افزودن دیدگاه

تصویر کمالی
نویسنده کمالی در

با سلام

در نقد آنچه شما بیان داشتید، لازم است به چند نکته توجه کنید

اول اینکه، تصادفی بودن ژن‌‌ها، اول بحث ماست، تا چه رسد که بخواهیم با طولانی بودن زمان آن را اثبات کنیم، و به شدت مورد انکار ماست،

چون اگر شما قاعده علیت را نفی کردید، و قائل به تصادفی بودن شدید، دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود، و تمام دانشمندان باید دست از کار بکشند، و هیچ قاعده علمی اثبات نمی‌شود، زیرا اثبات یک قاعده نیازمند این است که بگویم بین حادثه الف، و حادثه ب علیت وجود دارد ، به این معنا که اگر حادثه الف به وجود بیاید حتماً حادثه ب ، تحقق پیدا خواهد کرد، ولی اگر گفتیم در عالم هستی تصادف وجود دارد، دیگر هیچگاه نمی‌توان قانونی علمی اثبات کرد، زیرا شاید تصادفی الف، ب را ایجاد کرده است، و در تصادفی دیگر الف، ج را ایجاد کند.

و اگر شما اصرار دارید که تصادفی بودن ژنها را اثبات کنید، پس لطف دیگر سخن از قاعده علمی فراگشت نزنید، زیرا این کار خودزنی است.

البته باید به این نکته نیز دقت دهم که قاعده علیت، یک قاعده عقلی است که قابل تخصیص نیست، یعنی شما نمی‌توانید در یک مورد آن را قبول کنید(فراگشت) و در مورد دیگر آن را انکار کنید(ژن‌ها)، و براساس این قاعده اگر شی نبود، و بعد به وجود آمد نیازمند علت است، گرچه ما علت آن را ندانیم.

 

نکته دوم که به بیان تفاوت، مشاهدات مستقیم و غیر مستقیم پرداختید،

توضیح شما قانع کننده نیست، زیرا در هر دو مورد شما به مشاهدات حسی دست می‌زنید، و یک برداشت ظنی و گمانی را برداشت می‌کنید. با این تفاوت که در اولی موارد حسی فقط یک فسیل‌ها است و در غیر مستقیم، جمعیت، منابع و ... است.

در هر حال هردو مورد بر اساس گمان است، به همین خاطر نمی‌تواند یقینی باشد.

 

اما در مورد نکته سوم

از مطالبی که شما بیان کردید این گونه فهمیده می‌شود که شما در اندیشه پوزيتويسم و حس گرا هستید، مخصوصاً با این جمله خویش که فرمودید: «درسته که میتوان تصور کرد که ناظمی این منابع رو کنترل کرده اما نمیشه اون رو مشاهده کرد.»

اگر شما این مبنا را قبول داشته باشید، دیگر جایی برای سخن باقی نمی‌ماند، زیرا مگر شما 4میلیارد سال قبل بوده‌اید که می‌خواهید اثبات فراگشت را کنید، اگر بگویید از آثار چنین برداشتی را کرده‌اید، ما نیز ناظم را براساس آثارش اثبات می‌کنیم، پس مشاهده و حس دیگر جایگاهی ندارد.

 

اما اینکه مثال به نوت5 زدید مثال خوبی بود، ولی جایگاهش اینجا نبود، زیرا شما هدف سازنده گوشی نوت 5 را میدانید، به همین خاطر می‌گوید اگر این گونه عمل نکند کار عقلایی انجام نداده است،  اما آیا هدف خلقت را نیز می‌دانید تا بر آن اساس بگوید این حرکت صحیح یا اشتباه است!؟ شما فقط گمان کرده‌اید که هدف خلقت زیاد جمعیت است، به همین خاطر اینگونه قضاوت کرده‌اید، در حالی که هدف خلقت چیزی دیگری است و تمام این حوادث مقدمه برای رسیدن به آن است، برای خارج نشدن از بحث دیگر به آن نمی‌پردازیم ولی اگر در مورد هدف خلقت سوالی داشتید لطف کنید در انجمن اعتقادات مطرح کنید تا در آنجا در موردش بحث کنیم.

 

اما در مورد مثال‌هایی که برای تصادفی بودن، حوادث زده‌اید، خیلی مثال‌های عرفی است، که شأن و جایگاه علمی شما را خدشه دار می‌کند، و از شما بعید بود به چنین مثال‌های کودکانه‌ای متوسل شوید.

زیرا همانگونه که اطلاع دارید، از دیدگاه فیزیک تمام اشیاء به یکدیگر انرژی وارد می‌کنند، و این مقدار انرژی برخی اوقات کم و در برخی موارد زیاد است، در مورد تاس نیز اگر انرژی هایی که از اطراف به آن داده می‌شود درست محاسبه گردد می‌توان تشخیص داد که کدام طرف آن خواهد آمد، در مورد کودک معلوم نیز که موضوع شفافتر از این است زیرا هم اکنون علم پزشکی می‌توان به سادگی تشخصی دهد که کدام ازدواج‌ها سبب تولد فرزند فلج می‌شود و...

بعد اینکه گفتید علم ژنتیک اتفاقی بودن این حوادث را تأیید می‌کند، آیا واقعاً درست است!؟ یعنی دانشمندان دیگر اندیشه نمی‌کنند که چرا این ژن به ژن فلان تبدیل شد و به دیگری تبدیل نشد و در آزمایشگاه های خویش به دنبال تحیلی برای این حوادث نمی‌گردند!؟ قطعاً موضوع این گونه نیست، بلکه همچنان دانشمندان در حال جستجو علت چنین حوادثی هستند.

اما اینکه گفتید عمر جاویدان ندارید، ما نیز انکار نمی‌کنیم ولی شما دوباره دچار دور شدید، اگر حقیر سخن این دانشمندان را قبول می‌کردم که دیگر بحث خاتمه پیدا کرده بود، در حالی که همان گونه قبلاً گفتم خیلی از دانشمندان این اندیشه را قبول ندارند و به استدلال شما نیز اشکالات متعدد وارد است که بیان کردم

اما در مورد اشکالات هیوم به برهان نظم می‌توانید به این لینک ها مراجعه کنید تا این اشکالات برای شما رفع شود. و چون از موضوع ما خارج است دیگر وارد این بحث نمی شویم.

شبهه ديويد هيوم، فيلسوف انگليسی به برهان نظم چیست؟

اشکالی بی اساس بر برهان نظم

اما اشکالات شما به مطلب سوم

حقیر که متوجه نشد چطوری قائل نشدن به تصادف کار دست ما داد!!؟؟؟

اصل سخن سر همین است که چرا دوتا میمون که در یک شرائط مساوی هستند یکی تمایل پیدا می‌کند که از درخت بالا برود و دیگر تلاش می‌کند باهوش شود!؟ شما می‌گوید تصادف، حقیر می‌گوید به خاطر علت خاصی است. که هنوز علم به آن دست نیافته است

اگر شما تصادف را قبول کردید باید به اشکالاتی که در بالا مطرح شد پاسخ دهید!؟ این درحالی است که پاسخ به این اشکالات نیازمند قانون علیت هستید و الا هر پاسخ بدهید آن نیز تصادفی است و ارزش علمی نخواهد داشت.

دوست عزیز به شما توصیه می‌کنم ابتدا مبنای خویش را در علم مشخص کنید سپس به بررسی گزاره‌های علمی بپردازید که توسط دانشمندان مختلف مطرح شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 2 =
*****