آگاهي بخشي علماي اسلام در موضوع تكفير

21:59 - 1393/10/15
چکیده: استعمارگران غربی که منافع استعماری خویش را در ایجاد اختلاف بین فرق مختلف اسلامی می‌دیدند، به ترویج افراطی‌گری و تفکّر تکفیر، در بین شیعه و اهل سنّت پرداختند. در این میان فقهای شیعه وارد میدان شدند و به تبیینِ دوبارۀ نظر شیعه امامیّة در مورد تکفیر پرداختند... .
تفنگ و خنجر تکفیر

رهروان ولایت ـ تکفیر، به معنای نسبت دادن کفر به دیگران،[1] و از جمله مسائلی است که در قرآن کریم نیز وارد شده است.[2]

پس از رحلت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به دلیل دور ماندن جامعه اسلامی از ائمّۀ معصومین(علیهم‌السلام) و مفسّرین اصلی قرآن کریم، این مساله به افراط کشیده شد و بدون هیچ‌ ضابطه‌ای به هر گروهی نسبت کفر داده می‌شد.

شاید اوّلین حادثه تاریخی که موجب تکفیر مسلمین بود، حادثه "ردّه" است که دستگاه خلافت، گروهی از معارضین را کافر معرّفی کرد.[3] ما در این مطلب مفصل از آن بحث کردیم؛ پس از آن نیز به خوارج نهروان، مدّعیان نبوّت، غُلات، مشبّهة و گروه‌های دیگر، نسبت کُفر داده شده است.[4] این مساله در طول تاریخ ادامه پیدا کرد و هر فرقه‌ای که با فرقه دیگری مخالف بود، به او نسبت تکفبر می‌داد.

در این میان، فقهای اسلامی در مقابل این تکفیر، ایستادند و در مباحث فقهی خود، همه جوانب بحث را مورد دقّت قرار دادند؛ جناب «ابن ادریس حلّی» در کتاب سرائر در مورد تکفیر می‌نویسد: «اگر کسی به مسلمانی نسبت کفر دهد، تعزیر می‌شود».[5] دلیل این حکم، روایات فراوانی است که در مورد تکفیر «من لا یستحقّه» (نسبت کفر دادن به کسی که کافر نیست) وارد شده است.[6]

از بین اهل سنّت نیز افرادی چون غزالی، از تکفیر سایر اهل قبله منع کرده‌ است و به طایفه‌ای از متکلمان، که با تنگ‌نظری عده‌ای از مسلمانان را تکفیر کرده‌اند، شدیداً انتقاد می‌کنند.[7]

استعمارگران غربی که منافع استعماری خویش را در وجود اختلاف بین فرق مختلف اسلامی می‌دیدند، به ترویج افراطی‌گری و تفکّر تکفیر در بین شیعه و اهل سنّت پرداختند. در این میان فقهای شیعه نیز وارد میدان شدند و به تبیین دوباره‌ی نظر شیعه امامیّة در مورد تکفیر پرداختند.

امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه) قبل از شروع نهضت، در مبانی فقهی خود، مساله‌ی برادری با اهل سنّت را مطرح فرمودند و با روشی علمی نظرات فقهای شیعه، در مورد اسلام اهل سنّت را تبیین فرمودند.
ایشان در کتاب «الطهارة» به نظر شیخ یوسف بحرانی (در حدائق الناضرة) که با مسلکی اخباری به تکفیر برادران اهل سنّت مایل شده بود، پاسخ می‌دهند و وی را با الفاظی تند و بی‌سابقه مورد خطاب قرار می‌دهد.[8]

شاگردان امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه) نیز در همین راستا، به روشن‌گری پرداختند و مقام معظّم رهبری نیز در ضمن فتوایی، هر گونه توهین به نمادهای برادران اهل سنّت را حرام اعلام کردند. اخیراً نیز به همّت دو مرجع بزرگوار شیعه(حضرات آیات سبحانی و مکارم)، «کنگره جهانی جریان‌های تکفیری از دیدگاه علمای اسلام» در قم برگزار شد.

علاوه بر این، فقهای خارج از ایران یا کسانی که از شاگردان حضرت امام(رحمه‌الله‌علیه) نبوده‌اند نیز بر وحدت و برادری شیعیان و اهل سنّت تأکید فرموده‌اند:

حضرت آیت الله سیستانی در پیامی به همه مردم جهان اعلام کردند: «گفتمان ما بر دعوت به وحدت استوار است و بنده بارها گفته و باز هم می‌گویم که نگویید: سنّی‎ها برادرانمان هستند! بلکه آن‌ها نفس و جان ما هستند. من به خطبه‎های نماز جمعه اهل سنّت بیشتر از خطبه‎های شیعیان گوش می‌دهم». [9]

هم‌چنین آیت الله العظمی وحید خراسانی درباره تکفیر اهل سنّت (حتّی وهّابیّونی که ما را تکفیر می‌کنند) می‌نویسند: «هر کس شهادت به وحدانیت خداوند متعال و رسالت خاتم انبیاء(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) بدهد، مسلمان است و جان و عرض و مال او مانند جان و عرض و مال کسی که پیرو مذهب جعفری است، محترم است و وظیفه شرعی شما آن است که با گوینده شهادتین هر چند شما را کافر بداند، به حسن معاشرت رفتار کنید، و اگر آن‌ها به ناحق با شما رفتار کردند، شما از صراط مستقیم حق و عدل منحرف نشوید. اگر کسی از آن‌ها مریض شد به عیادت او بروید و اگر از دنیا رفت، به تشییع جنازه او حاضر شوید و اگر حاجتی به شما داشت حاجت او را برآورید...».[10]

بنابر این، تکفیر سایر مسلمانان، امری است انحرافی که استعمارگران غربی سعی در گسترش آن دارند، امّا بزرگان شیعه در برابر آن موضع گرفته‌اند و از گسترش افراط در جامعه شیعی جلوگیری کرده‌اند.

 

-----------------------------------------------
پی‌نوشت:
[1]. کُفری که در مقابل اسلام قرار دارد و باعث خروج از دامنه اسلام و حدود مسلمانی است نه کُفری که در برابر ایمان است و در واقع پذیرش مرتبه کامل‌تری از اسلام است.
[2]. در قرآن کریم مصادیق متعددی دارد، از جمله کسانی که حضرت مسیح علیه‌السلام را خدا پنداشتند. مائده: آیات ۱۷و ۷۲و ۷۳. و افرادی که به مردم جادوگری می‌آموختند. بقره: آیه۱۰۲.
[3]. تاریخ طبری، ج۳، ص۲۵۰و ۲۵۲- تاریخ الخلفاء سیوطی، ج۱، ص۶۹تا ۷۱.
[4]. الصّوارم المهرقة فی نقد الصّواعق المحرقة، ج۱، ص۲۲۱- تاریخ طبری، ج۳، ص۲۵۶- وسائل الشیعة، ج۲۸، ص۳۴۸- الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف لابن طاووس، ج۱، ص۳۵۵.
[5]. کتاب السرائر، ج۳، ص۵۲۹.
[6]. بحار الأنوار، ج‏69، ص: 208- باب 107 لعن من لا يستحق اللعن و تكفير من لا يستحقه: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ رَمَى مُؤْمِناً بِكُفْرٍ وَ مَنْ رَمَى مُؤْمِناً بِكُفْرٍ فَهُوَ كَقَتْلِهِ.
[7]. غزالی، فیصل التفرقة بین الاسلام الزندقة، ج۱، ص۸۵ ـ۱۰۱.
[8]. الحدائق الناضرة، ج5،ص177الی 179.
[9]. http://www.rasanews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=154095.
[10]. http://www.tabnak.ir/pages/?cid=25383.

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

تنها کسی که ازاختلاف بین مسلمانان سود می برد استعمارگران هستند وکسانی که دانسته یا نادانسته با نظر آنها همراه شود فقط کمک دشمن کرده وضد اسلام قدم برداشته

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 3 =
*****