا اینکه تصمیم صحیحی برای زندگی بگیرد.
در صورتی که امکان مشاوره حضوری برای خواهرتان وجود ندارد می‌توانید مجموعه مشاوره 44 را به ایشان معرفی کنید تا اینکه به صورت رایگان از مشاوره کارشناسان این مجموع راهکارهای لازم را دریافت کنند.

بدون مصاحبه امکان، تشخیص نیست.
اینکه سؤال کردید نام اختلالی که همسرشان دارند چیست؟ باید خدمتتان عرض کنم که بدون مصاحبه و صحبت کردن حضور با خود فرد نمی‌توان برچسب منفی را به او نسبت داد. اگرچه ممکن است در صورت مصاحبه، اختلال ایشان را متوجه شویم اما واقعیت این است که بدون این مصاحبه تشخیص و نسب دادن این برچسب کاملاً غیرحرفه‌ای و نادرست است.

طلاق آخرین راه است.
اگرچه ممکن است زندگی کردن خواهرتان در این زندگی آسیب‌هایی داشته باشد اما واقعیت این است تا زمانی که مشکلات و تنش‌های بسیار حاد وجود ندارد و جان فرد در خطر نیست می‌بایست تمام تلاش‌ها را به کار گرفت و روش‌های مختلف را امتحان کرد تا بتوانیم نتایج بهتری را دریافت کنیم؛ اما بعد از اینکه بسیار از راه‌ها را امتحان کردیم اما به نتیجه نرسیدم آن وقت می‌توان به طلاق و جدا شدن از این زندگی فکر کرد.
کاهش آسیب
اگر خواهرتان فرزند ندارند لازم است مراقب باشند تا وقتی‌که تنش‌های جدی برطرف نشده، اقدام به فرزند آوری نکنند. گاهی برخی افراد توصیه می‌کنند با آمدن بچه شیرینی زندگی بیشتر می‌شود و متأسفانه اقدام به فرزند آوری می‌کنند اما در این میان فرزند، دچار آسیب‌های جدی می‌شود و مشکلات نیز حل نمی‌شوند.

امیدوارم توانسته باشم سؤال مدنظرتان را پاسخ داده باشم.
در ادامه اگر سؤالی بود در خدمتتان هستم.
موفق و مؤید و پیروز باشید.