افزودن دیدگاه

تصویر محمد فرضی پوریان

با سلام خدمت حضرت عالی.

نمی دونم چی بگم به شما، واقعا نمیفهمی یا داری لجاجت میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خودت میگی دور و تسلسل درسته باطله، بعد میگی عله العلل چی شد؟؟؟ این یعنی تناقض در گفتار شما، بابا جان فلاسفه میگن چون تسلسل در علل باطله، باید واجبی باشد، متوجه ای، چون تسلسل باطله و نمیشه تا بی‌نهایت وجود داشته باشیم که اینها از حیث هستی بر هم متوقف باشند، عقل بشر این رو رد میکنه، میگه باید این سلسله به جایی ختم بشه و اون موجود شروع کرده باشه به خلق، ببین من به دومینو مثال زدم برای اینکه امثال شما دیگه تناقض گویی نکنید، اگر نیرویی خارج از بازی دومینو نباشه، چطور اولین حرکت در دومینو به وجود میاد؟؟؟؟؟؟

برادر عزیز شما و امثال هیوم قانون علیت رو نفهمیدید، قانون علیت نمیگه همه چیز علت داره، میگه هر پدیده ای علت داره، پدیده یعنی موجودی که نبوده و بعد به وجود اومده، به اصطلاح فلسفی موجود بعد العدم، چون نبوده و به وجود اومده پس هستی و وجود مال خودش نبوده و از دیگری گرفته، پس علت میخواد، حال اگر موجودی سایقه عدم نداشت، همیشه بوده و تا ابد هم خواهد بود، خود تخصصا از موضوع علیت خارجه، نه اینکه قانون علیت بخواد اینجا تخصیص بخوره، این حرفا رو متوجه میشی؟؟؟؟؟ فکر نکنم، تخصص با تخصیص فرق میکنه جان من!!!!!!!!!!!!!

نکته دوم اینکه چرا تسلسل باطله چون فاقد الشی نمی‌تونه معطی الشی باشه، عزیز من وقتی من خودم پول ندارم چطور میتونم به شما پول بدم، من فیزیک بلد نیستم، میتونم به شما فیزیک بیاموزم، این حرفا چیه، الان تو یخچال آب نیست، شما برو آب بکش بیرون، نداره، مگه میشه شی ای صفتی نداشته باشه و بعد بدن هیچ علتی دارا بشه؟؟؟؟ مگه میگه شی ای صفتی نداشته باشه بعد بتونه به دیگری بده؟؟؟؟

بابا جان فلاسفه میگن انقلاب در ذات محاله؟؟؟؟ یعنی بدون هیچ علتی چیزی تغییر کنه و به چیز دیگه تبدیل بشه محاله، فیزیک هم این رو تایید کرده، مگر فیزیک نمیگه اگر برآیند نیروها بر شی ای صفر باشه، اون شی هیچ حرکتی نداره، هیچ تغییری نمیکنه؟؟؟؟؟؟ خوب حالا فرض کن هیچ چیزی نیست، نیستی مطلق، این هستی از کجا اومد، این میشه انقلاب در ذات، چطور نیستی تبدیل به هستی شد؟؟؟؟ هیچ چیزی نیست، پس نه قانونی هست و نه نیرویی، پس هستی یه هو چطور متولد شد؟؟؟؟

ما می‌تونیم واجب رو اثبات کنیم اما تمی‌تونیم توصیفش کنیم، نمی‌تونیم فهمش کنیم، چون محدود نیست و جنس و فصل نداره، عقل میگه باید واجبی باشه، اما هرگز نمی‌تونه بفهمه اون چیه و ذاتش چگونه است، به همین خاطره در روایات ما هم وصیه شده در مورد ذات خدا تفکر نکیند، چون جز حیرت و ضلالت چیزی به دنبال نداره، اینکه ما نمی‌تونیم بفهمیم عله العلل چیه، دلیل نمیشه بگیم نیست، مثلا شما دست میزنی به دیوار میگی گرمه، پس حتما علتی داره، ولی نمی‌دونی علتش چیه، حال که نمی‌دونی علت چیه، حق نداری بگی نیست، چون من نمی تونم بفهمم، حالا خدا هم این‌جوریه، ما می‌تونیم اثباتش کنیم، ولی هرگز نمی‌تونیم بفهمیم چیه.

واقعا اشکالت این قدر قوی بود که خود ابن سینا هم از قبر می اومد بیرون نمی‌تونست پاسخ بده.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 8 =
*****