حفظ قرآن از تحریف از موضوعات مورد اتفاق مسلمانان است و این امر برخواسته از اهتمام رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) در رواج قرآن در جامعه مسلمانان است.
قرآن، کتابیست آسمانی که از سوی خدا متعال، براى هدايت بشر بر پيامبر اکرم(صلّى اللّه عليه و آله) نازل شد و معجزه جاويدان این رسول الهی(صلی الله علیه و آله) برای تمام افراد بشر در طول قرنهاست. از اینرو یکی از مباحث مهمی که در مورد این کتاب الهی وجود دارد، چگونه در قرون متمادی این کتاب به دست ما رسیده است؟ برای پاسخ به این سوال جوابهای متعددی از سوی اندیشمندان اسلامی داده شده که پرداختن به تمام آنان در این نوشتار امکانپذیر نیست. ولی در ادامه تلاش میکنیم، به یکی از جوابهای مهم که در این زمینه وارد شده است، اشاره کنیم.
اهتمام عرب به کلام فصیح
تاريخ گواهى میدهد كه عرب زمان جاهليّت در قدرت بيان و فصاحت و بلاغت، مقام نخست را در ميان ملّتهاى ديگر داشته است. آنان سخنان زيبا و اديبانه كه با دستورات دقيق ادبى مزيّن بود را ارج مینهادند و همان گونه كه بتهاى خويش را در خانه كعبه قرار داده بودند، اشعار نغز و جالب سخنوران مشهور را به ديوار كعبه میآویختند. در روزهاى نخستين نزول وحى كه پيامبر گرامى(صلیاللهعلیهوآله) آياتى از قرآن را بر مردم تلاوت کرد، شور و هيجانى عجيب در مردم و در ميان سخنوران آنان به وجود آمد. بيان جذّاب و شيرين و پر معناى قرآن چنان در دلها نفوذ كرد و صاحبان ذوق را شيفته خود ساخت كه سخنان شيواى خطبا و شعرا را فراموش کردند، تا آن جا كه اشعار استادان سخن خود را از ديوار كعبه پایین آوردند. این پیشینه تاریخی سبب شد که عرب به قرآن توجه بسزایی داشته باشد و این سابقه و عللی که در ادامه میآید سبب حفظ قرآن تا زمان کنونی شد.
تلاش های رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) برای رواج قرآن
از سوی دیگر اهتمام زیاد رسول خدا به رواج قرآن در میان مسلمانان به عنوان یکی از مهمترین علل عدم تحریف قرآن است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در دوران زندگی خویش سه کار مهم را برای بقا قرآن در جامعه اسلام انجام داد که عبارت بودند از:
الف) جمعآوری قرآن و تدوین آن به صورت کتاب[1]
ب) تشویق مسلمانان به حفظ قرآن.
ج) پرورش قاریان قرآن.
برای آگاهی به چگونگی رواج قرآن به وسیله رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به تعدادی از روایاتی که در این زمینه نقل شده است اشاره میکنیم:
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هيئتى چند نفره را براى انجام مأموريتى به مناطقی اعزام و از هر کدام از ايشان در مورد مقدار قرآنى كه حفظ بودند سؤال کرد؛ از يكى از ايشان كه از همه جوانتر بود گفت: فلان و فلان سوره، و سوره بقره را هم حفظ هستم.
حضرت فرمود: برو كه تو را امير اين جماعت قرار دادم.
يكى از اشراف كه عضو آن هيئت بود گفت: سوگند به خداوند تنها به اين دليل سوره بقره را حفظ نكردم كه مبادا نتوانم در نماز شب آن را بخوانم!
حضرت فرمود: «قرآن را بياموزيد و آن را قرائت كنيد؛ زيرا، قرآن در رابطه با كسى كه آن را میآموزد و قرائت میکند همانند مشك است كه آن را از مشك آكنده باشند و بوى خوش آن همه جا میپیچد. آن كس كه قرآن را میآموزد و در حالى كه قرآن را از بر دارد میخوابد، همانند مشكی است كه آن را پر از مشك كرده باشند و در آن را بسته باشند.»[2]
و یا در حدیثی دیگر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «هركس قرآن را قرائت كند و آنرا بياموزد و به آن عمل كند، روز قيامت تاجى از نور بر سر او نهاده میشود كه درخشندگى آن همچون درخشندگى آفتاب است و بر پدر و مادرش نيز هر يك خلعتى پوشانده میشود كه از همه دنيا با ارزش تر است! آنان مى گويند: به خاطر چه اين خلعت را بر ما پوشانیدهاید؟ پاسخ داده میشود: به خاطر آن كه فرزندتان اهل قرآن بود.»[3]
توجه صحابه به قرآن
این توجه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بعد از ایشان به صحابه جلیلالقدر ایشان نیز منتقل شد، به گونه ای که با کوچکترین تغییری در قرآن به شدت برخورد میکردند، به طور مثال نقل شده: «روزی خلیفه دوم، جمله «وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ» در آيه «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُم [توبه/100] پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار و از آنها كه به نيكى از آنها پيروى كردند خداوند از آنها خشنود است.» را بدون واو عطف خواند، در این هنگام صحابه در مقام مخاصمه برآمدند تا بالاخره خليفه را وادار كردند كه با واو بخواند.»[4]
و یا در زمانی که عثمان برای یکی کردن قرائتها شروع به جمع آوری قرآن کرد. تصمیم داشت آیه 34 سوره توبه که خدای متعال فرموده بود «وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ ...» را بدون واو ثبت کند، در این هنگام ابىّ بن كعب، دست به شمشیر برد و آنان را تهدید کرد که اگر واو را به جای خودش بر نگردانند، با ایشان خواهد جنگید و آنان واو را نوشتن.[5]
نتیجه
پس با توجه ویژگی های قوم عرب نسبت به کلام فصیح و همچنین توجه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پس از ایشان مسلمانان با دقت وسواس آميزى كه از آغاز نزول وحى - به توصيه پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)- در يادگيرى، حفظ، قرائت و كتابت قرآن داشتند، اين نامه الهى را از هرگونه تغيير و دست برد در امان نگه داشتند؛ به طورى كه امروزه پس از پانزده قرن هر محقّق منصفى مى تواند ادّعا كند كه قرآن كريم مجموعه همان آياتى است كه بدون كاهش و افزايش بر پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نازل شده است و در صحّت انتسابش به خاتم پيامبران(صلی الله علیه و آله) شكى نيست.
_____________________________________________________
پینوشت
[1]. رجوع کنید به «قرآن شاهد جمع آوری قرآن»؛«عقل و جمع آوری قرآن»؛«جمع آوری قرآن توسط رسول گرامی اسلام»
[2]. السنن الكبرى،النسائی، ناشر: دار الكتب العلمية، بيروت، سال چاپ: 1411 - 1991 م، ج5، ص228، ح8749؛ سنن ابن ماجه،محمد بن يزيد القزوينی، ناشر: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، بی تا، ج1،ص78،حدیث 216.
[3].المستدرك، الحاكم النيشابوری، بی تا، بی جا، ج1، ص568، کنزالعمال، المتقی الهندی، ناشر: مؤسسة الرسالة، بيروت، سال چاپ: 1409 - 1989 م، ج1، ص533.
[4]. درّ المنثور،سيوطى، عبدالرحمن بن ابى بكر، كتابخانه عمومى حضرت آيت الله العظمى مرعشى نجفى( ره)، سال چاپ: 1404 ه، ق، ج3، ص 269.
[5]. درّ المنثور، ج3 ،ص232.