من حقیر متوجه این عبارت شما نشدم که میفرمایید: «بنده قایده علیت را نقض نمیکنم بالا هم به دوستان گفتن تصادفی بودن به معنای بی علت بودن نیست یه معنای مقدار ممکن الوجود بودن یک علت هست.»
این عبارت دقیقاً یعنی چی!؟
شما در برخی از عبارت خود از شانس و در برخی از تصادفی بودن سخن به میان آوردهاید!؟ آنچه از این کلمات به ذهن تبادل میکند همان بی علت بودن آنهاست، و اگر چیزی دیگری مقصود شماست، لطف کنید درست تبین کنید تا بحث صحیح انجام شود.
از همه سخت تر درک این جمله هست که شما میگویید: « علت این علت ها شانس بوده و علت شانس عدم محاسبات دقیق...»
اما این عبارت شما « شاید بگید خب این اتفاق افتاد چون دقیق مقدار انرژی وارده رو محاسبش نکردیم خوب عزیز علت شانس هم عدم دقت هست دیگه خود» بازگو کننده این واقعیت است که شما علیت را قبول کردهاید: فقط اشکال را در این میدانید که در زمان کنونی این واقعیت قابل محاسبه برای انسان نیست، خوب در این مطلب بحثی وجود ندارد، و ما نیز انکار نمیکنیم، اما این عدم قدرت انسان دلیل بر عدم وجود علت نیست، در حالی که آنچه شما برای فراگشت از آن بهره میبرید، تصادف و شانسی است که بدون علت است.
و الا اگر قبول کردید که فراگشت هم علت دارد، که هنوز علم به آن دست نیافته است، باید قائل به یک علت نهایی شوید که دیگر احتیاجی به علت نداشته باشد، و سرمنشأ هستی است، که در ادیان الهی از آن به اسم خدا یاد میکنند.
در مورد تاس هم همین نکته وجود دارد، یعنی مقدار انرژی، که از محیط به تاس وارد میشود علت خاصی دارد و این علت هم نیازمند علتی دیگری هست تا برسد به علت نهایی که دیگر احتیاجی به علت ندارد. یا در مورد گردش سیارات دور خورشید، که گفتید علتش جاذبه هست، علت جاذبه چیست!؟ اگر از علت جاذبه گفتید باز از آن نیز سوال خواهد شد!؟ و این سوال تا جایی که به علتی برسید که علت نداشته باشد ادامه پیدا خواهد کرد. و اگر به این علت رسیدید، اسم آن را خدا قرار دهید چون شما به همان چیزی رسیده اید که ادیان در جهت اثبات آن هستند.
اما این ادعا که گفتید« و اما تصادفی بودن فرگشت رو همه قبول دارند» اینکه اول بحث ماست، قرار شدن استدلالها و چالشهای نظریه را مد نظر قرار دهیم نه اینکه سخنان دیگران را بیان کنیم، و الا همانطور که در نوشتاری دیگر اشاره کردم، فراگشت اصلاً مورد قبول همه دانشمندان نیست.
اگر شما هم به آن 500 دانشمندی که به فراگشت اشکال کرده بودند نظر میکردید، شاید از این بحث دست میکشیدید.
این جمله شما نیز قابل فهم برای حقیر نبود که گفته بودید: « و اما اینکه گفتی ما چهارمیلیارد سال رو از کجا میدونیم از لایه های سنگی اولا میدونیم عمر زمین چقدر هست که تو دبستان هم بهتون گفتن این رو و مقدار حیات رو نه از روی اثار بلکه از روی فسیل اولین تریلوبیت ها (سلولهای اولیه)میدونیم.»
چه تفاوتی بین آثار و فسیل وجود دارد!؟!؟!؟ فسیلها همان آثاری هستند که در اثر مرور زمان ایجاد میشوند، و ما را از عمر زمین آگاه میکنند مانند دود که اثر آتش هست، و ما را به وجود آن آگاه میکند.
اما در مورداشکالات هیوم به برهان نظم دیگر وارد آن بحث نمیشویم تا از هدف خویش دور نشویم. و اگر تمایل داشتید در انجمن اعتقادات مطرح کنید تا به آن بپردازیم.
در پایان به عنوان جمع بندی، به این نکته اشاره میکنیم که برهان فراگشت، یک نظریه است که اثباتش هنوز با هوچی گری همراه است، و فرضاً نیز اگر اثبات شود نمیتواند وجود خدا را انکار کند، زیرا همان گونه که شما اعتراف کردید، این انتخابها بر اساس علتی است که هنوز به آن آگاهی پیدا نکردهایم و چون آگاهی پیدا نکردهایم می گویم شانسی است، و الا اگر آگاهی پیدا کردیم قدم فراتر نهاده و در علت این علت گام بر میداریم تا اینکه به این نتیجه میرسیم که این حوادث بر اثر یک هوش فوق العاده، که دیگر خودش نیازمند علت نیست، شکل گرفته است که از درک بشر ما بالاتر است. که ما از آن تعبیر به خدا می کنم.
با سلام
من حقیر متوجه این عبارت شما نشدم که میفرمایید: «بنده قایده علیت را نقض نمیکنم بالا هم به دوستان گفتن تصادفی بودن به معنای بی علت بودن نیست یه معنای مقدار ممکن الوجود بودن یک علت هست.»
این عبارت دقیقاً یعنی چی!؟
شما در برخی از عبارت خود از شانس و در برخی از تصادفی بودن سخن به میان آوردهاید!؟ آنچه از این کلمات به ذهن تبادل میکند همان بی علت بودن آنهاست، و اگر چیزی دیگری مقصود شماست، لطف کنید درست تبین کنید تا بحث صحیح انجام شود.
از همه سخت تر درک این جمله هست که شما میگویید: « علت این علت ها شانس بوده و علت شانس عدم محاسبات دقیق...»
اما این عبارت شما « شاید بگید خب این اتفاق افتاد چون دقیق مقدار انرژی وارده رو محاسبش نکردیم خوب عزیز علت شانس هم عدم دقت هست دیگه خود» بازگو کننده این واقعیت است که شما علیت را قبول کردهاید: فقط اشکال را در این میدانید که در زمان کنونی این واقعیت قابل محاسبه برای انسان نیست، خوب در این مطلب بحثی وجود ندارد، و ما نیز انکار نمیکنیم، اما این عدم قدرت انسان دلیل بر عدم وجود علت نیست، در حالی که آنچه شما برای فراگشت از آن بهره میبرید، تصادف و شانسی است که بدون علت است.
و الا اگر قبول کردید که فراگشت هم علت دارد، که هنوز علم به آن دست نیافته است، باید قائل به یک علت نهایی شوید که دیگر احتیاجی به علت نداشته باشد، و سرمنشأ هستی است، که در ادیان الهی از آن به اسم خدا یاد میکنند.
در مورد تاس هم همین نکته وجود دارد، یعنی مقدار انرژی، که از محیط به تاس وارد میشود علت خاصی دارد و این علت هم نیازمند علتی دیگری هست تا برسد به علت نهایی که دیگر احتیاجی به علت ندارد. یا در مورد گردش سیارات دور خورشید، که گفتید علتش جاذبه هست، علت جاذبه چیست!؟ اگر از علت جاذبه گفتید باز از آن نیز سوال خواهد شد!؟ و این سوال تا جایی که به علتی برسید که علت نداشته باشد ادامه پیدا خواهد کرد. و اگر به این علت رسیدید، اسم آن را خدا قرار دهید چون شما به همان چیزی رسیده اید که ادیان در جهت اثبات آن هستند.
اما این ادعا که گفتید« و اما تصادفی بودن فرگشت رو همه قبول دارند» اینکه اول بحث ماست، قرار شدن استدلالها و چالشهای نظریه را مد نظر قرار دهیم نه اینکه سخنان دیگران را بیان کنیم، و الا همانطور که در نوشتاری دیگر اشاره کردم، فراگشت اصلاً مورد قبول همه دانشمندان نیست.
اگر شما هم به آن 500 دانشمندی که به فراگشت اشکال کرده بودند نظر میکردید، شاید از این بحث دست میکشیدید.
این جمله شما نیز قابل فهم برای حقیر نبود که گفته بودید: « و اما اینکه گفتی ما چهارمیلیارد سال رو از کجا میدونیم از لایه های سنگی اولا میدونیم عمر زمین چقدر هست که تو دبستان هم بهتون گفتن این رو و مقدار حیات رو نه از روی اثار بلکه از روی فسیل اولین تریلوبیت ها (سلولهای اولیه)میدونیم.»
چه تفاوتی بین آثار و فسیل وجود دارد!؟!؟!؟ فسیلها همان آثاری هستند که در اثر مرور زمان ایجاد میشوند، و ما را از عمر زمین آگاه میکنند مانند دود که اثر آتش هست، و ما را به وجود آن آگاه میکند.
اما در مورداشکالات هیوم به برهان نظم دیگر وارد آن بحث نمیشویم تا از هدف خویش دور نشویم. و اگر تمایل داشتید در انجمن اعتقادات مطرح کنید تا به آن بپردازیم.
در پایان به عنوان جمع بندی، به این نکته اشاره میکنیم که برهان فراگشت، یک نظریه است که اثباتش هنوز با هوچی گری همراه است، و فرضاً نیز اگر اثبات شود نمیتواند وجود خدا را انکار کند، زیرا همان گونه که شما اعتراف کردید، این انتخابها بر اساس علتی است که هنوز به آن آگاهی پیدا نکردهایم و چون آگاهی پیدا نکردهایم می گویم شانسی است، و الا اگر آگاهی پیدا کردیم قدم فراتر نهاده و در علت این علت گام بر میداریم تا اینکه به این نتیجه میرسیم که این حوادث بر اثر یک هوش فوق العاده، که دیگر خودش نیازمند علت نیست، شکل گرفته است که از درک بشر ما بالاتر است. که ما از آن تعبیر به خدا می کنم.
خدا حافظ