اسلام اختياری ايرانيان از نگاه دانشمندان غيرمسلمان

10:58 - 1394/12/05

چکیده:اگر چرخی در تاریخ بزنیم و چشمان خود را بر حقایق تاریخی باز کنیم در ‌یابیم که چه دروغ‌پردازی‌های وسیعی در پذیرش اسلام توسط ایرانیان به زور شمشیر شده است. بزرگترین محققان که درباره ایران و ادیان ایرانی به پژوهش پرداخته‌اند بر این عقیده‌اند که ایرانیان با رغبت و میل باطنی و مشتاقانه دین اسلام را پذیرفتند.

پذیرش اسلام توسط ایرانیان

گذشته چراغ راه آینده است. در بررسی تاریخ باید حقیقت را جست و از تعصب‌ و باورهای نژادپرستانه دوری کرد. باید از تاریخ عبرت گرفت و درس آموخت. درباره مسلمان شدنِ ایرانیان، که آیا به زور شمشیر بود یا از روی اختیار؛ باید به عرض برسانیم که همه تاریخ‌پژوهان و دانشمندانی که درباره‌ی ایران، به نیکی پژوهش کردند، معتقدند که اگرچه فتح ایران به دست عرب، با شمشیر بود، اما گرایش ایرانیان به اسلام، از روی اختیار و شوق بود. اکنون بهتر است دیدگاه چند تن از بزرگترین پژوهشگران غیر مسلمان را بیان کنیم، چه اینکه «بهتر آن باشد که سرّ دلبران، گفته آید در حدیث دیگران».

احسان یارشاطر، متولد ۱۲۹۹ هجری خورشیدی، بنیانگذار مرکز مطالعات ایرانشناسی و استاد بازنشسته مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیا نیویورک است. وی همچنین مؤسس و سَرویراستار دانشنامه بزرگ ایرانیکا (Encyclopædia Iranica) است. جایگاه والای علمی او در پژوهش‌های تاریخی بر کسی پوشیده نیست.[۱] ایشان (مسلمان نیستند، بلکه بهایی‌اند) در مقدمه کتاب ششم دینکرد، گفتند که عمده ایرانیان از روی اختیار مسلمان شدند: «دین زرتشتی تحت فشار سپاه عرب و جذابیت کیشی که از قیود و سنت‌های کهن آزاد بود راه را برای اسلام هموار کرد و عمده ایرانی‌ها به استقبال دین جدید رفتند. جامعه زرتشتی که زمانی در اوج بود به اقلیتی ناامید تنزل یافت».[۲] 
در جایی دیگر گفته اند: «شکست نظامی ساسانیان، هر چند دین زرتشتی را به زوال برد، اما برای ایرانیان (مردم ایران) آزادی به ارمغان آورد، تا دیگر تحت سلطه ظالمانه اجتماعی و مذهبی اواخر دوران ساسانی نباشند. این مسأله نیروی خلاق آن‌ها را بر انگیخت. روشنفکران نخبه ایرانی خودشان را وقف اسلام و زبان عربی کردند و به شکل گرفتن و گسترش تمدن جهانی اسلام کمک نمودند. با وجود اینکه هیچ عنصری به مانند مذهب در جهان اسلام در متّحد نمودن مسلمانان موثر نبود، ولی مبالغه آمیز نیست اگر گفته شود ایرانیان سلسله جنبان توسعه تمدن اسلامی بودند».[۳]

ریچارد نلسون فرای، استاد اسبق دانشگاه هاروارد ایالات متحده در رشته ایران‌شناسی(۱۹۲۰-۲۰۱۴) نوشت: اکثر ایرانیان در برابر اسلام، مخالفتی نکردند. در ادامه می‌گوید: «تصور کهن ریختن عربان از بیابان با یک دست به قرآن و دست دیگر شمشیر، اینک کاملا منسوخ شده است. این چنین پدیده‌ای هرگز نبوده است و امروزه واقعیات آشکارتر شده اند».[۴]

برتولد اشپولر (Bertold Spuler) دانشمند ایران‌شناس (۱۹۱۱-۱۹۹۰) استاد دانشگاه مونیخ آلمان و رییس اسبق مؤسسه اسلام‌شناسی گوتینگن در کتاب مشهور خود؛ «تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی» می‌گوید: «تقریبا تمام ایرانیان بدون اعمال زور و فشار خارجی معتنابهی از طرف فاتحان، در مدت قرون اندکی به اسلام گرویده اند.»[۵]

پروفسور جمشید گرشاسب چوکسی، پژوهشگر زرتشتی و استاد دانشگاه ایندیانای ایالات متحده امریکا و سرپرست برنامه‌های مطالعاتی خاورمیانه در این دانشگاه، درباره مسلمان شدن ایرانیان می‌گوید: «اکثر ایرانیان هنگامی که دیدند اصول و مبانی زرتشتی دیگر کارآیی ندارد، از روی اختیار مسلمان شدند».[۶]
وی می‌افزاید: «پیروزی‌های سپاه عرب (با آن تجهیزات بسیار ابتدایی) بر امپراتوری ساسانی، بسیاری را به این نتیجه‌گیری واداشت "که خداوند بر آن است که جانب اعراب را بگیرد" لذا بسیاری از مردمان و نظامیان ایرانی، مسلمان شدند».[۷]
او می‌افزاید: «اغلب معلوم می‌شد با حرارت‌ترین خرده‌گیران از دین زرتشتی، معتقدان قبلی آن دین بودند، یعنی کسانی که اسلام اختیار کرده بودند و سپس مشتاقانه در صدد انتشار آن برآمدند».[۸] به راستی اگر ایرانیان به زور شمشیر مسلمان شده بودند، آیا حاضر می‌شدند از دین زرتشتی به آن شدت انتقاد کنند؟

مسلمان شدن ایرانیان یک امر تدریجی بود. بیشترین گرایش ایرانیان به اسلام، در اواسط سده نهم میلادی (اواسط قرن سوم هجری) صورت گرفت.[۹] این زمانی بود که حکومت‌های ایرانی چون طاهریان، صفاریان، سامانیان و ... روی کار آمده بودند. پژوهشگران مسئله جزیه را نیز در تحقیقات خود مهم می‌دانند. جزیه مالیاتی بود که اهل کتاب (پیروان ادیان آسمانیِ غیر از اسلام) می‌پرداختند و به این ترتیب می‌توانستند بر دین خود (زرتشتیگری) باقی بمانند. طبق قانون اسلام، هرکس که جزیه پرداخت می‌کرد، جان و مال و ناموسش در امان بود.
پروفسور جمشید گرشاسب چوکسی، می‌افزاید: «تغییر داوطلبانه دین که اهمیتی پایدار داشت، در خراسان نیز اهمیت یافت. در آن جا تغییر دسته جمعی دین در شهرها همانند این گونه تغییر دین، در مرکز ایران بود».[۱۰] وی می‌نویسد: «گرویدن به اسلام در آذربایجان،‌ خوزستان و سیستان نیز اغلب داوطلبانه و عاری از تحمیل بود. در آن نقاط، اسلام معمولاً در نتیجه فعالیت‌های مبلغانی انتشار یافت که خطاب به خانواده‌ها و طایفه‌ها تبلیغ دینی می‌کردند».[۱۱]

خانم مری بویس (۱۹۲۰-۲۰۰۶)، ایران‌شناس بریتانیایی، استاد مطالعات شرق دانشگاه لندن، درباره اسلام آوردن ایرانیان، می‌نویسد: «هر چند بعضاً فشارهایی وجود داشت، اما بسیاری از ایرانیان، در اثر عواملی چون دعوت شورانگیز مبلغین مسلمان، جذابیت و سادگی تعالیم اسلام، و همچنین برای رهایی قوانین پیچیده و آزاردهنده زرتشتی، مسلمان شدند».[۱۲]

می‌بینید که بزرگترین پژوهش‌گران مسشرق در عرصه‌ی ایران و ادیان ایرانی، بر این عقیده هستند که هرگز پذیرش اسلام توسط ایرانیان بر اثر زور شمشیر نبوده بلکه ایرانیان با کمال میل باطنی خویش دین اسلام را مشتاقانه پذیرفتند و حتی بعضا پس از مسلمان شدن با دین سابق خویش به مخالفت پرداختند.
بنابراین، در می‌یابیم این تبلیغات وسیعی که اکنون دشمن، در ایران بر ضد اسلام به راه انداخته و همواره بر طبل تعصبات نژادی و ناسیونالیستی می‌کوبد جز دروغ‌پردازی‌ها و پرده‌پوشانی بر حقایق تاریخی و تحریف واقعیت‌ها نیست که حاکی از نیات پلید آنها برای جدا نمودن و منزجر کردن ایرانیان از اسلام دارد؛ چراکه اولین و بزرگترین مانع برای پیشبرد سیاست‌های خویش را اسلام می‌داند لذا در صدد حذف اسلام از جغرافیای سیاسی و دینی جهان برآمده است که یکی از ابزارهایش همین شوراندن حس ملی‌گرایی و ناسیونالیستی بر علیه اسلام و مسلمان است.

______________________________
پی‌نوشت:
[۱]. بنگرید به: Cohen, Patricia. ‪"A Lifetime Quest to Finish a Monumental Encyclopedia of Iran". The New York Times, AUG.‎ 12, 2011
[۲]. کتاب ششم دینکرد، ترجمه دکتر فرشته آهنگری، تهران، انتشارات صبا، ۱۳۹۲. ص ۱۳.
[۳]. بنگرید به: The Persian presence in the Islamic world, p. 90 (Chapter 1, By Ehsan Yarshater), editted by Richard G. Hovannisian and Georges Sabagh
[۴]. ریچارد نلسون فرای، عصر زرین فرهنگ ایران، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران: انتشارات سروش، ۱۳۶۳. ص ۸۹-۹۰.
[۵]. برتولد اشپولر، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ترجمه مریم میر احمدی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۳. ج ۱، ص ۲۳۹-۲۴۰.
[۶]. جمشید گرشاسب چوکسی، ستیز و سازش، ترجمه نادر میرسعیدی، تهران: انتشارات ققنوس، ۱۳۸۱. ص ۱۰۴
[۷]. جمشید گرشاسب چوکسی، همان، ص ۹۴.
[۸]. جمشید گرشاسب چوکسی، همان، ص ۱۰۱.
[۹]. جمشید گرشاسب چوکسی، همان، ص ۱۰۵.
[۱۰]. جمشید گرشاسب چوکسی، همان، ص ۱۰۴.
[۱۱]. جمشید گرشاسب چوکسی، همان، ص ۹۹.
[۱۲]. مری بویس، زرتشتیان باورها و آداب دینی آنها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، ۱۳۹۱. ص ۱۸۰.
منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 1 =
*****