عطوفت پیامبر نسبت به «ریحانه دختر زید قرظی»

05:55 - 1395/07/07

چکیده: ازدواج رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با ریحانه، از روی اختیار و با علاقه او به این ازدواج انجام گرفت، زیرا که او از ازدوج خویش با پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به خیرخواهی خدا تعبیر می‌کند؛ هم‌چنین زمانی که وی به خاطر حسادت‌هایی که نسبت به دیگر همسران رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) داشت، از سوی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) طلاق داده شد، آن‌قدر گریست که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) دوباره به وی رجوع کرد.

عطوفت پیامبر نسبت به ریحانه دختر زید قرظی

زندگی رسول گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) دارای نکات و ظرایفی است که توجه به آنان می‌تواند پاسخ‌گویه، شبهاتی باشد که در این زمینه وجود دارد. یکی از شبهات رایج در زندگی رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) مربوط به ازدواج‌های ایشان است. که بررسی هر کدام به تنهایی می‌تواند علت این پیوند‌ها را به خوبی آشکار کند، و با آشکار شدن این علت‌ها، غباری از چهره مبارک ایشان زدوده شده، و حق بر همگان آشکار ‌می‌گردد.

از نکات برجسته‌ای که دشمان اسلام تلاش کرده‌اند، در این موضوع آن را مورد بهره‌برداری منفی قرار دهند، ازدواج رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با ریحانه دختر زید است، زید از یهودیان قبلیه بنی‌نضیر بود که به خاطر پیمان‌شکنی با مسلمانان از مدینه اخراج شدند.[1] و همسر ریحانه، مردى از يهودیان بنى قريظه به نام حكم بود و بدين سبب برخى ریحانه را از بنى قريظه دانسته‌‏اند.[2]

قبیله بنی‌قریظه در جنگ خندق(احزاب) به مسلمانان خیانت کردند، و با هم‌کاری مشرکان قصد داشتند که از درون، به جامعه نوپای اسلام ضربه بزنند، که اگر لطف خداوند متعال، شامل حال مسلمانان نمی‌شد، جامعه اسلامی نابود می‌شد. از این رو پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بعد از پایان جنگ خندق، قبلیه بنی‌قریظه را محاصره کرده و با آنان وارد جنگ شد.[3] در این جنگ اسیران و غنائم خوبی برای سپاه اسلام، به دست آمد که در میان این غنائم، ریحانه دختر زید نیز حضور داشت، که با تقسیم غنائم به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) رسید و حضرت نیز بعد از عرضه اسلام به ریحانه، و مسلمان شدنش وی را آزاد کرده، و وی را به همسری گرفت.

خود ریحانه داستان را این‌گونه نقل می‌کند و می‌گوید: چون زنان بنى قريظه اسير شدند، آنان را نزد پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آوردند، من هم همراه آنان بودم و چون رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) این حق را داشت که از غنائم به دست آمده برای خود چیزی بردارد، از ميان اسيران من‌را انتخاب کرد و خداوند خیرخواه من بود، حضرت من‌را به خانه «ام منذر» دختر «قيس» فرستاد، چند روزى آن‌جا بودم، که آن حضرت پيش من آمدند و من‌را فرا خواندند و برابر خود نشاندند و فرمودند: «اگر خدا و رسولش را برگزينى رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) تو را براى خود بر مى‌‏گزيند».
گفتم: آرى كه خدا و پيامبرش را برمى‏‌گزينم؛ همين‌كه مسلمان شدم من‌را آزاد كرد و به هم‌سرى برگزيد و مهریه من‌را دوازده و نيم وقيه قرار داد، همان‌گونه كه مهریه ديگر همسرانش بود، و حجاب را بر من نیز واجب کرد و براى من هم نوبت قرار داد، همان‌گونه كه براى همسران خود قرار داده بود.[4]

ازدواج رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با ریحانه، از روی اختیار و با علاقه او به این ازدواج انجام گرفت، زیرا که همان‌گونه که در بالا بیان شد، او از ازدوج خویش با پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به خیرخواهی خدا تعبیر می‌کند؛ هم‌چنین زمانی که وی به خاطر حسادت‌هایی که نسبت به دیگر همسران رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) داشت، از سوی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) طلاق داده شد، آن‌قدر گریست که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) دوباره به وی رجوع کرد.[5]

از نکات دیگری که می‌تواند نشان از رأفت و مودت رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نسبت به ریحانه باشد، این است که رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌توانست، وی را به عنوان کنیز نزد خویش نگاه دارد، و هیچ‌گونه حقی برای ریحانه قرار ندهد، ولی ایشان با وی ازدواج کرد و حقوق همسری را برای او قرار می‌دهد، حتی با توجه به اخلاق نامناسبی که ریحانه داشته است، پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌توانست با طلاق وی، خویشتن را از این حقوق رها سازد، ولی ایشان، به ادامه زندگی با ریحانه رضایت می‌دهد.

ازدواج رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با ریحانه می‌تواند، در بردارنده مفهومی دیگری نیز باشد، و آن این‌که جنگ رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با دیگر اقوام بر اساس خواهش‌های نفسانی نبوده است بلکه برای حفظ جامعه اسلامی و هدایت آن قوم به راه مستقیم بوده است. به همین خاطر زمانی که تهدیدات یک قوم نسبت به مسلمانان برطرف می‌شود، رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای ایجاد مودت بین آن قوم و مسلمانان، تلاش می‌کرد، که پیوند نسبی با آن‌ها بر قرار کند.

______________________________________________
پی‌نوشت
[1]. واقدی، محمدبن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶ ، ج۱، ص۳۶۹.
[2]. طبقات، محمد بن سعد كاتب واقدى (م 230)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش،ج‏8،ص:133.
[3]. برای توضیح بیشتر  در مورد حوادث این غزوه رجوع کنید به: جنگ بنی قریظه و پاسخ به یک شبهه، خیانت‌های یهود از جمله بنی قریظه و مدارای پیامبر با آنان ،  در مورد جنگ پيامبر اسلام با يهود بني نظير و بني قريظه كاملا توضيح دهيد؟
[4]. الطبقات‏ الكبرى،ج‏8، ص133.
[5]. الطبقات‏ الكبرى، ج‏8، ص 133.

نظرات

تصویر طهمایب
نویسنده طهمایب در

عجججججججب

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****