کاش وقت میگذاشتید و یک بار دیگه مطالب گذشته خویش را مرور میکردید، تا سخن و مواضع شما دوتا نشود، زیرا در ابتداء صحبتهایی که با یکدیگر داشتیم، شما سخن از شانس به میان آوردهاید، و فراگشت را بر این اساس تحلیل میکردید، بعداً در ادامه گفتگوها زمانی که پی به اشکالات شانس بردهاید، مدعی شدید که فراگشت بر اساس خطا شکل گرفته است.که به خطا نیز همان اشکالاتی که به شانس وارد است، در اینجا نیز وارد است که از نقل دوباره آنها خود داری میکنم و اگر علاقهمند هستید به آن مطالب گذشته مراجعه کنید.
بعد شما در نوشتار قبلی خویش، خداشناسی حقیر را مطابق با دیدگاه اسپینوزا قرار دادید که بنده آن را بر اساس کتاب آسمانی خویش رد کرد، و اصلاً در آن خطوط هدفم اثبات مطلبی برای شما نبوده است، که شما بخواهید آن را قبول یا رد کنید.
اما اصل بحث و نوشتار اصلی، اصلاً در مورد فراگشت نیز نبود، بلکه در مورد آثار فراگشت بر تمدن غرب و نتیجه قبول کردن آن بود، که متأسفانه شما به جای پرداختن به این موضوع تلاش کردید، به اثبات فراگشت بپردازید، و بعد از آن تلاش کردید از فراگشت برای انکار خداوند بهره ببرید به همین خاطر بحث به این سمت سوق پیدا کرد.
اما سخن پایانی، بر خلاف شما، حقیر ادامه دادن این مطالب را اتلاف وقت میدانم، زیرا هر مطلبی که بنده و شما تلاش داشتهایم در زمینه فراگشت بیان کنیم، به قلم آورده و نوشتهایم،
ولی همان گونه که قبلاً گفتم به خاطر احترام به شما و مخاطبان نوشتارم وظیفه میدانم در صورتی که شما مطلبی را بیان کنید به آن بپردازم.
سلام علیکم
کاش وقت میگذاشتید و یک بار دیگه مطالب گذشته خویش را مرور میکردید، تا سخن و مواضع شما دوتا نشود، زیرا در ابتداء صحبتهایی که با یکدیگر داشتیم، شما سخن از شانس به میان آوردهاید، و فراگشت را بر این اساس تحلیل میکردید، بعداً در ادامه گفتگوها زمانی که پی به اشکالات شانس بردهاید، مدعی شدید که فراگشت بر اساس خطا شکل گرفته است.که به خطا نیز همان اشکالاتی که به شانس وارد است، در اینجا نیز وارد است که از نقل دوباره آنها خود داری میکنم و اگر علاقهمند هستید به آن مطالب گذشته مراجعه کنید.
بعد شما در نوشتار قبلی خویش، خداشناسی حقیر را مطابق با دیدگاه اسپینوزا قرار دادید که بنده آن را بر اساس کتاب آسمانی خویش رد کرد، و اصلاً در آن خطوط هدفم اثبات مطلبی برای شما نبوده است، که شما بخواهید آن را قبول یا رد کنید.
اما اصل بحث و نوشتار اصلی، اصلاً در مورد فراگشت نیز نبود، بلکه در مورد آثار فراگشت بر تمدن غرب و نتیجه قبول کردن آن بود، که متأسفانه شما به جای پرداختن به این موضوع تلاش کردید، به اثبات فراگشت بپردازید، و بعد از آن تلاش کردید از فراگشت برای انکار خداوند بهره ببرید به همین خاطر بحث به این سمت سوق پیدا کرد.
اما سخن پایانی، بر خلاف شما، حقیر ادامه دادن این مطالب را اتلاف وقت میدانم، زیرا هر مطلبی که بنده و شما تلاش داشتهایم در زمینه فراگشت بیان کنیم، به قلم آورده و نوشتهایم،
ولی همان گونه که قبلاً گفتم به خاطر احترام به شما و مخاطبان نوشتارم وظیفه میدانم در صورتی که شما مطلبی را بیان کنید به آن بپردازم.
خدا نگهدار