پیامبران الهی عَلمهای هدایت هر قومی به سوی، رستگاریاند، از اینرو، رفتارهای آنان برای پیروانشان، حجت است، به همین خاطر دشمنان ادیان الهی تلاش میکنند، با خدشه وارد کردن نسبت به زندگی رسولان الهی، غباری بر چهره مطهر ایشان، بیفکنند. نمودی از این دشمنیها نسبت به پیامبر خاتم محمد مصطفی(صلیاللهعلیهوآله) است، که این معاندین تلاش میکنند، ازدواجهای ایشان را بر اساس خواهشهای نفسانی، و امیال حیوانی تبیین کنند، از اینرو در ادامه تلاش میکنیم، با تبیین این شبهه، به پاسخ آن بپردازیم، و جدای از اهداف این ازواجها[1] به قرائنی بپردازیم که هر کدام به تنهایی این شبهه را پاسخ میدهند.
شایعترین شبههای که در مورد ازدواجهای رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) ارائه میشود، شبهه «لذتگرایی» است. این شبهه، برای گروهی آنقدر عظیم، و بزرگ به چشم میآید که حتی بعد از اقرار و اعتراف به بزرگواری و عظمت رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) باز وی را به خاطر تعدد ازدواجها مورد ملامت قرار میدهند، و این ازدواجها را برخواسته از «خواهشهای نفسانی» ایشان معرفی میکنند.
به عنوان نمونه، میتوان از «گوستاولوبون» شرقشناس معروف فرانسوی نام برد، وی در قسمتهای مختلفی از کتاب خویش، از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله)، تعریف و تمجید میکند[2] ولی زمانی که به ازدواجهای ایشان میرسد، علت این پیوندها را کامجویی و ارضای غریزه جنسی میداند و مینویسد: «تنها چیزی که موجب انتقاد این پیغمبر بینظیر شده، علاقه او به زنان است. با اینکه تا سن پنجاه سالگی به همان زن نخستین خود (خدیجه) اکتفا کرده بود، ولی این علاقه در سنین آخر زندگی آشکار شد».[3]
به این اتهام اشکالات متعددی وارد است، که در اینجا به یکی از مهمترین آنان اشاره میکنیم، ولی در ابتدا لازم است که برای ورود به این بحث مقدمهای را ذکر کنیم.
مقدمه: بر اساس آیات قرآن مجید، پیامبران الهی هیچگاه توسط زر و زن مورد تطمیع قرار نگرفتهاند، زیرا که ایشان مدتهای زیادی با قبیله خویش زندگی کردهاند، و مردم به خوبیمیدانستند، که آنان تمایلی به اینگونه موارد ندارند. در تاریخ انبیا تنها حضرت سلیمان(علیهالسلام) به وسیله ثروت مورد تطمیع قرار گرفت، که این کار نیز توسط ملکه سبأ بود و رفتار وی نیز برخواسته از عدم شناخت از حضرت سلیمان(علیهالسلام) بود، به همین خاطر خدا متعال در قرآن از قول ملکه سبا میفرماید: «وَ إِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ فَناظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُون[نمل/35] هديه گرانبهایى براى آنها مىفرستم تا ببينم فرستادگان من چه خبر مىآورند».
رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) نیز از این قاعده مستثنا نبوده است، به همین خاطر در طول تاریخ هیچگاه نقل نشده که کفار مکه تلاش کرده باشند با مال یا زن ایشان را فریب دهند، زیرا که مردمان آن روز به خوبی میدانستند، که پیامبر تمایلی به زن و مال ندارد و به این وسیله نمیتوانند وی را از هدفش باز دارند.[4]
و آنچه در کتب معاصر آمده مبنی بر اینکه رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) از سوی قریش به وسیله زن و زر مورد تطمیع قرار گرفته است، از جهت تاریخی چندان معتبر نیست؛ زیرا آنچه که در کتب اولیه تاریخ و سیره وجود دارد این است که مشرکان قریش ابوطالب و رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) را به جنگ و کشته شدن تهدید کردند، و بعد از این تهدید بود که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) آن جمله معروف خویش را فرمودند: «اگر خورشید را در دست راست من، و ماه را در دست چپ من قرار دهید، از این کار دست بر نمیدارم».[5]
پس با توجه به این حقیقت، معنا ندارد که گمان شود، این ازدواجهای ایشان برخواسته از امیال نفسانی بوده است. نکات و مسائل دیگری نیز وجود دارد، که به خوبی دامان رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) را از این تهمت پاک میکند که در نوشتاری دیگر به آن میپردازیم.[6]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت
[1].برای اطلاع از تعداد همسران رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) و اهداف پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از این ازدواجها رجوع کنید به «تعداد همسران رسول خدا بر اساس واقعیت» و «دلیل ازدواجهای متعدد رسول خدا»
[2]. رجوع کنید به کتاب وی تحت عنوان، تمدن اسلام و عرب، بخش«دوران کودکی و جوانی حضرت محمد(صلیاللهعلیهوآله)» و«بعثت حضرت محمد(صلیاللهعلیهوآله)».
[3]. گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، 1334: 120-121.
[4]. برای اطلاع بیشتر از این نظریه رجوع کنید به درس تفسیر آیت الله جوادی آملی، سوره رعد، جلسه،78
[5]برای اطلاع از این حادثه رجوع کنید به،كتاب «جمل من انساب الأشراف»، أحمد بن يحيى بن جابر البلاذرى (م 279)، تحقيق سهيل زكار و رياض زركلى، بيروت، دار الفكر، ط الأولى، 1417/1996.،ج1،ص230/ و «البدء و التاريخ»، مطهر بن طاهر المقدسى (م 507)، بور سعيد، مكتبة الثقافة الدينية،بى تا ،ج4،ص:148/ و«البداية و النهاية»، أبو الفداء اسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقى (م 774)، بيروت، دار الفكر، 1407/1986ُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّج3،ص:42/ و«تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الأعلام»، شمس الدين محمد بن احمد الذهبى (م 748)، تحقيق عمر عبد السلام تدمرى، بيروت، دار الكتاب العربى، ط الثانية، 1413/1993.ج1،ص:149/ و«تاريخ الأمم و الملوك»، أبو جعفر محمد بن جرير الطبري (م 310)، تحقيق محمد أبو الفضل ابراهيم ، بيروت، دار التراث ، ط الثانية، 1387/1967ج2،ص:326/ و«دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشريعة»، ابو بكر احمد بن الحسين البيهقى (م 458)، تحقيق عبد المعطى قلعجى، بيروت، دار الكتب العلمية، ط الأولى، 1405/1985 ،مقدمة،ص:66 / و «سبل الهدى و الرشاد فى سيرة خير العباد»، محمد بن يوسف الصالحى الشامى(م 942)، تحقيق عادل احمد عبد الموجود و على محمد معوض، بيروت، دار الكتب العلمية، ط الأولى، 1414/1993،ج2،ص:327/ و«السيرة النبوية»، عبد الملك بن هشام الحميرى المعافرى (م 218)، تحقيق مصطفى السقا و ابراهيم الأبيارى و عبد الحفيظ شلبى، بيروت، دار المعرفة، بى تا ،ج1،ص:266/ و«عيون الأثر فى فنون المغازى و الشمائل و السير»، أبو الفتح محمد بن سيد الناس (م 734)، تعليق ابراهيم محمد رمضان، بيروت، دار القلم، ط الأولى، 1414/1993 ،ج1،ص:118.
[6].رجوع کنید به ادله دیگری که در این زمینه وجود دارد در، «تلاش بیهوده مسیحیت برای تخریب پیامبر عظیم الشان اسلام» و همچنین «بهتانی بزرگ!؟»