سلام
لطفا کمکم کنید.چند ماهه با پسری به قصد ازدواج آشنا شدم و متاسفانه با اون رابطه ی نادرستی داشتم و الان هم خیلی پشیمونم با تموم دعاهایی که میکنم که خدا منو ببخشه به خاطر ترس از آینده و اینکه با مشکلی که واسم ایجاد شده تا حالا با خیلی از مشکلاتش که تا قبل رابطه ی زشتمون خبر نداشتم کنار اومدم و خیلی دارم زجر میکشم.یکی از مشکلاتش شراب خوردنشه که حتی دوس نداره راجبش حرف بزنم سریع موضوع رو به طرفی میبره که رابطمون تموم شه.خودش میگه کم میخورم خیلی و اصلا تاثیری روم نداره.من دختری هستم از ی خانواده مدهبی و خودم هم نمازمو میخونم روزه و حجابمم سر جاشه ولی متاسفانه پام لغزیدو مرتکبه گناه زشتی شدم و دخترانگیمو پاش گداشتم.الان خیلی پشیمونم واقعا کمکم کنید.اگه ترس از آینده و بی آبرویی نبود ولش میکردم.از ی طرفم نمیتونم به کسایی که خواستگارم باشن دروغغ بگم و خودمو سالم نشون بدم
سلام
لطفا کمکم کنید.چند ماهه با پسری به قصد ازدواج آشنا شدم و متاسفانه با اون رابطه ی نادرستی داشتم و الان هم خیلی پشیمونم با تموم دعاهایی که میکنم که خدا منو ببخشه به خاطر ترس از آینده و اینکه با مشکلی که واسم ایجاد شده تا حالا با خیلی از مشکلاتش که تا قبل رابطه ی زشتمون خبر نداشتم کنار اومدم و خیلی دارم زجر میکشم.یکی از مشکلاتش شراب خوردنشه که حتی دوس نداره راجبش حرف بزنم سریع موضوع رو به طرفی میبره که رابطمون تموم شه.خودش میگه کم میخورم خیلی و اصلا تاثیری روم نداره.من دختری هستم از ی خانواده مدهبی و خودم هم نمازمو میخونم روزه و حجابمم سر جاشه ولی متاسفانه پام لغزیدو مرتکبه گناه زشتی شدم و دخترانگیمو پاش گداشتم.الان خیلی پشیمونم واقعا کمکم کنید.اگه ترس از آینده و بی آبرویی نبود ولش میکردم.از ی طرفم نمیتونم به کسایی که خواستگارم باشن دروغغ بگم و خودمو سالم نشون بدم