چه توجيهی جهت امر صيغه كردن زنان توسط مردان وجود دارد؟

13:03 - 1396/06/04

ازدواج دائم نمي تواند بـه تـنـهائي پاسخگوي تمايلات جنسي انسان باشد زيرا در زندگي ضرورت هايي براي بيشتر مردان پـيـش مـي آيـد كه معمولا براي مدتي امكان بهره برداري جنسي از همسر خويش از آنان سلب مي گردد بدون ترديد, در اين مدت غريزه جنسي, آنان را در بحران شديدي قرار مي دهد. 

پرسش: چه توجيه روانشناسي و اجتماعي جهت امر صيغه كردن زنان توسط مردان وجود دارد؟

پاسخ: دانشجوی گرامی، در رابطه با سوالی که مطرح کرده‌اید توجهتان را به مطلب زیر که حاوی پاسخ اجمالی و تفصیلی در مورد علت تجویز ازدواج موقت است جلب می‌کنیم:
یکی از اصول مسلم اسلام مبارزه با هواپرستی و شهوت رانی است . قران کریم هواپرستی را در ردیف بت پرستی قرارداده است . در اسلام آدم «ذواق» یعنی کسی که هدفش این است که زنان گوناگون را مورد کامجویی قرار دهد ملعون و مبغوض خداوند معرفی شده است .[1] از نظر اسلام تمام غرایز باید در حد اقتضا و احتیاج طبیعت اشباع گردد. اما اسلام اجازه نمی دهد که انسان آتش غرایز را دامن بزند و آنها را به شکل یک عطش پایان ناپذیر روحی درآورد . از این رو اگر چیزی رنگ شهوت پرستی بگیرد کافی است که بدانیم مطابق منظور اسلام نیست.
جای تردید نیست که هدف مقنن ازدواج موقت این نبوده است که وسیله عیاشی و شهوت رانی برای برخی انسان های شهوت پرست ایجاد کند بلکه هدف او دارای مصلحت ها زیادی بوده است که منظور نظر اصلی قانون گذار است . همان طور که هدف خداوند متعال از آیه «كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ [2]؛ از روزی های پاکیزه بخورید» آن نیست که انسان ها به شکم پرستی و عیاشی بپردازند بلکه هدف الهی جواز استفاده از منافع خوراکی ها بوده است هرچند در این میان عده ای شکم پرستی کرده و راه افراط برمی گزینند. لذا امکان سوء استفاده برخی از انسان ها دلیل ناعادلانه بودن و یا مفسده داشتن یک قانون نیست.
با ذکر این مقدمه به جاست به مصلحت های ازدواج موقت اشاره ای اجمالی نماییم و برای مطالعه بیشتر شما را به کتاب های مفصل تر مانند حقوق زن در اسلام ؛ آیت الله مطهری و دنیای زن ؛ سید محمد حسین فضل الله ارجاع می دهیم.
فلسفه ازدواج موقت:
ازدواج دائم نمي تواند بـه تـنـهائي پاسخگوي تمايلات جنسي انسان باشد زيرا در زندگي ضرورت هايي براي بيشتر مردان پـيـش مـي آيـد كه معمولا براي مدتي امكان بهره برداري جنسي از همسر خويش از آنان سلب مي گردد بدون ترديد , در اين مدت غريزه جنسي , آنان را در بحران شديدي قرار مي دهد كه اگر از راه مشروع به آن پاسخ مثبت ندهند ممكن است آلودگي هايي پيش آيد . موضوع ديگري كه جدا بايد مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد مساله جواناني است كه به سن بلوغ مي رسند . ايـنـان بـا رسـيدن به اين سن , در آستانه بيدار شدن غريزه جنسي گام مي گذارند و معمولا هم نمي توانند به زودي ازدواج كنند . در اين سالهاست كه جوانان به راههاي حرام مي افتند.
برتراند راسل مي نويسد در دنياي امروز ضرورت ها و مشكلات اجتماعي و اقتصادي بر خلاف تدبير و مـيـل مـا ازدواج جوانان را به تأخير افكنده است زيرا در صد يا دويست سال پيش مثلا يك دانشجو تـحـصـيلات خود را هيجده و بيست سالگي خاتمه مي داد و در آغاز فشار غريزه يا اوائل بلوغ براي ازدواج آمـاده بـود و بـسـيار اندك بودند كسانيكه تا سي و يا چهل سالگي براي رشته هاي علمي و تخصصي , زحمت مي كشيدند . امـا در عـصر حاضر دانشجويان تازه بعد از بيست سالگي وارد رشته هاي تخصصي علمي و صنعتي مـي شوند و پس از فراغت از تحصيل مدتي نيز در جستجوي وسيله تامين معاش برمي آيند معمولا پس از سي و پنج سالگي قادر به ازدواج و تاسيس خانواده خواهندبود . پس جوانان امروز مدتي طولاني را در فاصله ميان بلوغ و ازدواج كه بخشي بسيار حساس و دوران نمو جنسي و طغيان غريزه و صعوبت مقاومت در برابر هوي و هوس و ظواهر فريبنده زندگي است , مي گذارنند . مـا نبايد اين بخش حساس را از حساب عمر و يا نظام اجتماع بشري ساقط كنيم و اگرما بخواهيم حـسـابـي بـراي اين بخش طولاني و حساس عمر باز نكنيم و فكري در اين باره ننماييم نتيجه آن شـيـوع فساد و بي اعتنايي نسبت به بهداشت , نسل , اخلاق , درميان مردان و زنان اجتماع خواهد بود . پس چـه بايد كرد؟
برتراند راسل دربرابر اين سؤال مي گويد: راه صحيح براي حل اين مشكل ايـن اسـت كه قوانين مدني براي اين بخش حساس از عمر يكنوع ازدواج موقتي را براي دختران و پسران روا دارند كه موجب تحميل بار مشكلات زندگي عائلي و ازدواج دائم نباشد و در عين حال ايشان را از مفاسد مختلف و اعمال نامشروع و تحمل رنج روحي بار گناه و تخلف از اصول و قوانين و نـيـز از امـراض گـونـاگون محفوظ دارد اين نوع ازدواج در اصطلاح راسل ازدواج بدون فرزند نـامـيـده مـي شـود آيـا در ايـن شـرايـط كـه استفاده از ازدواج دائم امكان پذير نيست با طغيان غريزه جنسي چه بايد كرد ؟ آيا در اين زمينه ها بايد رياضت كشيد و رهبانيت اختيار كرد؟ و آيا همه جـوانان حاضرند تحمل كنند و عفت و پاكي خويش را حفظ كنند ؟ يا بايد فكر ديگري كرد ؟در اين جـا دو راه پیش روی ماست. يـكي اينكه جوانان را بخود واگذاريم تا پسران ودختران با هم روابط نـامـشروع برقرار سازند و آن همه مفاسد و عواقب وخيم راناديده بگيريم آيا اين راه , راه صحيحي است ؟ آيا اين دختران و پسران پس از اين همه روابط نامشروع در دوران ازدواج دائم خويش , ديگر مـرد زنـدگـي و زن خانواده خواهند بود ؟راه ديگر اينكه ازدواج موقت را براي آنان تجويز كنيم تا بدين وسيله به غريزه جنسي خود پاسخ مشروع بدهند و بتوانند خويش را حفظ كنند . بي شك راه صحيح همين راه دوم است چرا كه در غير اين صورت جوانان راهي براي ارضاي شهوت خود ندارند ودست به هرگونه بي عفتي و گناه خواهند زد بهترين شاهد ما آمار فساد و بي عفتي است كه در جرائد و مجلات به چشم مي خورد: يكي از مجله هاي آمريكا به نام ويسپرد مي نويسد: شـمـاره اطفال غير قانوني به ده ميليون مي رسد و در فرانسه از هر صد كودك هفت نفر آنها غير مشروع مي باشد. بـسـيـار تـأسـف انـگيز است كه عده اي در پندار خويش از همين راهها مشكلات جوانان رادر بحران هاي مذكور حل كرده و ارزشهاي اخلاقي آنان را به كلي از نظر دورمي دارند . ايـنـان تـجـويز مي كنند كه جوانان در گناه و بي عفتيها فرو روند اما اجازه نمي دهند كه از قانون عـالـي ازدواج مـوقـت اسـتـفاده كنند به يقين قضاوت هاي بيجا و ايرادهايي هم كه كرده اند از آنجا سـرچـشـمه مي گيرد كه اين مسأله مهم (ازدواج موقت) را از ديدگاه مذهب مطالعه ننموده و آن چنانكه بايد و شايد از نظر حقوق واجتماعي آن را ارزيابي نكرده اند . لذا بجاست که اهم ادله موافقین ازدواج موقت را یاد آور شویم.
ادله‏ي موافقين ازدواج موقت
1) عده‏اي از موافقين معتقدند كه در اجتماعي كه دسترسي به ازدواج دائم روز به روز مشكل‏تر مي‏ شود، ازدواج موقت راه كار مناسبي است تا افراد بتوانند در كنار يكديگر به آرامش برسند و بدين ترتيب متعه مانع رواج فساد و فحشاء مي‏ شود.
2. اگر اين نوع ازدواج در غياب نكاح دائم تجويز نشود افراد براي ارضاء روحي و جنسي خويش به روابط آزاد و نامشروع روي مي ‏آورند و بديهي است كه اين روابط آزاد از هيچ انضباط و نظم و تعهدي نمي ‏تواند برخوردار باشد. در حالي كه نكاح منقطع براي طرفين تعهد و مسؤوليت ايجاد مي‏ كند. بفرض زن از زوج مي‏ تواند طلب نفقه كند يا اين كه مشخص كند اگر فرزندي حاصل شد، تكليف او چگونه باشد. كه هر يك از اين مسؤوليت‏ ها مي ‏تواند ضمانت قانوني داشته باشد.
اما در مقابل تصور كنيد اگر اين ضوابط موجود نباشد، فرزندي كه حاصل مي‏ شود تكليف‏اش چيست؟ در اينجا مرد مي ‏تواند اين فرزند را به مرد ديگري نسبت دهد و از پذيرفتن مسؤوليت او شانه خالي كند. به همين جهت است كه در كشورهاي پيشرفته‏ ي دنيا كانون هائي وجود دارد تا چنين فرزنداني را سرپرستي كند. آيا اين وضع را مي‏ پسنديد؟
3. كساني كه نمي ‏توانند بار مسؤوليت پيمان دائم را بر دوش بكشند، عقد منقطع بهترين راه براي ارضاء جنسي آن‏ها است .
4. دختر و پسري كه مي‏ خواهند با يكديگر ازدواج نمايند، لازم است كه هر چه بيشتر و بهتر با خصوصيات يكديگر آشنا شوند در همين راستا نكاح منقطع مي ‏تواند يك دوره‏ ي آزمايشي براي ازدواج دائم باشد كه افراد سنتي و مذهبي خيلي خوب از اين نهاد مي‏ توانند استفاده كنند. اين نوع ازدواج موقت در بين مسيحيان آمريكا نيز مورد توجه قرار گرفته است.سید رضي شيرازي، بن بستهاي اجتماعي، صفحه‏ 15)
ادله مخالفین
عده‏اي اين نوع ازدواج را راهي براي سوء استفاده دانسته ‏اند. اين عده هميشه پيرمرد پول داري را تصور مي‏كنند كه براي خوش‏گذراني، دختري را صيغه مي‏ كند و بعد از ارضاي شهواتش، او را رها مي‏ سازد، يا مرد زن ‏داري كه بي ‏اعتنا به خانواده‏ اش هر روز به دنبال يك زيبارويي است كه بتواند او را اسير كند و كام گيرد و...!!
در جواب اين عده همين بس كه همة آزادي‏ هاي قانوني و تأسيس‏هاي حقوقي، مي‏ توانند مورد سوء استفاده قرار گيرند براي مثال حق رانندگي ـ كه يك حق مشروع و پسنديده‏اي است ـ از سوي عده ‏اي به بدترين نحو مورد استفاده قرار مي‏ گيرد و حتي منجر به وارد آمدن خسارت جاني و مالي مي‏ شود. پس بدين ترتيب بايد گفت: حق رانندگي امري مذموم و پليد است!؟ در حالي كه چنين نيست. پس اگر عده‏ اي از اين نهاد حقوقي به جهت سوء استفاده بهره ‏برداري كنند اين امر خدشه ‏اي به اصل آن وارد نمي‏ كند؛ بلكه ايراد به خود اين افراد يا گريزگاه ‏هاي قانوني و... وارد است.
بنابراین نكاح موقّت از نيازهاي ضروري جامعه اسلامي است؛ ولي اگر اين كار، بدون اتخاذ تدابير و قانونمندي‏ هاي لازم صورت پذيرد، بي‏شك عوارض نامطلوب بهداشتي و روحي براي جامعه در بر خواهد داشت. مسلماً ازدواج موقّت از نظر هزينه و نيازهاي ديگر، همانند ازدواج دائم نيست و طبيعتاً براي اكثر جوانان قابل دسترسي خواهد بود؛ ولي متأسفانه در حال حاضر چنين زمينه‏ هايي وجود ندارد. ازسوی دیگر اگر به غرايز طبيعي انسان، به صورت صحيحي پاسخ گفته نشود، براي اشباع آنها متوجه راه ‏هاي انحرافي خواهد شد؛ زيرا اين حقيقت قابل انكار نيست كه غرايز طبيعي را نمي‏ توان از بين برد و فرضا هم بتوانيم از بين ببريم، چنين اقدامي عاقلانه نيست و به نوعي، مبارزه با قانون آفرينش است. بنابراين راه صحيح آن است كه آنها را از طريق معقولي اشباع نموده و از آنها در مسير سازندگي بهره ‏برداري كنيم. اكنون اين پرسش پيش مي‏ آيد كه در بسياري از شرايط و محيط‏ها، افرادي قادر به ازدواج دائم نيستند، يا افراد متأهل در مسافرت‏ هاي طولاني و يا مأموريت ‏ها با مشكل عدم ارضاي غريزه جنسي روبه رو مي‏ شوند. اين موضوع به خصوص در عصر حاضر به شكل حادتري رخ نموده است؛ چرا كه سن ازدوج، بر اثر طولاني شدن دوره تحصيل و مسائل پيچيده اجتماعي، بالا رفته و كمتر جواني مي ‏تواند در سن پايين ـ يعني در داغ‏ترين دوران غريزه جنسي ـ اقدام به ازدواج كند. با اين وضع، چه بايد كرد؟ آيا بايد مردم را به سركوب كردن اين غريزه (همانند رهبان ‏ها و راهبه‏ ها) تشويق كرد؟ يا اينكه آنان را در برابر بي‏بند و باري جنسي، آزاد گذاشت و شاهد صحنه‏ هاي زننده بود؟ و يا آنكه راه سومي را در پيش بگيريم كه نه مشكلات ازدواج دائم را به بار آورَد و نه آن بي‏بند و باري جنسي را؟ «ازدواج دائم» نه در گذشته و نه در امروز، به تنهايي جواب‏گوي نيازمندي‏هاي جنسي همه طبقات مردم نبوده و نيست. ما بر سر دو راهي قرار داريم: يا بايد «فحشا» را مجاز بدانيم و يا طرح ازدواج موقت را بپذيريم. معلوم نيست آنها كه هم با ازدواج موقت مخالفند و هم با فحشا، چه جوابي براي اين سؤال دارند؟ طرح ازدواج موقّت، نه شرايط سنگين ازدواج دائم را دارد ـ كه با عدم تمكن مالي يا اشتغالات تحصيلي و مانند آن نسازد ـ و نه زيان‏ هاي فجايع جنسي و فحشا را در بر دارد. ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه‏(تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1374، ج 3، ص 341)
-----------------------------
پی نوشت
[1] . َکافی .ج6.ص 55 : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُبْغِضُ أَوْ يَلْعَنُ كُلَّ ذَوَّاقٍ مِنَ الرِّجَالِ وَ كُلَّ ذَوَّاقَةٍ مِنَ النِّسَاء
[2] . بقره :57.
برگرفته از سایت پرسمان/

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

صد درصد شهوت پرستی و هوس رانی هستش .. ازدواج دوباره و چند همسری و صیغه و این چیزا برا کثافت کاری و هوسرانیتونه وگرنه به همون ازدواج دائم و یک نفر اکتفا میکنید اصل اسلام تک همسریه و تعهد و وفاداری و تقوا و پایبندی و تعهد به یک نفر.. نه چند همسری ..یعنی چی ک مرد متأهل وقتی مسافرته نیاز داره و از همسرش دوره بره صیغه کنه...!!! خائن ها ... این سؤال های بی ربط و چرت چیه توی سایت ها و فضای مجازی و کانال ها تبلیغ میکنید..اون مرد متأهل تقوا پیشه کنه توی مسافرت ..دو روز نیاز جنسیش رو کنترل کنه و  به موقع برگرده پیش همسرش و وفادار و متعد باشه نه که خیانت و کثافت کاری کنه...اصلا متوجه هستید چه چیزایی میگید این حرفا کاملا زندگی ها رو از هم میپاشونه و بی اعتمادی ایجاد می‌کنه...هدف از ازدواج شادی و نشاط و احساس امنیت و ایجاد عشق و علاقه بین دونفر هست نه ایجاد تنفر و بی اعتمادی.. .. اون زن هم که  مردش مسافرته اون هم نیاز داره مثل مرد ،چطوره که اون زن باید منتظر بمونه و خودشو کنترل کنه و عفت و تقوا داشته باشه تا طرفش برگرده .. ولی برای مرد های هوس ران و شهوت طلب این کثافت کاری ها رو رواج میدید  ..شرم آوره  یعنی چی که ازدواج دائم پاسخگوی نیاز های مرد نیست.!!!!!!  

مرد و پسر جماعت اگر واقعا مرد باشن همچین فکری هم از گوشه ذهنشونم نمی‌گذره  در غیر این صورت جزو  نر ها محسوب میشن نه مرد....عوض این که تعهد و وفا داری و عفت و پاکدامنی و حیا رو بین پسرها و دخترها و زنان و مردان ترویج بدین ..لجن کاری و شهوت پرستی رو ترویج میدید!!! همین مزخرفات که راه انداختین و مجوز صادر میکنید و سند و مدرک براش درست میکنید جامعه رو به گند کشیدین با همین چیزا  زن ها رو فاحشه و عشوه گرو هرزه کردین که پایبند نیستن به زندگی و دنبال کثافت کاری أن و بی حیایی. و مرد ها و پسرها هم که زنباره و چشم چران و هوس ران و شهوت ران و بوگندو أن ..خوده آخوند ها هم که هرزه و شهوت پرست أن به قول حضرت امام دزد أن که لباس روحانیت رو دزدیدن....حضرت آقای خامنه ای هم  فقط به  تک همسری معتقدند و حتی با شوخی صیغه و ازدواج دوم هم مخالفت أن   .همون یه دونه رو بلد نیستید حفظش  کنید خائن ها...شیاد ها. توی سایت ها یه سری چرت و پرت رو میبافید که واسه خودتون توجیه کنید هوس رانی هاتون رو...
مرد واقعی و مؤمن واقعی عاشقه ،متعهده و وفادار و پاک و عفیف  نه ک دنبال تنوع طلبی و لجن کاری باشه...پاکی و عفیف بودن فقط مال زن نیست ،مرد هم باید عفت و حیا داشته باشه ، هی چشم چرونی نکنه و دنبال زنهای دیگه نباشه ، هیچ سند مدرکی برای چند همسری جنس مذکر وجود نداره ،شما مردها به نفع خودتون از یه سری چیزا سواستفاده میکنید همیشه چون شهوت رانید...مرد عاشق دنبال زن دوم و سوم چندم نیست .. دنبال یه نفر هست و پاش وایمیسته و به زنش احساس امنیت و شادی و نشاط میده  .مرد عاشق و پسر عاشق دنبال راه های مختلف برای دوست داشتن همون یه نفر که توی زندگیشه هست نه خیانت... نفهم...نجات جامعه به هیچ وجه در چند همسری نیست. اتفاقا برعکس نجات  جامعه در تک همسری و وفا و تعهد و تقوا و احساس امنیت و شادی زن هست ..نه خیانت به زن...با خیانت به زن یا اون زندگی از هم میپاشه که اون زن میشه مطلقه ..یا اون زن دین و ایمان کمی داره و اونم  می‌ره و از راه به در میشه و یا روابطشان  صد در صد بی احساس و بی عاطفه خواهد شد.. و در همه این موارد این زندگی مشترک هیچ پایداری ای نخواهد داشت.و از هم می‌پاشه ،خیلی از اون تعداد زن و دختران مطلقه که میگید به خاطر تنوع طلب بودن شوهرشون و زن دوم و سوم و .. شوهرشون جدا شدن و اسم مطلقه روشون هست..اون زن بیوه شده چون شوهر خائنی مثل تو و امثال تو داشته... وگرنه داشتن زندگیشونو میکردن... اون زن دومیه و سومین و ... باعث شده طلاق بگیرن....واقعا حالیتون نیست این مسائل...اگه پسران و مردان جامعه ما  مرد بودن (متعهد بودن، وفادار بودن، عفیف بودن،چشم و دل پاک بودن،)
و به زن احساس امنیت و شادابی میدادن ..جامعه ما الآن این که الآن میبینیم نبود. جامعه لجن و پر از مردان و پسران چشم و دل ناپاک و خائن و تنوع طلب و شهوت پرست...آدم باید ذات درستی داشته باشه به حرف نیست.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 5 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.