در دوران حاکمیت خلیفه سوم، اختلافاتی در مورد قرآن به وجود آمد از این رو، وی با کمک صحابه و راهنمایی مولای متقیان علی(علیه السلام) تلاش کرد که به قرآن وحدت ببخشد.
در زمان خلیفه سوم، از سوی وی اقدامی در جهت وحدت بخشیدن به قرآن انجام شد که در زمان معاصر گمان شده که این وحدت بخشیدن به معنای جمعآوری قرآن و تدوین آن بوده است، حال آنکه بنا بر دلایلی معتبر جمع آورى و كتابت قرآن، در زمان پيغمبر(صلی الله علیه و آله) انجام شده است.[1] و اقدامی که از سوی عثمان انجام گرفته، وحدت بخشیدن به قرائتهای متعددی بوده است که از سوی مسلمانان رواج داشت. از اینرو در ادامه تلاش میکنیم علت این اقدام را مورد تحلیل قرار دهیم و نظر صحابه را در مورد این کار بیان کنیم.
علت پیدایش قرائت های مختلف در قرآن
از یک سو مسلمانان ــ به خاطر تأکیدهای رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به قرائت قرآن ـ خویشتن را موظف به خواندن قرآن میدانستند، و از سوی دیگر چون صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله) از قبایل مختلف بودند و لهجههای متفاوت داشتند، بعد از مدتی قرائتهای مختلفی از قرآن در میان جامعه اسلامی رواج پیدا کرد، به گونهای که سبب اختلاف شدید میان مسلمانان شد؛ به همین خاطر زمانی که عثمان از این حادثه آگاه شد، تلاش کرد مردم را به قرائتى كه به طور متواتر از پيامبر(صلی الله علیه و آله) رسيده بود ملزم کند. این نکته از نقلهای متعدد تاریخی استنباط میشود که به گوشهای از آنان اشاره میکنیم.
تنوع قومیتی و قرائت های قرآن
حذیفهبنیمان، برای فتح ارمنستان و آذربایجان، با سپاه عراق و شام به جنگ رفت و دید که اهل شام قرآن را طبق قرائت ابىبنكعب مى خواندند كه به گوش عراقی ها نرسيده و مورد قبول آنها نبود، لذا آنها را تكفير مى كردند و اهل شام نيز قرآن را با قرائت ابن مسعود، قرائت مى كردند كه قابل پذيرش شامی ها نبود و آنها را به كفر نسبت مى دادند. از اینرو حذیقه، بعد از بازگشت از این نبرد نزد عثمان آمد و به وی گفت: «اى اميرالمؤمنين! قبل از اينكه امت اسلام در مورد قرآن اختلاف كنند و به سرنوشت يهود و نصارى دچار شوند، چاره اى بيانديش» در نتيجه عثمان دستور داد قرآنها را جمع آورى کنند.[2]و یا در نقل دیگر است که در عهد عثمان، هر معلمى يك نوع قرائت را به شاگردش مى آموخت، از اين رو بچه ها با هم درگير مى شدند تا آنكه اختلافشان بالا میگرفت و به اساتيدشان میرسيد. آنها نيز به جان يكديگر میافتادند و همديگر را تكفير میکردند. عثمان پس از آگاهى از اين مطلب اینگونه گفت: «شما كه نزد ما هستيد اين قدر اختلاف داريد، پس واى به حال كسانى كه دور از ما در شهرها و سرزمين هاى دور دست زندگى مى كنند، اى اصحاب محمد! بياييد براى مردم قرآنى بنويسيد!»[3]
امام علی(ع) و یکسان سازی قرائت ها
حوادثی اینگونه سبب شد که عثمان در اولين اقدام به میان مردم مدینه ـ که بیشتر آنها از صحابه بودند ـ برود و با ایشان مشورت کند و از ایشان درخواست همکاری کند، صحابه نیز این امر را ضروری دانستند، به همین خاطر از این کار حمایت کردند، به گونهای که از مولای متقیان علی بن ابیطالب(علیهالسلام) نقل میکنند که فرمود: «اى مردم درباره عثمان زياده روى نكنيد و درباره او راجع به مصاحف ... جز به نيكى سخن نگوييد به خدا سوگند او درباره مصاحف کاری انجام نداد، مگر آنچه را كه ما همه بر آن بوديم.»[4] از میان صحابه کسی در این زمینه به مخالفت بر نخواست.[5]عثمان بعد از همراه کردن صحابه با خویش گروهی را به ریاست «زید بن ثابت» مأمور به استنساخ قرآن از روى نسخه اصلى کرد[6] و ایشان را موظف کرد که از لهجه هاى عربى لهجه قريش را ــ كه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) از آن قبيله بود ــ مقدم دارد. بدين ترتيب نسخه هاى متعددى تهيّه شد و هر نسخه به همراه يك نفر متخصّص قرائت به يكى از شهرهاى مهم اسلامى ارسال شد و يك نسخه هم در مدينه پيش خليفه باقى ماند.[7]
یکی از نکات مهم این حادثه، همراهی امیرالمومنین(علیهالسلام) و یاران خاص ایشان در این مساله است که به عنوان نمونه میتوان از حذیفهبنیمان نام برد؛ وی که از صحابه پیامبر(صلاللهعلیهوآله) و شاگرد ویژه حضرت است، بیشترین تلاش را در این جهت انجام داد، و از سوی دیگر حضور برخی از شاگردان آن حضرت مانند عبدالله ابن عباس در این جمعآوری[8] به خوبی میتواند، تأیید حضرت نسبت به یکی کردن قرائتها را به همراه داشته باشد و این نکته از حدیثی که در چند سطر پیش به آن اشاره شد؛[9] به خوبی فهیمده میشود و علاوه بر آن ابن اثير نيز نقل مى كند: «وقتى على(علیهالسلام) در زمان خلافت، به كوفه رسيد، مردى برخاست و عثمان را سرزنش كرد كه مردم را به يك نسخه از قرآن وا داشته است. على(علیهالسلام) فرياد زد و گفت: خاموش باش! هر چه كرد با مشورت و موافقت ما كرد. من هم اگر جاى او بودم چنين مى كردم و همان راه را مى پيمودم.»[10]
سخن آخر
علاوه بر مطالب یاد شده، این نکته نیز حائز اهمیت است که علمایی مانند سیدبن طاووس[11] و علامه حلی[12] تأکید میکنند که عثمان، قرآن جمعآوری شده را به تأیید مولای متقیان علی(علیهالسلام) رسانده است.[13]
_________________________________________________
پینوشت
[1]. رجوع کنید به «جمع آوری قرآن توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)».
[2]. الدر المنثور فى التفسير بالماثور،سيوطى، كتابخانه عمومى حضرت آيت الله العظمى مرعشى نجفى( ره)،سال چاپ: 1404 ه. ق، ج1، ص317.
[3]. كنز العمال، الهندی، المتقی، ناشر: مؤسسه الرساله، سال چاپ: 1409 - 1989 م، ج 2، ص 582.
[4]. مفاتيح الأسرار و مصابيح الأبرار، شهرستانى، ناشر: مركز البحوث و الدراسات للتراث المخطوط، سال چاپ: 1387(ه. ش) ج1،ص12.
[5]. در تاریخ تنها از ابن مسعود، به عنوان مخالف این امر نام برده شده، به گونهای به وی نسبت داده که به زيد بن ثابت اعتراض کرده و گفته هنگامى كه ابن مسعود اسلام را پذيرفت زيد هنوز در صلب پدرش بود و يا گفته است در آن دوران كه ابن مسعود هفتاد و چند سوره قرآن را از دهان شخص پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) فرا مى گرفت زيد هنوز هم بازى دختر بچه ها بود، ولى ما بعيد مى دانيم كه اين اظهارات از ابن مسعود صادر شده باشد، اگر هم صادر شده باشد فقط همينقدر می رساند كه وقتى او را از كميته جمع آورى و استنساخ قرآن كنار نگهداشتند وى متأثر و ناراحت شده است. و با اينهمه ابن ابى داود ذكر كرده كه ابن مسعود بالاخره نظر عثمان را پذيرفت [ر.ک.پژوهش هائى درباره قرآن و وحى، صبحى صالح / محمد مجتهد شبسترى ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامى،سال چاپ: 1374،ص138]
[6]. طبق بعضى از روايات ضعيف و نادرست، نسخه تدوين شده خليفه دوم را از حفصه، دختر عمر بن خطاب گرفت و از روى آن استنساخ انجام شده است،(كنز العمال، ج 2، ص 581) ولی بناء بر این دیدگاه که قرآن در زمان خود رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) جمعآوری شده است، میتوان مقصود از نسخه اصلی، قرآنی را دانست که توسط برخی از کاتبان وحی در زمان حیات پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله)جمع آوری شده است، که مهمترین این قرآنها نسخه مولا متقیان است. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به، تدوين قرآن، نوشته على كورانى، ترجمه سيد محمود عظيمى ،ناشر: سروش،سال چاپ: 1379،ص: 155.
[7]. صحيح بخارى، محمد بن اسماعیل بخاری، ناشر: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، سال چاپ:1401 - 1981 م، ج6، باب جمع القرآن.
[8]. المقنع في رسم مصاحف الأمصار، ابو عمرو عثمان بن سعيد الدانى، ناشر: مكتبة الكليات الازهريه، بى تا، ص14و119.
[9].ر.ک. به پی نوشت شماره چهار
[10]. كامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، ابن اثير، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خليلى، تهران، ناشر:مؤسسه مطبوعاتى علمى، سال چاپ: 1371ش، ج9، ص184-185.
[11]. سعد السعود للنفوس منضود، ابن طاووس، ناشر: دار الذخائر، بى تا، ص278.
[12]. تذكرة الفقهاء، علامه حلّى، ناشر: مؤسسه آل البيت عليهم السلام، سال چاپ:1414 ه ق، باب قرائت.
[13]. برای مطالعه بیشتر در مورد نقش حضرت علی(علیهالسلام) در وحدت بخشیدن به قرائت قرآن رجوع کنید رجوع کنید به تدوين قرآن، نوشته على كورانى، ترجمه سيد محمود عظيمى، ص 155.