افزودن دیدگاه

تصویر مننخ
نویسنده مننخ در

شرمنده یکم با عجله نوشتم به همین دلیل نتونستم واضح منظور خودم رو بگم

وقتی میگم عدم همه چیز است منظورم تعریف نبود اشتباه نکنید عدم یعنی هیچ و وقتی میگیم عدم خدا هست که تناقض میشه با تعریفی که ازش کردیم

این یک اصطلاح هست درریاضیات هست

به این معنی که عدم هم میتونیم در داخل مکان و زمان و هم خارج مکان زمان عضوی از یک اجتماع و هم اجتماع در نظر بگیریم در هر صورت تعریف همون تعریف هیچ و خالی میده و تناقضی در تعریف بوجود نمیاد

فک کنم در پاسخ به یکی از مثالهاتون میخواستم این بحث رو پیش ببرم که گفتید خارج از  مکان زمان خدا وجود داره

من گفتم خیر ممکن است در خارج از مکان زمان خدای شما با عدمش برابر باشه یعنی وجود نداشته باشه

وقتی میگیم چیزی با عدم برابر است یعنی وجود ندارد و حرف بالا رو هم زدم که نگید که از کجا میدونم در خارج مکان زمان عدم وجود داره

 

و تعریف دوم شما هم از عدم خب یک تعریف دیگست که صحیح هست

اما نکته ای را فراموش نکنید اگر میگوییم عدم تعاریف مختلفی دارد به این معنا نیست که به کار بردن کلمه عدم بی معناست به این معنی هست که هر شخص از عدم منظور خاصی دارد و منظور بنده هم از عدم هیچ هست

و این که  منظور فلان دانشمند از عدم چیز دیگریست چندان مهم نیست

خود کلمه بی معنا در فلسفه و علم کاربردش با ادبیات عوام متفاوت هست (در فلسفه یعنی تحقیق پذیر نبودن) اما معناش این نیست که خب نمیشه به کاربردش

هزارتا نمونه دیگه هم میتونم برات نام ببرم

فعلا...

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
14 + 5 =
*****