اعراب دوران جاهلیت به جهت ترس از اسیر شدن دختران شان در جنگ ،فقر و تعصب های نابجا دختران را زنده به گور می نمودند. تصور می کردند که دختران در جنگ اسیر می شوند و نمی توانند زندگی دختران خود را تامین کنند.
پرسش: به چه دليل عرب جاهليت دختران خود را ميكشتند؟ اين عمل در بين چه كساني رواج داشته؟ چون اگر اين عمل فراگير ميبود كه زاد و ولد متوقف ميشد؟
پاسخ: در خصوص دختر کشی زمان جاهلیت عوامل متعدد تاثیر داشتند از جمله :1- خوف از اسیرشدن در جنگ2- فقر3- تعصب
اعراب دوران جاهلیت به جهت ترس از اسیر شدن دختران شان در جنگ ،فقر و تعصب های نابجا دختران را زنده به گور می نمودند . تصور می کردند که دختران در جنگ اسیر می شوند و همین طور تصور می کردند که آنها نمی توانند زندگی دختران خود را تامین کنند، لذا دختران را زنده به گور می کردند . از سوی دیگر اعراب جاهلیت از اینکه چه کسانی با دختران آنان از دواج می نمایند احساس ترس می کردند ، مهم تر از همه اینکه آنان تعصب داشتند که دختران خود را به ازدواج دیگر آن در بیاورند ، از این رود ختران شان را می کشتند. در تفسیر نمونه می خوانیم :"در عصر جاهليت نيز، براى توجيه جنايت بزرگ «فرزند كُشى» مىگفتند: از اين مىترسيم كه در جنگها دختران ما به دست دشمنان بيفتند، غيرت ناموسى ما ايجاب مىكند كه نوزادان دختر را زير خاك پنهان كنيم!، و گاه مىگفتند: اگر فرزندانمان زنده بمانند، قادر بر تأمين زندگى آنها نيستيم! (1 )
"گفتهاند: سنت دختر كشى از اينجا پيدا شد كه نعمان بن منذر، قومى از عرب را غارت و زنانشان را اسير كرد. در ميان اسيران دختر قيس بن عاصم بود. سپس صلح كردند. از این رو است که
در سوره: تكوير: آيه- 7 و 8- ميفرمايد: (وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ، بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ) يعنى آن هنگامى كه از دختر زنده بگور شده سؤال مي شود: شما بعلت چه گناهى بقتل رسيده اید. "(2)
علامه طباطبای درذیل این آیه:
" وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبِيراً". می نویسد:
و معناى آيه اين است كه فرزندان خود را از ترس اين كه مبادا دچار فقر و هلاكت شويد و به خاطر ايشان تن به ذلت گدايى دهيد به قتل نرسانيد، و دختران خود را از ترس اينكه گرفتار داماد ناجورى شويد و يا به جهتهاى ديگرى مايه آبرو ريزى شما شود مكشيد. زيرا اين شما نيستيد كه روزى اولادتان را مىدهيد، تا در هنگام فقر و تنگدستى ديگر نتوانيد روزى ايشان را برسانيد، بلكه مائيم كه هم ايشان و هم شما را روزى مىدهيم، آرى كشتن فرزندان خطايى است بزرگ.
مساله نهى از فرزندكشى در قرآن كريم مكرر آمده، و اين عمل شنيع در حالى كه يكى از مصاديق آدمكشى است، چرا فقط اين مصداق ذكر گرديده؟ مىتوان گفت كه چون فرزندكشى از زشتترين مصاديق شقاوت و سنگدلى است و جهت ديگرش هم اين است كه اعراب در سرزمينى زندگى مىكردند كه بسيار دچار قحطى مىشد، و از همين جهت همين كه نشانههاى قحطى را مىديدند اول كارى كه مىكردند به اصطلاح براى حفظ آبرو و عزت و احترام خود!! فرزندان خود را مىكشتند.(3)
عادت زنده به گور کردن دختران، در عصر جاهلیت در میان همه قبایل عرب رواج نداشته، این عادت بیش تر از همه در طایفه بنیاسد و تمیم شیوع داشته است.(4) اگر چه در میان آن قبایل نیز همه دست به چنین کاری نمی زدند. هچنین طایفههای مهم و معروف و اصیل، چنین عملی انجام نمیدادند.
پی نوشت ها :
1.تفسیر نمونه ، ناصر مکارم ودیگران ، ج22 ، ص125 ،دار الكتب الإسلامية ،تهران ، 1374 ش.
2. ترجمه تفسير الميزان ، (ترجمه محمد باقر موسوى همدانى) ، ج13 ، ص 116ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه ،قم1374 .
3.همان،ج8، ص289 .
4. تاریخ سیاسی اسلام، حسن ابراهیم حسن، ص 36 ـ 37( ترجمه دکتر پاینده.)، بی نام.
مرکزملی پاسخگویی به سئوالات دینی