عقل و منطق، از بهترین منابعی است که انسان با استفاده ابزاری از آنها، به شناخت خدا و اعتقاد به او دست پیدا میکند.
همواره اعتقاد به وجود خدای یگانه، یکی از مهمترین آموزههای ادیان توحیدی بوده است؛ علاوه بر اینکه اعتقاد به خدا، نخستین امری است که با اقرار به آن، انسان موحّد را از غیر موحّد جدا میسازد. نکته قابل توجه اینکه اعتقاد به خدا کاملا بر اساس عقل و منطق است که هر انسانی با اندک توجهی میتواند آن را درک کند؛ ولی دریغ از اندکی اندیشه!
منکران بیمنطق
جملهای در فضای مجازی پخش شده که برخی با دیدن آن، دست و پای خود را گم میکنند و اساس اعتقاد به خدا را منکر میشوند و آن جمله این است: «اگر خدا میخواست مردم به او اعتقاد داشته باشند، چرا منطق را اختراع کرد؟»
جالب اینکه خداوند منطق را قرار داد تا با آن قوه عقل به کار گرفته شود و انسانها در یک جهانبینی توحیدی یکسان قرار گیرند.
تلازم بین اعتقاد به خدا و منطق
بیتردید عقل و فطرت، دو منبع مهم و دو معیار تشخیص[خوب و بد، راه درست رفتاری و... ] هستند که خداوند در وجود همه انسانها قرار داده است.
امام رضا علیهالسلام درباره این دو گنجینه بزرگ میفرماید: «بِالعُقُولِ تُعتَقَدُ مَعرِفَتُهُ وَ بِالفِطرَهِ تَثبُتُ حُجَّتُه؛[1] «با عقل، معرفت و شناخت خدا در دل جاى مىگيرد و با فطرت، برهان وجود او ثابت مىشود [یا حجت بر مردم تمام میشود]».
از سویی بدون شک، «علم منطق» بر اساس برهانهای عقلی و قضایای فطری بنا شده است؛[2] بنابراین اگر انسان عقل و فطرت خدادادی را به کار گیرد؛ علاوه بر اعتقاد به خداوند، استعدادهای الهی خود را شکوفا میکند؛ بر همین اساس است که خداوند، کسانی که قوه عقل را به کار نمیگیرند توبیخ میکند.[3]
همین افراد در روز قیامت، هنگام روبهرو شدن با عذاب الهی میگویند: «لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا في أَصْحابِ السَّعير»؛[4] «اگر ما گوش شنوا داشتیم، یا تعقّل میکردیم در میان دوزخیان نبودیم»؛ هرچند برخی بعد از شنیدن و تعقل نیز انکار میکنند.
بنابراین خداوند منطق را قرار داد تا انسان با آن، بعد از شناخت خدا، او را به یگانگی بپرستد.
پینوشت:
[1]. صدوق، محمدبن علی، عیون اخبارالرضا علیهالسلام، نشرجهان، ج1، ص151.
[2]. رک: مجله معارف عقلی، ش1، مقاله علوم عقلی اسلامی: ابزاری بودن منطق، ایزدپناه، محمد، ص18.
[3]. آلعمران: 65.
[4]. ملک: 10.