- اعمال حج انسان سازند و تک تک آن اعمال پیامی خاص برای انسان دارد؛ پیامی که اگر انسان به آن توجه کند، قلب را بیدار و صیقل میدهد. به همین خاطر است که دشمنان اسلام با تمام توان به جنگ با آن آمدهاند.
در مطلب قبلی به بیان برخی از آثار تربیتی حج اشاره کردیم، در این نوشتار برخی دیگر از این آثار اشاره خواهیم کرد:
1. تمرین طهارت و پاکی روح: حاجی آنگاه که لباس احرام به تن میکند، میتواند مراتب و درجات بالایی از حضور را درک کند؛ زیرا از دنیا به جز به یک جامه، آن هم جامهای که آراسته و پیراسته نیست و ظاهری ساده دارد، و چیز دیگری همراهش نیست. جامه سپید احرام نشانهی پاکی و صفا و علامت طهارت است.
این که لباس دوخته را از تن بیرون میآورد، یعنی لباس گناه و عصیان را که تاکنون تاروپود آن را بافته و دوخته بود و در بر کرده بود را بیرون میآورد. امام سجاد(علیهالسلام) به شبلی فرمود: «معنای کندن لباس دوخته شده؛ یعنی خدایا! من دیگر لباس گناه بر تن نمیکنم و از هر گناهی توبه کردهام.»[1]
آری، حاجی تا وقتی جامه رنگین دنیا را بر تن دارد، هنوز مشغول است و هنگامی که جامه رنگین از تن کند و جامه احرام پوشید، دیگر هیچ ندارد و از تمام تعلقات میرهد و چون خسی در میقات در انبوه زائران گم میشود؛ چون قطرهای در اقیانوس. او به دعوت خدای سبحان پای در میقات گذارده و لباس احرام بر تن کرده و از منزل و مأوای خویش برای دیدار کعبه و زیارت بیت عتیق دور شده و تمام زخارف دنیا را یکجا رها کرده و دنیا را به اهل خود واگذارده و اینک در محضر خداست.
2. تمرین خوف و رجا: یکی از اسرار سعی بین صفا و مروه پیدا کردن حالت بین خوف و رجاء است؛ به فرموده امام سجاد(علیه السلام) انسان در مسعی میآموزد که باید از گناه به سوی خدا فرار کند و سعی کند که با سرعت به طرف خدا برود. حاجی در هنگام سعی بین صفا و مروه در حالت تردید بین خوف و رجاست.[2] هروله و دویدن بین صفا و مروه، از گناه به سوی اطاعت و از غیر به حق، دویدن است. معنای تردد بین دو کوه صفا و مروه؛ یعنی خدایا! من بین خوف و رجاء به سر میبرم، نه خوف محض دارم و نه رجاء محض. نه آنچنان است که فقط بترسم و هیچ امیدی نداشته باشم و نه آنچنان است که همه امید باشد و هیچ ترس نباشد.
معنای خوف آن است که نسبت به کارهایی که در این دنیا انجام میدهیم، همیشه خائف باشیم و گرنه حسّ غرور در وجود ما جوانه میزند و درخت کبر و نخوت ریشه میگیرد. و معنای رجاء و امید این است که به لطف حق امیدوار باشیم که این امیدواری مایه نشاط او و راهنما به سوی تکامل باشد.
3. فراموشی نفس و پیدا کردن محبوب: یکی از درسهای موجود در عرفات این است که خود را فراموش کند و تنها به دنبال پیدا کردن محبوب باشد؛ حاجی از مکّه هجرت میکند و به عرفات میرسد، بیابان عرفات، بیابانی که محلّ شناخت است، شناخت حق و دریافت نور. جایی که انسان، دیگری را جز به مسلمانی نمیشناسد. حاکم و زیردست، وزیر و رعیت، امتیازی بر یکدیگر ندارند. در عرفات آنچه با عنوان یک اصل پذیرفتنی است بینشان بودن از تمام نشانهاست.
حاجی در عرفات، به دنبال گمشدهای میگردد که از دیدها و نظرها پنهان است. آنجا باید چشمهای ناسوتی را کنار زد و حجاب را برطرف کرد و گمشده خود را پیدا کرد. قلبهای رقیق و عاطفهمند است که در عرفات و در محضر حضرت حق حضور مییابد و اشگ میبارد و سرانجام ثمر میدهد. عرفات آیتی از آیات الهی است؛ نشانهای از رحمت حق است؛ در عرفات میزبان قائم آل محمد(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است.
4. یاد گرفتن برابری و برادری در حج: اینکه همه انسانهای حاضر در حج که چند میلیون نفر هستند، همه باید مثل هم لباس احرام پوشیده و همه با هم باید اعمال حج را به جا آورده و هیچیک از آنان با دیگری تفاوتی ندارد؛ این درس برابری و برادری در حج است. یک مسلمان در حج میآموزد که رنگ پوست و نژاد و کشور و قبیله و ... هرگز باعث برتری انسان نمیشود، آنجا در لباس احرام و سرزمینهای مشعر و منی و عرفات و از همه مهمتر در بیتاللهالحرام همه با هم مساوی هستند و هیچ کسی برتری ظاهری بر کسی ندارد.
5. قربانی کردن آرزوهای دور و دراز و از بین بردن هوای نفس و مبارزه با شیطان درون: انسان در سرزمین منا باید قربانی کند و آن، قربانی نمودن محبوبترین چیز خویش در راه محبوب مطلق است و بدانید تا از این محبوبها که بالاترینش حبّ نفس است و حبّ دنیا نگذرد، به محبوب مطلق نمیرسد و در این حال است که شیطان را رجم کنید و شیطان از شما بگریزد. لذا این رمی جمرات نشانه زدن شیطان و فراری دادن او از اطراف خویش است، نشانه رفتن به سمت خدا و بندگی او.
امام صادق(علیهالسلام) در رابطه با قربانی سرزمین منی فرمودند: «إذْبَح حَنْجرة الْهَوی وَ الطَّمَع عِنْدَ الذَّبِیحَة: هنگام قربانی کردن، حلقوم هوا و طمع را ذبح کن و از خود دور گردان.»[3] حضرت در این فراز از روایت میفرماید حاجی باید هنگام قربانی، هوای نفس خویش و حب دنیا و گرایشهای حرام را قربانی کند و دور بریزد و آیینه دل را جلا داده و با خلوص نیت به سمت معبود خود حرکت کند.[4]
بنابراین،اعمال حج، چنان روح انسان را پرورش داده و صیقل میدهد که تا سالیان سال، بلکه برای برخی انسانها تا آخر عمر، اثر معنوی حج وجود دارد و انسان را متحول کرده و شخصیت دیگری تحویل جامعه میدهد. دشمنان اسلام و ایران و معنویت جامعه، نیز نیک به این نکته پی برده و با تمام توان به جنگ با این امر مهم و دینی آمده و در رسانههایی که در دست دارند، به شدت حج را کوبیده و آن را غیر انسانی جلوه داده و بیان میکنند که بهتر نیست، به جای اینکه پول حج را به جیب اعراب وهابی خبیث بریزیم، به فقرای محل خود کمک کنیم؟ لذا با این بیان و مشابه آن تلاش میکنند که مردم را از حج منصرف کرده و از این تحول معنوی انسانها جلوگیری کنند.
____________________________________________
پینوشت
[1]. مستدركالوسائل، محدث نوری، موسسه آل البیت، قم، 1408ق، ج 10، ص 166.
[2]. همان.
[3]. بحارالانوار، علامه مجلسی، موسسه الوفاء، بیروت، 1404ق، ج 96، ص 124.
[4]. استفاده شده از سایت امام خمینی