بین تناسخ و رجعت هیچ سنخیت ماهوی وجود ندارد تا کسی تصور کند آنها یکی هستند.
چندی پیش در یکی از مجموعه کلیپهای شبهات «من خدا هستم»، شبهاتی راجع به یکسانی اعتقاد شیعه به رجعت با اعتقاد هندوان به تناسخ مطرح شد که البته این شبهات همان شبهات وهابیت به رجعت است گویی که آبشخور آتئیستها و وهابیت یکی است و آتئیستهای فارسی زبان ضد دین، گویا که فقط ضد شیعه هستند نه ضد اهل سنت.
اعتقاد به تناسخ از شاخصههای اصلی مکاتب هندویی است. آنان معتقدند که انسانها پس از مرگ، مجددا در کالبد یک موجود زنده به دنیا باز خواهند گشت. این اعتقاد، در تناقض آشکار با اعتقاد به معاد است که همواره همه عالمان دین مبین اسلام، اعتقاد به تناسخ را باطل و آن را از محالات وقوعی شمردهاند.
فرق تناسخ و رجعت
اکنون به برخی از فرقها و تفاوتهای ماهوی و بنیادینِ تناسخ و رجعت اشاره میکنیم:
1. اولین فرق تناسخ و رجعت، عمومیت بازگشت همه انسانها به چرخه زندگی دنیوی در تناسخ و عدم عمومیت در رجعت است. در رجعت آنچه که از ادله به دست میآید، این است که رجعت تنها شامل گروهی خاص میشود، لکن تناسخیها آن را همگانی میدانند[1] تا آنکه کسی پس از وصول به فنای کامل در هستی مطلق، از چرخه تناسخ خارج شود و در اینصورت هرگز به چرخه حیات دنیوی باز نمیگردد. اما در رجعت، بهترینها و کاملترین انسانها با آنکه به نهایت فنا فیالله رسیدهاند با رجعت به دنیا باز میگردند.
2. در رجعت، روح در حیات مجددش، به همان بدنی که در حیات قبلی خود در دنیا داشته است باز میگردد. اما در تناسخ روح، به همان بدن و کالبدی که در حیات قبلیاش داشته باز نمیگردد. بر اساس آموزه تناسخ، روح انسانی پس از مرگ، در تولد دوباره یا در کالبد نوزاد انسانی (= نسخ) و یا کالبد حیوان (= مسخ) و یا کالبد گیاه (= فسخ) باز میگردد اما در رجعت، روح انسان چه مومن و چه کافر، عینا به همان قالب بدن انسانی خود که در دنیا داشته بازمیگردد و نوع آن کالبد تغییر نمیپذیرد و کالبد دنیوی کافر، غیر انسانی نمیشود در حالیکه در آخرت کالبد اخروی کافر، متناسب با صورت حیوانی است که او در جان خود صفات آن حیوان را به فعلیت رسانده است.[2]
3. رجعت و تناسخ، در تعداد بازگشت تفاوت دارند. در تناسخ، بازگشتها مداوم و مکرر است تا آنکه با فنا از چرخه تناسخ خارج شود اما رجعت، یکبار بازگشتن است، یعنی فقط یکبار واقع خواهد شد.
5. این دو از نظر غایت نیز تفاوت ماهوی دارند. غایت رجعت تأییدی است بر معاد، اما ادعای تناسخیها - حداقل در تناسخ مطلق - این است که بهشت و جهنم و معادی در کار نیست و عذاب و تنعم روح در این دنیا با تعلق گرفتن به ابدان مختلف میباشد. لذا انديشمندان شيعه، تناسخ را به شدت انكار كرده و اعتقاد به آن را مساوی انكار معاد و مستلزم كفر دانستهاند.[3] اعتقاد به تناسخ، در اوج تعارض با اعتقاد به معاد است.
6. تفاوت دیگر این است که در رجعت، ارواح پس از مدتها مفارقت از بدن مادی[از چند ساعت گرفته تا قرنها بعد] به همان بدن مراجعت میکنند، اما در تناسخ، ادعا این است که روح متعاقباً بعد از مفارقت، به بدن دیگر انتقال پیدا میکند.[4]
8. در تناسخ، بازگشت به صورت تولد جدید است، اما در رجعت بحث از زنده شدن است نه تولد. يعنی نفس به همان بدنی كه از آن جدا شده بود، باز میگردد و آن بدن را زنده میکند؛ بدون اينكه از كمال نفس كاسته شده باشد و نفس از مقام سابق خود تنزل کرده باشد؛ بلكه نفس هنگام بازگشت، از حيث كمال، همانند زمان مرگ است.[5]
9. دیگر اینکه رجعت در زمان خاصی [یعنی در زمان ظهور امام زمان(عج)] صورت میگیرد، اما تناسخ مقید به زمانی نیست.[6]
10. در رجعت، حيات فرد رجعتکننده، مشابه حيات قبلی اوست. بنابراین، افرادی كه به دنيا بازگشتهاند، همديگر را میشناسند و زندگی گذشته خود را به خوبی به ياد دارند. در رجعت، دوستیها و دشمنیهای گذشته ادامه دارد و صفبندی و تقابل بين حق و باطل همچنان برقرار است؛ اما در تناسخ، افراد از گذشته خود چيزی به ياد نمیآورند و از وضع پيشين خود آگاهی ندارند.
در نتیجه: در بررسی تفاوتهای میان رجعت و تناسخ به دست میآید که آن دو از حیث ماهیت، هیچ سنخیتی با هم ندارند بلکه رجعت، در نقطه مقابل تناسخ و در تعارض با تناسخ است. و اگرهم شباهت اندکی میان آنها وجود دارد، شباهت ظاهری و موهوم است.
________________
پینوشت
[1]. «والرجعة عندنا يختص بمن محض الايمان ومحض الكفر ، دون من سوى هذين الفريقين». بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسی، تهران، بیروت، موسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403ق، ج53، ص138، متن کتاب؛/ و
«وأقول: إن الراجعين إلى الدنيا فريقان: أحدهما من علت درجته في الإيمان، وكثرت أعماله الصالحات، وخرج من الدنيا على اجتناب الكبائر الموبقات، فيريه الله - عز وجل - دولة الحق ويعزه بها ويعطيه من الدنيا ما كان يتمناه والآخر من بلغ الغاية في الفساد وانتهى في خلاف المحقين إلى أقصى الغايات وكثر ظلمه لأولياء الله واقترافه السيئات، فينتصر الله - تعالى - لمن تعدى عليه قبل الممات، ويشفي غيظهم منه بما يحله من النقمات، ثم يصير الفريقان من بعد ذلك إلى الموت ومن بعده إلى النشور». أوائل المقالات، الشيخ المفيد، تحقيق: الشيخ إبراهيم الأنصاری، سبحانی، چاپ دوم، دارالمفيد للطباعة والنشر والتوزيع، بيروت، 1414ق، ص78، متن کتاب.
[2]. ر.ک: منشور جاويد، آیه الله شیخ جعفر سبحانی تبریزی، قم، مؤسسه امام صادق (عليه السلام)، ج5، ص285، متن کتاب؛/ و
أوائل المقالات، الشيخ المفيد، تحقيق: الشيخ إبراهيم الأنصاری، سبحانی، چاپ دوم، دارالمفيد للطباعة والنشر والتوزيع، بيروت، 1414ق، ص77-78، متن کتاب؛/ و
عقائد الامامية، محمدرضا مظفر، پیشین، ص114، متن کتاب؛ الالهيات، جعفر سبحانی، تدوين: حسن مكی عاملی، قم، مركز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۷۰ش، ج4، ص312.
[3]. «والقول بالتناسخ باطل ومن دان بالتناسخ فهو كافر، لأنّ في التناسخ إبطال الجنّة والنّار»: الاعتقادات فی دين الإمامية، الشيخ الصدوق، بيروت، دارالمفيد للطباعة والنشر والتوزيع، چاپ دوم، 1414ق، ص63؛ همان، ترجمه: سيد محمد على بن سيد محمد الحسنى، تهران، کتابخانه شمس، چاپ سوم، 1379ق، ص77، متن کتاب.
[4]. ر.ک: رجعت از دیدگاه متکلّمان برجستة شیعی و رابطة آن با تناسخ، اصغر بهمنی، قم، زائر - آستانة مقدّسة قم، چاپ اول، 1385ش، ص306- 305.
[5]. الالهيات، جعفر سبحانی، تدوين: حسن مكی عاملی، قم، مركز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۷۰ش، ج4، ص312.
[6]. رجعت از دیدگاه متکلّمان برجستة شیعی و رابطة آن با تناسخ، اصغر بهمنی، پیشین، ص306- 305.
بین تناسخ و رجعت تفاوتهای بنیادین بسیاری وجود دارد از جمله: 1. در تعداد بازگشتها، 2. در عمومیت و عدم عمومیت بازگشتها، 3. در کیفیت بازگشت، 4. در غایت و هدف بازگشت، 5. در زمان بازگشت و... این تفاوتها، حاکی از عدم یگانگی رجعت و تناسخ بلکه حاکی از تعارض ذاتی میان آن دوست.